موسیقی الکترونیک در حالی با موسیقی سینته سایزر اشتباه گرفته میشود که خود تعریف مستقل و سبک مستقلی دارد. شاید به جرأت بتوان گفت که صرفا در ایران است که این موسیقی با سینته سایزر اشتباه گرفته میشود ؛ در حالی که سینته سایزر ابزاری است برای ساخت موسیقی الکترونیک.
مخالفت عدهای از دستاندرکاران موسیقی، با اینگونه موسیقیها در حالی است که بسیاری از مردم به آن روی خوش نشان دادهاند و موزیسینها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. کنشها و واکنشهای متقابل، اختلافنظرها، سلیقههای مختلف و... موجب بروز حواشی بسیاری در این زمینه در ایران شده است. شنیدن مقولهای این چنینی از زبان اهل فن جالبتر است.
به وجود آمدن موسیقی الکترونیک که نوع جدیدی از موسیقی است، مرهون ظهور دستگاههای مدرن و موفق صوتی و ضبط اصوات و ژنراتورهای صوتی و سازهای برقی و سیستم راهاندازی الکترونیک سازهاست. در این نوع موسیقی، آهنگساز اصواتی را به کمک دستگاه می سازد و در بازشنوی قسمتهایی از آهنگ به کار میبرد. در واقع خلق آهنگ به وسیله سینته سایزرها، ارگها و گیتارهای الکترونیکی صورت گرفته است.
با این تعریف که از کتاب اطلاعات جامع موسیقی برگرفته شده است، به نظر میرسد که تمام کارهای ساخت و ساز یک قطعه موسیقایی از نواختن کوچکترین ساز گرفته تا تنظیم کلی قطعات، توسط دستگاههای الکترونیکی انجام میگیرد و با توجه به اشارهای که در پایان تعریف این سبک موسیقی آمده، خلق آهنگ به وسیله دستگاههای الکترونیکی است.
پس انسان نمیتواند نقش بسزایی در این امر داشته باشد. این در حالی است که رد پای انسان را در هیچ خلق هنری نمیتوان نادیده گرفت. تا اسم موسیقی الکترونیک میآید، ناگهان همه توجهها به سمت سینته سایزر می رود اما موسیقی الکترونیک منحصر به سینته سایزر نیست.
تعاریف نادرست از سینته سایزر
به گفته بهروز صفاریان، آهنگسازی که بیشتر آهنگهایش را در این سبک و سیاق میسازد: «سینته ، یکی از ابزاری است که در موسیقی الکترونیک استفاده میشود سینته سایزر سبک نیست بلکه ابزار است. در حالی که الکترونیک، خود، سبکی از موسیقی است. تعاریفی که امروزه برای این موسیقی وجود دارد، تعاریف درستی نیست.
سینته سایزر دم و دستگاه ضعیفی که در مجالس و مهمانیها از آنها استفاده میشود نیست. آنها یکسری رایانه های کوچکند که با اتصال به کیبوردها مورد استفادههای دمدستی دارند، نه هیچ چیز دیگر و کیفیت لازم را نسبت به موسیقی سمپل و شبیهسازی شده ندارند.»
آنچه در موسیقی ایران رایج است، استفاده از لوازم الکترونیکی و رایانهای برای شبیهسازی کردن سازهای واقعی و آکوستیک جهت کم هزینهتر کردن تولید موسیقی است. با چنین هدفی طبیعی است که نمیشود توقع صدای ساز آکوستیک را در این موسیقی داشت.
متعصبان امر موسیقی بر این باورند که از این ابزار- که در جهت ساخت موسیقی الکترونیک قرار است مورد استفاده قرار بگیرد- در جهت اشتباه و در واقع به شکل مصرفی استفاده میشود. در صورتی که موسیقی الکترونیک به تعبیری دیگر، سمپل برداشتن از سازهای واقعی با تکنولوژیهایی است که میتوان از رایانه گرفت.
آهنگساز«غریبه» و «دورنگی» و با اشاره به مزیتی که استفاده از این ابزار دارد، میگوید: «در استفاده از این ابزار محدودیتی وجود ندارد و میشود به صداهای جدید رسید. اما این دلیل نمیشود که وقتی صدای سولونوازی ویلون مورد نیاز است، از سمپل استفاده کرد. هیچ سمپلی ارزش ساز آکوستیک را ندارد. تکنوازیها را نمیشود با سمپل درآورد. بهتر است موسیقی الکترونیک با قابلیتها و فضاهای به خصوص خودش نواخته شود.»
