آزادی و جنبوجوش بیشتر برای فعالیتهای غیردرسی، بلوغ فکری دیرتر نسبت به دخترها، رقابت درسی کمتر، دوراندیشی کمتر پسرها و فشار و اجبار خانواده از علتهایی بود که پسرها در آن گفتوگو بیان کردند.
اینبار هم با سیدرضا رحیمی، مشاور دوچرخه همراه شدیم تا با گروهی از دخترهای دانشآموز کلاسهای اول و دوم «دبیرستان فرهیختگان نو» در باره درس خواندنشان گفتوگو کنیم.
سید رضا رحیمی ، مشاور آموزشی
مشاور دوچرخه: چند وقت پیش با گروهی از دانشآموزان پسر نشستی داشتیم و بعضی از آنها درباره کمتر درس خواندن خود دلایلی را مطرح کردند، آن چیزی که در جامعه معروف شده این است که میگویند معمولاً دخترها با نظم بیشتری درس میخوانند. آیا واقعاً اینطور است؟ آیا شما بیشتر از پسرها درس میخوانید؟ حالا شما از درس خواندنتان برای ما بگویید.
گلاره حاج موسی: به نظر من پسرها سر کلاس درس را یاد میگیرند و به همین دلیل در خانه کمتر درس میخوانند. ولی دخترها، شاید به دلیل بعضی ویژگیهای ذاتیشان، حواسشان به چیزهای دیگری غیر از درس باشد. البته نظم هم بسیار مهم است. ولی همه دخترها منظم و مرتب نیستند. ولی شاید بیشتر دخترها دفترشان را تمیز و مرتب نگهدارند، یا با دو سه تا خودکار چند رنگ مینویسند، چون میدانند باید بعداً از روی همین دفتر درس را بخوانند و بفهمند.
مشاور: یعنی دلیل اینکه در خانه بیشتر درس می خوانید این است که سر کلاس تمرکز ندارید؟مجبورید در خانه وقت بیشتری بگذارید؟ چرا سر کلاس تمرکز ندارید؟
آناهیتا سیار: ما برخلاف پسرها در یک لحظه میتوانیم به چند تا موضوع فکر کنیم ، همین شاید باعث شود که بازده کارمان کمتر شود. در نتیجه باید زمان بیشتری را در خانه به درس اختصاص دهیم . اما هنگامی که تمرکز نداریم و اگر بخواهیم درس بخوانیم، همزمان به چیز دیگری هم فکر میکنیم، مثلاً صدای دوستمان را که دارد حرف میزند میشنویم و به حرفش گوش میکنیم. خلاصه درسی را که یک پسر در مدت یک ساعت میخواند ما باید حدود دو ساعت برای آن وقت بگذاریم.
مثلاً من خودم وقتی که دارم درس میخوانم، به حرفهای مادرم گوش میدهم، و به این فکر میکنم که بعد از این درس چی بخوانم، چه کار کنم، فردا چه میشود و...
مشاور: احتمالاً سرکلاس هم همینطور هستید. ولی میدانید نباید به چند چیز همزمان فکر کنید؛ باید تمرین کنید. فکرتان را باید متمرکز کنید. اگر الان نتوانید تمرین کنید، بعدها دچار مشکل میشوید.
گلاره حاج موسی: دخترها عادت دارند، همه اتفاقهایی را که برایشان روز قبل افتاده برای دوست یا بغل دستیشان تعریف کنند. ولی پسرها خیلی اهل تعریف کردن چیزهای شخصیشان نیستند. شاید به این دلیل سر کلاس حواسمان جمع نیست.
پریسا پورمحمدی: من فکر میکنم پسرها گرایش بیشتری برای انجام کارهای متفرقه دارند، یعنی اگر دو ساعت وقت داشته باشند، یک ساعت را به کارهای متفرقه و یک ساعت را برای درس اختصاص میدهند. ولی دخترها اینطور نیستند، اگر دو ساعت وقت دارند، باید کل این دو ساعت را درس بخوانند؛ مثلاً نمیتوانند بروند فوتبال بازی کنند.
