بار دیگر زنهارمان داد که تا چه اندازه نسبت به مسئولیت بزرگ حفظ و حراست از ذخیره گاه ناهمتای هیرکانی در شمال کشور بی توجه و سهلانگار هستیم و درعین حال، نشان داد که تا چه حد به انگیزهها، آموزهها و فلسفه بنیادین نهفته در مناسبتهای سبز جهانی، عملاً باور داشته و پایبند هستیم.
ضمن احترام به تمامی جنگلبانان، زحمتکشان گارد حفاظت جنگل و مدیران دلسوز منابع طبیعی کشور، شوربختانه باید اعتراف کرد تجربه تلخ نابودی حدود 20 هکتار از جنگلهای دیرینه و بکر کجور (در ارتفاعات شهرستان نوشهر) ثابت کرد که فاصلهای طولانی بین آنچه باید باشیم تا آنچه هستیم در مواجهه هوشمندانه و مؤثر با بحران آتشسوزی جنگلهای پهنبرگ شمال وجود دارد.
به راستی آیا این حیرتانگیز نیست در کشوری چون ایران که 7/89 درصد از خاکش را سرزمینهای خشک (drylands) در برگرفته و کمتر از هفت درصد پوشش جنگلی واقعی دارد، اینگونه سهلانگارانه با مسئولیت حفظ و حراست از این سرمایه و میراث طبیعی برخورد شود؟ آن هم جنگلهایی که بخشی از آنها در شمال (هیرکانی و ارسباران)، غرب (زاگرس) و جنوب (مانگروهای سواحل خلیج فارس و دریای عمان) کشور نه فقط در ابعاد ملّی، که در مقیاسی جهانی واجد ارزش و رتبه است.
چگونه است که دستگاه متولّی حراست از منابع طبیعی کشور، دستگاهی که دایره تولیتش بر بیش از 90 درصد مساحت پهناور ایرانزمین گسترده است، نتوانسته یا نخواسته که خود صاحب یگان هوایی ورزیده برای دیدهبانی شرایط و خطرات احتمالی تهدیدکننده زیستبومهای طبیعی ایران باشد؟
ایرانیان، به نسبت جمعیت و وسعت سرزمینی که در آن زیست میکنند، از سرانه ناچیز فضای سبز (کمتر از دو دهم هکتار) بهرهمند هستند. این در حالی است که یکی از شاخصهای مؤید کیفیت زندگی، وضعیت بهرهمندی شهروندان از فضای سبز زیستگاهشان است. افزون بر آن، همواره به وجود اصل مترقی پنجاهم قانون اساسی، در میثاقنامه حقوقی و ملّی خویش، به درستی افتخار کردهایم، اصلی که پاسداری از مواهب طبیعی و محیط زیست را شرط تضمین حیات رو به رشد اجتماعی ایران دانسته است.
بنابراین، کمترین انتظار از دولتمردان آن است که تمهیدات لازم نرمافزاری و سختافزاری برای رویارویی مؤثر با خطرات تهدیدکننده رویشگاههای جنگلی را تدارک دیده و تقویت سازند. نه اینکه هنوز حتی نتوانسته باشند، دیه آن 10 انسان جان بر کفی را بپردازند که سال گذشته حین عملیات مهار آتش در غرب و شمال کشور، سوختند و جانشان را از دست دادند! و نه اینکه برای اعزام یکی دو فروند چرخبال مجهز به ذخایر آب، مجبور باشند بیش از 72 ساعت انتظار بکشند!
خدا را شکر شرایط اقلیمی یاری کرد و به گسترش آتش شتاب نبخشید وگرنه معلوم نبود حاصل و پیامد آتشسوزیهای اخیر تا چه اندازه مصیبتبارتر و جبرانناپذیرتر میشد. لیکن با توجه به قرار داشتن کشور در یک دوره خشکسالی شدید، شایسته است تا هر چه زودتر سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور را مجهز به ناوگانی درخور و زبده برای مقابله با خطرات آتشگرفتن عرصههای طبیعی جنگلی و مرتعی کرد. همچنین باید به شیوهای در قوانین حقوقی، بیمه و پرداخت دیه تغییر ایجاد کنیم تا انگیزه مردمی در کمک به عملیات اطفاء حریق کاهش نیابد.
*پژوهشگر محیط زیست