به گزارش همشهری آنلاین، خشونت خانگی یا خشونت اجتماعی، در ایران یا هرجای دیگر، فاصلههای ارتباطی و شکافهای عاطفی را عمیق ترمی کند. فرقی نمی کند جورج فلوید باشد، رومینا اشرفی، فاطمه برحی یا ریحانه عامری. خشونت فضای امنی را از بین میبرد که نیازی بدیهی و اولیه محسوب میشود. سلب چنین حقی، اگر به مرگ هم منجر نشود، سلامت روان قربانیان خشونت را برای همیشه خدشهدار نگهمیدارد. در این میان کودکان، آسیبپذیرترین گروه سنی هستند که خشونت با آنها تنها بدرفتاری و پرخاشگری نیست؛ هرگونه غفلت، طردشدگی و محرومیت هیجانی منجر به آثار جبرانناپذیر در بزرگسالی میشود. برهمین اساس کودکان کلید به دست که در جامعه شناسی به کودکان کلید دار معروف شدهاند، غالبأ در معرض آسیب قرار میگیرند، همانها که والدین شاغل و پرمشغله، ساعتهای متمادی آنها را در خانه تنها میگذارند و درهای کج روی و انحراف اجتماعی را به رویشان گشودهاند. چه بسا این گروه از کودکان در حصار تنهایی و نا امنی به روانجوری دچار شده و طرحواره طردشدگی و بیتوجهی در روان آن ها باقیمانده و مجموعه الگوهای رفتاری بزرگسالی را تعیین کند.
شاید خبر مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور دال بر افزایش تماسها با اورژانس اجتماعی کشور در یک ماه اخیر هم برهانی بر این مدعا باشد که خشونت در ایام قرنطینه و کرونا افزایش یافته است. به نظر میرسد علل همسرآزاری و کودکآزاری به صورت ریشهای واکاوی نشده و تنها به اعلام آمار و ارقام و شماره تماس اورژانس اجتماعی بسنده شده درحالیکه طیف قربانیان خشونت خاموش به لحاظ کمی و کیفی بسیار بیش تراز اطلاعات موجود است و راهکارهایی همچون تأسیس خانههای امن و مشاورههای رایگان بهزیستی، عملأ راه به جایی نبرده و تعارضات همچنان لاینحل باقی است. در چنین برحهای انتظار میرود آسیبشناسی تخصصی، آموزش مهارتهای ارتباطی به والدین و جامعه پذیرکردن کودکان و نوجوانان از سوی گروههای اولیه مانند خانواده و مدرسه به طور جد در دستورکار نهادهای مرتبط قرارگیرد، چرا که خشونت و خلأ های عاطفی در درازمدت به چالش ها و آسیبهای دائمی منجر می شود، تبعات آن در جامعه نمایان شده و چرخهای معیوب ادامه پیدا می کند. به عقیده روانشناسان و متخصصان این حوزه، پشتیبانی عاطفی، حمایت از کودکان، شفقت و عطوفت بهترین راه رشد کودک سالم و در پی آن پرورش جامعهای سالم است.
نظر شما