مشاور: یعنی به خاطر محدودیتی که برای شما دخترها وجود دارد بیشتر درس
می خوانید؟
پریسا پورمحمدی: ممکن است. چون پسرها آزادتر هستند، میدان عملشان وسیعتر است ، میتوانند کارهای بیشتری انجام دهند. ولی ما بیشتر وقتمان را میگذاریم برای درس خواندن و به نوعی خودمان را با درس خواندن سرگرم میکنیم.
مشاور: ولی دوستان شما گفتند که سرکلاس حواسشان به درس نیست. حالا من میخواهم از شما چیزی بپرسم که شاید برای بیشتر دانشآموزان بیجواب میماند. یک سؤال اساسی: «چرا اینجا نشستهاید؟ از اول مهر که پایتان را به مدرسه گذشتهاید، قرار بوده است چی بشود؟» خیلی از شما به چنین سؤالی فکر هم نکردهاید. مثل آدمی هستید که شال و کلاه کرده و با کلی وسیله در جایی ایستاده است، وقتی شما آن فرد را میبینید فکر میکنید، حتماً جایی میخواهد برود، اما وقتی از او میپرسید: «مسافرید؟ یا کوهنوردید؟» میگوید: «نه!» میپرسید: «کجا میروید؟» میگوید: «حالا بروم ببینم چی میشود.»
بعضی از دانشآموزان هم در کار تحصیل همین حالت را دارند و میگویند: «برویم ببینیم چی میشود؟» سالها درس خواندهاند و درخت کجی را بار آوردهاند، آمدهاند اول دبیرستان. علومش سختتر از راهنمایی شده و به سه تا درس تبدیل شده، ادبیات سختتر، ریاضی سختتر. میگویند «نمیکشم، دیگه نمیتونم. چه کار کنم؟ برم انسانی! برم هنرستان، برم فنی حرفهای.» اما به نظرش انسانی خیلی ساده است! من برای پسرها هم گفتم سطر به سطر درسهای رشته علوم انسانی مطلب است. اصلاً ساده نیست و همه اینها براساس یک دیدگاه غلط این رشته را انتخاب میکنند. حالا از شما میپرسم:
« برای چی درس میخوانید؟» شما باید خودتان را شناخته باشید. بعد از 8 سال درس خواندن به بلوغ فکری و عقلی رسیدهاید.الان باید خوب بدانید چرا درس میخوانید.
محیا گودینی: بیشتر درس میخوانم ،چون میخواهم به هدفم برسم. میخواهم پزشک بشوم. پس میدانم که باید خیلی تلاش کنم. باید در پایه اول دبیرستان درسم قوی باشد تا بتوانم در رشته تجربی بدون مشکل درس بخوانم. به نظر من هدفهای پسرها فرق دارد، شاید بعضیهایشان میخواهند فوتبالیست شوند.
نصرت رستگار: من وقتی درس میخوانم، دیگر فکر نمیکنم که از کی بیشتر میخوانم یا کمتر میخوانم، بلکه آنقدر میخوانم که به هدفم برسم، بازده داشته باشد و وقتی معلم از من درس میپرسد، شرمنده نشوم. من به خاطر خودم میخوانم و با دیگران خودم را مقایسه نمیکنم.
آناهیتا سیار: به نظر من، اصلاً درس خواندن دختر و پسر ندارد. همین امسال سه نفر اول رشته انسانی، ریاضی و تجربی پسر بودند؛ آنها خوب درس خوانده بودند و به هدفشان رسیدند. مهم این است که آدم برای هدفش تلاش کند.