سمپل، بخشی از موسیقی الکترونیک
از آنجا که تعاریف متفاوتی در این رابطه شده است و شناخت قابل توجه ای در مورد موسیقی الکترونیک صورت نگرفته است، برخی معتقدند که اولین کسی که کار با رایانه در زمینه موسیقی را به ایران آورد، در واقع اولین الکترونیک کار است. اما به جرأت میتوان گفت که صرف استفاده از رایانه در ساخت موسیقی، دلیل بر کار کردن در سبک الکترونیک نیست. چه بسا آهنگسازانی که با رایانه فعالیت موسیقی میکنند در حالی که سبکشان سبک الکترونیک نیست. از میان آنهایی که از این سبک در ساخت آثارشان بهره بردهاند میتوان به احمد پژمان، ناصر شکرایی، فریبرز لاچینی، سعید شهرام و.. اشاره کرد.
سعید انصاری آهنگسازی که بیشتر با این سبک کار میکند در این خصوص، اشاره میکند به اینکه کار کردن با این سبک، به دلیل پیشرفت تکنولوژی و سهولت است که باب شده و میگوید: «موتسارت هم اگر امروز زنده بود، قطعا نتهایش را با رایانه مینوشت و یا از رایانه و سمپل و... در ساخت آثارش استفاده میکرد. رایانه وسیلهای است که میتواند کارها را سادهتر کند که در امر آهنگسازی نیز منجر به این امر شده است.»
او نیز در تعریف این موسیقی اختلافنظرها را متفاوت دانسته و آنچه را در تعریف خود گنجانده، متفاوت از دیگران میداند. اما او نیز در تعریفش با صفاریان هم عقیده است. او سمپل را بخشی از موسیقی الکترونیک میداند، اما عمر آن را بسیار طولانیتر از آنچه که هست میداند.
او با اشاره به مجزا بودن موسیقی الکترونیکی از رایانه ای میگوید: «الکترونیک سبکی از موسیقی است، در صورتی که رایانه ، ابزاری است که میشود با آن کار موسیقی کرد. موسیقی رایانهای ترکیب غلطی است وقتی در جایگاه «سبک» استفاده شود.»
با توجه به گفته آهنگساز «پس از باران» آهنگسازانی بودند که خاستگاه و انگیزهشان برای ساختن موسیقی به سبک الکترونیک، ایجاد نوآوری و صداهای جدید بود و میخواستند موسیقی بسازند که با سازهای متعارف اجرا نشده باشد. تجربه الکترونیک شاید به قبل از دهه 70 میلادی برسد.
انصاری اضافه میکند: «در عین حال کسانی هم بودند که با موسیقی الکترونیک، به شکل تجربی کار کردند و برای اولین بار از رایانه استفاده کردند. البته نه به عنوان وسیلهای که به شکل امروزی در ساخت موسیقی استفاده میشود بلکه از رایانه به عنوان ابزاری محاسبهگر استفاده کردند. شاید موسیقی بسیاری از اینها را نشنیده باشیم ولی کسان دیگری که با الکترونیک شروع به کار قبل از Midi کردند کلاوس، شولتز و... بودند. در واقع اینها معروفترین بدعتگذاران این سبکاند.»
تولد الکتریسته ظهور موسیقی الکترونیک
«بحث الکترونیک بحث جدیدی نیست. تمنای به روز شدن در موسیقی همیشه به اشکال مختلف وجود داشته است که به صورت تغییر شکل سازها، تغییر و تحول در ساخت و سازشان و حتی مواد سازندهشان تا تحول در ارکستر و ملودی و... بروز کرده است.»
فردین خلعتبری با بیان این موضوع، استدعای آهنگساز برای رسیدن به ساختار صوتی جدید را بیتاثیر نمیداند و حتی بحث تکنولوژی را پیش کشیده و میگوید:« با آمدن جریان الکتریسته و نتیجهای که از ایجاد فرکانس به وسیله بلندگو حاصل میشود، ریشه موسیقی جدید پا میگیرد و با همان تمنای نوگرایی است که شاخهای به نام الکترونیک به وجود میآید. سازها شکل جدید به خود گرفته و صداهای جدیدتری ایجاد میکنند.»
پدید آمدن سازهایی چون گیتار الکترونیک و یا تبدیل ارگهای بادی به برقی و... در همین راستا شکل میگیرد و در واقع عصر جدیدی در موسیقی ایجاد میشود.
