زارعیان در این گفتوگو ضمن بیان تاریخچهای از مباحث جامعه اطلاعاتی، به بیان آمار و ارقامی در مورد وضعیت اینترنت در ایران پرداخت. [بخش اول گفتگو با دکتر زارعیان]
وی با بیان اینکه خیلیها فکر میکنند فقط مخابرات متولی توسعه دولت الکترونیک است، اظهار داشت: «ما در کشور فقط در حوزه اینترنت ۱۰ تا ۱۲ حاکم اینترنت داریم. سازمان تنظیم مقررات، شورایعالی اطلاعرسانی، دانشگاهها، مرکز فیزیکنظری، صداوسیما، مخابرات و چند نهاد دیگر در این حوزه مطرح هستند. اما عملا در عرصه کار وقتی وارد میشویم فقط به مخابرات محدود میشود.»
زارعیان همچنین از نوع مشارکت بخش خصوصی در حوزه زیرساختهای فناوری انتقاد کرد و خواستار فعالیت بخش خصوصی به دور از دلالی و واسطهگری شد.
- درست است که خصوصیسازی در کشور ما با این نوع مشکلات همراه است، ولی اگر به خاطر این مسائل دولت باز خودش بیاید و وارد قضیه شود به نوعی پاک کردن صورت مسئله است و نه حل کردن آن.
اولا که دیگر دولت نخواهد آمد، چون مخابرات در حال خصوصی شدن است. دوم اینکه ما نباید به بهانه اینکه دولت نیاید، جلوی توسعه را بگیریم. ضمن اینکه توجه داشته باشید مخابرات کار دولتی نمیکند. ما هیچ پیمانکاری در داخل سیستم مخابرات نداریم. هیچ کار اجرایی در داخل سیستم مخابرات نداریم. اگر قرار بود ما در این دو سال مثلا ۲۰ هزار پورت ای.دی.اس.ال بدهیم، مطمئن باشید پنج برابر شرایط فعالی اشتغال ایجاد کرده بودیم و این به نفع جامعه بود.
در این صورت بخش خصوصی که امکانات ندارد ولی توان دارد، میتوانست بیاید اینجا کار کند. این نکته را یادتان باشد مخابرات طی ۱۰ سال گذشته کار اجرایی نکرده است، مدیریت کرده است. مخابرات مدیریت میکند و کار را به بخش خصوصی واگذار میکند. در این ماجرا خیلیها متخصص و توانمند هستند که جای خود دارند. اما در این گیر و دار کسانی هم هستند که اصطلاحا «اینکاره» نیستند. فقط چون شنیدهاند در یک جایی نان و آب خوب است، میخواهند وارد شوند و آسیب میرسانند.
- اشاره کردید که روز ۲۷ اردیبهشت که پیش از این روزجهانی ارتباطات دور بود، چند سالی است متناسب با تغییرات جهانی و اهمیت یافتن بحث جامعه اطلاعاتی به نام روز جهانی جامعه اطلاعاتی و ارتباطات تغییر نام پیدا کرد. این نشان از تغییر دیدگاه در سطح کلان است. بحث فقط این نیست که ابزارهای مخابراتی مثل تلفن و تلفن همراه را زیاد کنیم. حالا چقدر در بخشهای دولتی ما از جمله مخابرات دیدگاه در مورد بحث ارتباطات تغییر پیدا کرده است و با فضای جامعه اطالاعاتی هماهنگ است؟ من الان که برای گفتوگو میآمدم روی دیوار پوستری را دیدم که «روز جهانی مخابرات» را تبریک گفته بود. دیدگاه ما به موضوع ارتباطات متناسب با جامعه اطلاعاتی تغییر پیدا کرده یا هنوز در دوران مخابرات بسر میبریم؟
رسیدن به جامعه اطلاعاتی طول خواهد کشید. باید همه عوامل فراهم شود تا این موضوع کاملا جا بیفتد. اما من احساس میکنم که قرار گرفتن در جامعه اطلاعاتی اختیاری نیست، اجباری است. این اجبار همه را وادار میکند، چه بخواهند، چه نخواهند به این سمت بروند. فکر میکنم ما این آمادگی را داریم که این روند را تسریع کنیم و به این روند کمک کنیم. البته در فضای ایران همیشه مقاوتهایی وجود دارد، سختگیریهایی وجود دارد. چون ما همیشه در حوزه تغییر سخت کار میکنیم. اما همین که مزایای آنرا میبینیم، میفهمیم چقدر برای ما خوب است.
