روزنامه واشنگتنپست به نقل از خبرنگار خود در تلآویو با اعلام این خبر نوشت: یاریف موزر، یک افسر ذخیره ارتش اسرائیل پس از فراخوانده شدن برای شرکت در جنگ تابستان ۲۰۰۶، دوربین و سلاح خود را برده و تصاویری از شرایط موجود در آن روزها ثبت کردهاست.
در میان تصاویری که وی گرفته، برخی صحنهها سربازان ارتش اسرائیل را نشان میدهد که از ترس موشکهای حزبالله در حال فرار هستند.
تصویر دیگری نیز وجود دارد که مربوط به آمبولانسی است که مشغول انتقال مجروحان به بیمارستان است.
در یکی از تصاویر سربازی اسرائیلی مشاهده میشود که رو به سمت دوربین میگوید: احساس میکنم کسی ما را فریب داده است.ساخت این مستند و جنجالهایی که بعد از آن به وجود آمد فرصتی فوقالعاده برای اسرائیلیها برای یادآوری خاطرات جنگ فراهم کرد. خاطراتی که به نوشته واشنگتنپست هرگز فراموش نمیشوند.
موزر میگوید: اولین فیلم جنگی من در اواسط ماه کنونی در جشنواره دوکآبیب به نمایش درآمده و ظرف چند هفته آینده در سالنهای سینما پخش میشود.
این فیلم همچنین در تابستان آینده و همزمان با دومین سالگرد جنگ علیه لبنان از تلویزیون اسرائیل پخش خواهد شد.
موزر میافزاید: من قصد ساختن فیلم مستند نداشتم بلکه تنها به این دلیل با خود دوربین برده بودم تا بتوانم اندکی خود را از جنگ دور کنم. من بر این باور بودم که اگر رهبران، ما را به جنگ میبرند بهطور حتم میدانند که چه میکنند.
موزر و دوستان وی در جریان جنگ دستوراتی متناقض دریافت کرده و به شکل مناسب حمایت نشدند، ضمن اینکه با راهبرد مبهمی نیز روبهرو بودند.
در حالیکه جنگ از طرف اسرائیل با هدف آزادسازی ۲ سرباز اسیر اسرائیلی شروع شده بود ولی در فیلمهای مستند موزر شاهد سربازانی هستیم که از بیمبالاتی رهبران اسرائیلی نسبت به زندگی خود ابراز خشم و ناراحتی میکنند.
سرهنگ روفن سادون که پشت خودرو آمریکایی هامفی از مرز با لبنان باز میگردد، میگوید: تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که کسی سربازان را به سمت مرگ میفرستد.
در بخش دیگری از فیلم، سرهنگ آهارون یشزکل را میبینیم که از مراسم دفن پسرعموی بدشانس خود بازگشته که گلوله به جای جلیقه ضدگلوله، گردن او را هدف قرار داده بود.
موزر پس از جنگ با آهارون تماس گرفته و متوجه میشود که وی شغل خود در ارتش را ترک کرده و از ادامه تحصیل نیز منصرف شده است. آهارون همچنین از سخن گفتن پشت تلفن به شدت در هراس بوده و تنها کاری که در روز انجام میداده، نشستن کنار ساحل و خیره شدن به امواج مدیترانه بوده است.
آهارون که اکنون سلامت خود را بازیافته و به کار خود بازگشته است، میگوید: بازگشت به زندگی شهری بسیار سخت بود چرا که بیشتر مردم نمیخواستند بدانند که چه اتفاقی افتاده است. در تلآویو هیچکس نمیخواست اعتراف کند که جنگی رخ داده است.
سانسور مستند
براساس سیاست فرماندهی ارتش اسرائیل، دستگاه اطلاعات ارتش این فیلم را توقیف کرده و قبل از نمایش مورد بازبینی دقیق قرار میدهد. با این حال سخنگوی ارتش اسرائیل گفته که دستگاه نظامی هنوز هیچ نظری در مورد این فیلم ندارد.
موزر میگوید: آنها قصد دارند بسیاری از قسمتهای فیلم مرا مورد سانسور قرار دهند. ما در نبرد بزرگی بودیم. آنها فریاد کشیدند و من نیز بر سر آنها فریاد کشیدم. بر این باور نیستم که فیلم من علیه دولت و ارتش اسرائیل است، ولی ما در واقع نیاز به شنیدن صدای مردم در جریان جنگ را نیز داریم تا دریابیم این جنگ چقدر برای آنها دشوار بوده است.