این آهنگساز و تنظیمکننده، به دستگاههایی که منجر به تجزیه و ترکیب صداها شده اشاره کرده و از آنها تحت عنوان سینته سایزر نام میبرد و ادامه میدهد: « سینته سایزر با امواجی که به وجود میآورد، جریان جدیدی در موج صدا ایجاد میکند و چون تنوع در این صورت زیاد میشود، گرایش به این سمت و سو بیشتر میشود. جریان جدید موسیقی الکترونیک به دنبال همان جریان الکتریکی شدن سازهاست. این دستگاهها صداهایی ایجاد میکنند که نو بوده و در جریان موسیقی آکوستیک وجود نداشتهاند.»
به گفته بهروز صفاریان، بهتر است موسیقی الکترونیک با قابلیتها و فضاهای خودش نواخته شود. این آهنگساز با بیان این موضوع ادامه میدهد: «استفاده از این موسیقی نیاز به علم دارد. کسی که در این زمینه کار میکند باید ساز را بشناسد و با محدودههای آن آشنا باشد. در غیر این صورت راه را اشتباه رفته است.»
اما در واقع نه تنها شناخت دقیقی از این موسیقی نیست بلکه به دلایل بسیاری به جهت همین گرایش جامعه به سمت آن، استفاده زیادی از آن میشود. کم هزینه بودن یکی از این دلایل است که در کنار پیشبرد سریع موسیقی توسط شبیهسازی و سمپلبرداری از سازهای واقعی بخشی از موسیقی رایانه ای که به استودیو پرو د اکشن برمیگردد ر ا دامن میزند. در مقابل، موسیقی الکترونیک است که با تفاوت عمدهای که با این موسیقی سمپل دارد، منجر به رقابت میشود.
هر موسیقی رایانه ای، الکترونیک نیست
صفاریان به نکته خوبی در این باره اشاره میکند. او میگوید: «قرار نیست هر چه از رایانه پخش شود، به موسیقی الکترونیک، تعبیر شود. در دنیا برای ساخت موسیقی، از رایانه استفاده میشود، حتی در ساخت سمفونیهای بزرگ اما نمیشود گفت حتما از سمپل استفاده کردهاند. چیدمان، ساخت و نیز طرز ساختار آن با ساخت یک موسیقی آکوستیک کاملا متفاوت است. موسیقی الکترونیک در مراحل مختلف و به کمک ابزارهای مختلف ساخته میشود.»
فردین خلعتبری با اشاره به تخصصی بودن این نوع موسیقی محدودیتهای این موسیقی را برمیشمرد که از مهمترین آنها میتوان به این موضوع اشاره کرد که ارکسترها از هم متمایز نمیشوند و همه صداها عین هم میشوند.
او هم به داشتن علم در این زمینه معتقد است و متذکر میشود: «کسانی با سمپل، خوب کار میکنند که موسیقی کلاسیک و نیز ارکستر را خوب بشناسند. هدف من از استفاده از سمپل بیشتر، حجمدهی خوب است حجمی که در استودیو و حتی در برداشتهای مختلف نیز امکانش نیست، مگر ارکسترهای بزرگ که در این صورت نیاز به بودجه بسیار و نیز استودیوهای خیلی مجهز است.»
خلعتبری نیز استفاده درست از سمپل را سختتر از موسیقی آکوستیک میداند و به علم و شناخت اعتقاد دارد تا نتیجه خوب عاید شود.
تجربه سبکهای مختلف با الکترونیک
وقتی با استفاده از این ابزار میشود در هر سبک ممکن، موسیقی ساخت دیگر نیازی به آکوستیک، حس نمیشود. هر چند به گفته آهنگسازی چون سعید انصاری تمامی پارامترها باید باشند که یک موسیقی خوب شنیده شود چرا که میشود یک ایده بسیار عالی موسیقایی را به بدترین وجه ممکن اجرا کرد و برعکس! موسیقی از ایدهای که به ذهن آهنگساز میرسد تا فرکانسهای صوتی که به گوش شنونده میرسد راههای زیادی را طی میکند. این استفاده صحیح از ابزار است که میتواند به خلق یک اثر خوب منجر شود.
با توجه به این که روز به روز آهنگسازان به سمت استفاده از رایانه می روند نیاز است که علم و آگاهی این افراد هم افزایش پیدا کند. به همین جهت برگزاری سمینار و کارگاه های آموزشی می تواند هنرمندان و فعالان این عرصه را یاری دهد.