پریا عقیلی: به نظر من دخترها بیشتر درس میخوانند، چون میدانند در جامعه ما خیلی از کارها را نمیتوانند انجام دهند . شاید هم پسرها چون میبینند خیلی از افراد تحصیل کرده بیکارند، کمتر درس میخوانند.
مشاور: چه کارهایی را نمیتوانید انجام دهید؟ البته بعضی محدودیتها وجود دارد، ولی نه به آن شکلی که فکر میکنیم همهاش محدودیت است، گاهی ما برای خود محدودیت میسازیم، این مثال من در باره شما نیست، ولی اینکه یک نفر تنبل است و به دنبال کاری نمیرود یا میترسد و جسارتش را ندارد و میگوید امکان آن وجود ندارد، این درست نیست.
تا به حال شده که به مدرسه فنی حرفهای بروید و از آنها در باره رشتههای فنی حرفهای دخترها و موفقیتهای چند ساله اخیر دخترها در حوزه فنی حرفهای بپرسید؟
بچههای کلاس یک صدا گفتند: نه.
مشاور: یکی از اشکالهای ما این است که اهل پژوهش و تحقیق نیستیم، همیشه لقمه آماده میخواهیم؛ مثلاً اتفاقی که چند سال پیش در زمینه آموزش برای کنکور افتاده بود، اینطور بود که دانشآموز میگفت به گونهای به ما آموزش بدهید تا ما سؤال را دیدیم بدانیم چه جوابی را بزنیم. بعد از آن هر چه به روزهای کنکور نزدیکتر میشدیم شعارهای تبلیغاتی مبنی بر «پاسخدهی به سؤالهای کنکور در کمترین زمان» را روی در و دیوار شهرها میدیدیم، حالا ثابت شده، اینها علمی نیست.
خوشبختانه چند سالی است که کنکور به سمت مفهومی شدن میرود. شما باید یاد بگیرید. باید بخوانید و موضوع درس را خوب بفهمید تا بتوانید جواب بدهید. حالا یکی از ابزارهای مهم ، تحقیق و پژوهش است. بهترین راه این است که تحقیق کنید و ببینید در چه رشتههایی میتوانید موفق باشید. به بحث خودمان برگردیم.
شبنم محی: به نظر من، دخترها مسئولیتپذیرتر هستند، ولی برای درس خواندن بین دختر و پسر فرقی نمیکند. البته خانوادهها برای درس خواندن دخترهایشان بیشتر فشار میآورند.
مشاور: چرا؟
شبنم محی: نمیدانم. فکر میکنم محدودیتها برای دخترها باشد.
عکس ها از سحر حبیبی رضایی
مشاور: به نظر شما این طرز فکر درست است؟ اینکه به خاطر محدودیتها باید به دخترها فشار بیاوریم که درس بخوانند.
گلاره حاج موسی: به نظر من، پسرها زمانی که به مدرسه میروند، در دوره دبستان خیلی بازیگوشتر از دخترها هستند و در مدرسه به دلیل شیطنت آنها، با آنها سختتر برخورد میشود و همین مسئله باعث میشود تا پسرها از مدرسه زده شوند. من از نزدیک چنین موردی را دیدهام. اما با دخترها در مدرسهها ملایمتر برخورد میشود، شاید به همین دلیل دخترها بیشتر مدرسه را دوست دارند.
مشاور: منظورتان این است که چون زمینههای علاقهمندی دخترها به مدرسه بیشتر است، آنها بیشتر از پسرها درس میخوانند.
پریسا درخشش: به نظر من موضوع مهمتر مسئله چشم و همچشمی و رقابت بین دخترهاست. مثلاً اگر دختر خاله من رشته متالوژی میخواند، من باید حداقل مهندسی بخوانم. در حالی که نباید تفاوتی وجود داشته باشد.
پریسا پورمحمدی: «بیشتر درس خواندن» دخترها، ربطی به پسرها ندارد. وقتی دانشگاه اعلام میکند که در مقابل هر 5 پسر، فقط 2 دختر را میپذیرد، پس دخترها میفهمند که باید بیشتر درس بخوانند و تلاش کنند تا در رشتهای که دوست دارند قبول شوند.
پردیس فراهانی: به نظر من جامعه روی پسرها فشار کمتری دارد. مثلاً پسرها میدانند اگر درس نخوانند، میتوانند بروند شبانه؛ ولی شبانه برای دخترها درست نیست.
مشاور: یعنی چی درست نیست؟ در جملههای بعضی از شما ترسی وجود دارد که بخشی از آن حقیقی است ، ولی بخشی هم کاذب است. سعی کنید این نگاههای غلط را اصلاح کنید، والا خودتان باید تاوانش را بدهید. الان بعضیها هستندکه به دلیل مشکلاتشان، شبانه درس میخوانند، خوب هم درس میخوانند، موفق هم هستند.نمیگویم ول کنید بروید شبانه بخوانید! نه! این حرف من نیست. ولی نگاهتان را عوض کنید. حالا درباره بیشتر خواندنتان برایمان توضیح دهید. برنامه شما چهطور تنظیم می شود؟ وقتی به منزل میرسید آیا با برنامه مشخصی درس میخوانید، یا بدون برنامه؟
آناهیتا سیار: بعد از آنکه ناهار خوردم، میروم سر درس تا ساعت 5. بعد تا ساعت 7 استراحت میکنم. از 7 تا 9 درس میخوانم و 9 تا 10 شب را به کاری که نوعی دلمشغولی ام است، میپردازم.
سحر صفری: من تمام روز را درس میخوانم. به همین دلیل شبها که میخوابم، احساس میکنم سرم دارد میترکد.
مشاور: لازم است زیاد درس بخوانید؟
پریا عقیلی: بستگی به تمرکز و قدرت یادگیری ما دارد. من در زمان کوتاهی میتوانم درسم را یاد بگیرم. بقیه وقتم را تلویزیون نگاه میکنم، موسیقی گوش میدهم و کلاس زبان هم میروم. ممکن است دو ساعت بخوانم و درسم را خوب یاد بگیرم.
گلاره حاج موسی: من هم جزء آن دسته از کسانی هستم که نمیتوانم تمام وقتم را برای درس خواندن بگذارم. من الان به جز یک روز، تمام وقتم پر است. چون اگر کلاسهایی را که دوست دارم نروم، زندگی برایم بیمعنی میشود.
مشاور: کلاسهای غیردرسی میروی؟
گلاره حاجی موسی: کلاسهای داستاننویسی، موسیقی و زبان...
مشاور: پس چرا داستانهایت را برای دوچرخه نمیفرستی؟
گلاره حاج موسی: نمیدانستم چنین امکانی وجود دارد.
مشاور: موضوع جستوجو و جمعآوری اطلاعات که گفتم همین است. شاید همین کلاس داستان نویسی و نشریهای مثل دوچرخه، باعث شود شما فردا به یک نویسنده خوب تبدیل شوید. من مثالی برای شما میزنم که خیلی به آن اعتقاد دارم.
از اولین روزی که خداوند درخت سیب را خلق کرد، بارها سیب از درخت به زمین و حتی این سیبها روی سر خیلیها افتاده بود، اما هیچکس نگفته بود:« چرا؟ » فقط یک بار یک نفر گفت: «چرا؟» و آن هم نیوتن بود. او اول گفت: «چرا؟» و بعد به خاطر اطلاعات علمیای که داشت به دنبال پاسخ رفت و قانون جاذبه را کشف کرد.
من از این قضیه دو تا نتیجه میگیرم؛ افراد دانشمند همگی دوتا ویژگی داشته و دارند. یکی ذهنشان درگیر است، که شماها هم این ویژگی را دارید. همین که میگویید سرکلاس تمرکزمان کمتر است و در خانه باید وقت بیشتری بگذاریم، این درگیری ذهنی، یک توانمندی برای مغز است. حالا اگر ما در جهت درست حرکت نمیکنیم، این اشتباه ماست.یکی هم ذهن پرسشگر. ما پرسشگر نیستیم. همه چیز را قبول کردهایم! میگویم خوب باید اینطور باشد! گاهی وقتها استعدادی در شما پنهان میشود و از آن درست استفاده نمیکنید. شاید همین توانمندیها نردبان ترقی شما شود. خب باز هم از درس خواندنتان بگویید.
شیوا خلیلی: وقتی به منزل میروم، چون مسیرم دور است، حتماً یک ساعت استراحت میکنم .
صبح هم ساعت 5 از خانه بیرون میآیم. بعد از استراحت، درسهایی را که آن روز داده شده بود مرور میکنم تا فراموش نکنم. بعد درسهای فردا را دوره میکنم. چون مادرم شاغل است، به کارهای منزل هم میرسم. بعد هم از ساعت 8 دوباره شروع میکنم به درس خواندن، البته صبحها هم در مسیر مدرسه بعضی از درسها را مرور میکنم.
محیا گودینی: من جزء آن دسته از دانشآموزهایی هستم که بیشتر از 2 ساعت، پشت سر هم نمیتوانم درس بخوانم. مغزم قفل میکند. به نظرم لازم نیست تمام وقت در خانه درس بخوانم. من کتاب و روزنامه و مجله هم میخوانم، تلویزیون نگاه میکنم و به مادرم کمک میکنم.
مشاور: آخرین کتابی که خواندی چه بود.
محیا گودینی: کتابی در باره فیلمبرداری، از رضا کیانیان. گفتوگو با فیلمبردارها و کارگردانها بود.
مشاور: به سینما علاقه داری؟
محیا گودینی: بله!
مشاور: پس چرا گفتی میخواهی در دانشگاه یک رشته خوب از تجربی بخوانی. علاقهات به سینما پس چه میشود؟ مگر میشود با یک دست دو تا هندوانه بلند کرد.
محیا گودینی: بله! میخواهم سینما را جدای از رشته تجربی بخوانم.
مشاور: آیا شده کتابی درباره زیستشناسی بخوانی؟
محیا گودینی: بله! بعضی وقتها، دو سه تا کتاب خواندهام!
شبنم محی: من وقتی که به منزل میرسم، آنقدر خستهام که باید استراحت کنم. اما بعد از استراحت تا 9 شب درس میخوانم. البته برای من مدت درس خواندن مهم نیست. گاهی حتی با یک ساعت خواندن همه درسم را یاد میگیرم. البته برای خانوادهها اینطور جا افتاده که باید تمام بعداز ظهر را درس خواند تا نمره خوبی گرفت.
مشاور: خب، ما فرصت زیادی نداریم. خلاصهای از بحث ما این میشود که بعضیها گفتید علت اینکه بیشتر و بهتر درس میخوانید، ذاتی است.و بعضیها گفتید چون همزمان میتوانید مشغول چند کار باشید، و به همین دلیل باید در خانه بیشتر درس بخوانید. زمینه علاقهتان به درس و مدرسه از پسرها بیشتر است. کارهای متفرقه و سرگرمیهایتان از پسرها کمتر و مسئولیتپذیری دخترها بیشتر است. مواردی مثل ترک تحصیل برای دخترها گرانتر تمام میشود. توقع خانواده و جامعه از شما برای درس خواندن بیشتر است. بعضیهایتان به موضوع محدودیت ظرفیت دانشگاهها و رقابت با پسرها به عنوان عاملی برای بیشتر درس خواندن اشاره کردید و خلاصه اینکه خوب مینویسید و دفترهایتان را با دقت مینویسید، چون میخواهید بهتر یاد بگیرید و میدانید باید دوباره به همین دفترها مراجعه کنید.