یک مثالی مطرح میکنم. ما طی سالهای گذشته ثبتنام تلفن همراه را همواره انجام میدادیم. شاید به ازای هر ۵۰ میلیارد تومان ثبتنامی که انجام میدادیم، پنج تا شش درصد خطا داشتیم و دهها مورد گم شدن پرونده و چک و این جور مسائل. یک روز تصمیم گرفته شد که ثبت نام اینترنتی هم انجام شود. ابتدا شاید خیلیها مقاومت میکردند، ولی در سال ۸۶ ما بدون حتی یک مورد خطا حدود ۱۵۰ میلیارد تومان ثبت نام اینترنتی داشتیم. یعنی تمام این پول بدون خطا به حساب مخابرات رسیده است و تمام کسانی که ثبت نام کردهاند برایشان فرم صادر شده است. هر موقع نیاز به اطلاعاتشان بود هم توانستهایم دسترسی پیدا کنیم.
مطمئن باشید الان وقتی از همکاران خدمات مشترکین میپرسیم ترجیح میدهید چه خدماتی را انجام بدهید، همه میگویند خدمات اینترنتی. یعنی وقتی وارد فضای کار میشویم، تازه میفهمیم مزایای آن چه چیزی است.
در این قضیه رسانهها به ویژه مطبوعات و رادیو-تلویزیون نقش دارند. دانشگاهها هم همینطور. دانشگاهها باید خودشان را با این شرایط جدید تطبیق دهند. حتی اگر امکانش نیست به شبکههای آنلاین متصل باشند، باید حداقل شبکههای آفلاین را داشته باشند. دانشگاهها الان باید به سمت فناوریهای نو بروند. مثلا هر استادی لپتاپ همراه خودش داشته باشد. در کلاسها امکان وصل شدن به اینترنت باشد.
- همه اینها مستلزم همکاری شما با بهعنوان متولی زیرساختها با وزارت علوم است. شما چنین خدماتی ارائه میکنید؟
ما اعلام کردهایم دانشگاهها هر جا امکانات بخواهد، ارائه میدهیم. هر دانشگاهی که بخواهد ما تا در دانشگاه فیبرنوری میبریم. همانطور که تا الان هر دانشگاهی از ما خواسته است بردهایم، حتی برای دانشگاههایی که نخواستهاند هم بردهایم. این کارها شدنی است. فقط عزم جدی میخواهد. باید اعتبارات به بخشهای مجازی هدایت شوند که در روند توسعه کشور تاثیرگذارند.
- حالا که به نقش رسانهها اشاره کردید، میخواهم چند سؤالی را هم از شما بهعنوان یک استاد علوم ارتباطات بپرسم و نه بهعنوان مدیر روابط عمومی مخابرات. همانطور که گفتید رسانهها در رسیدن به جامعه اطلاعاتی نقش عمدهای دارند. بهنظر شما رسانههای ما و همینطور روابط عمومیهای ما چقدر با فضای جامعه اطلاعاتی هماهنگ شدهاند؟ چقدر از امکانات جدید ارتباطی استفاده میکنند؟ شما گفتید وظیفه رسانههاست که در این زمینه فرهنگسازی کنند، اصلا خودشان به اهمیت جامعه اطالاعاتی پی بردهاند؟
بهتدریج پی میبرند. در بحث رسانهها در جامعه اطلاعاتی نکتهای وجود دارد. در شرایط فعلی در عرصه اطلاعرسانی مخاطب هیچوقت منتظر نمینشیند که کسی برایش اطلاعات را بفرستد چون امکاناتی در اختیار مخاطب است که خودش دنبال اطلاعات میرود. پس اگر شما بهعنوان عامل و کارگزار فرهنگی در کشور اطلاعات را در اختیار او قرار ندهید، او خودش اطلاعات را از منبعی بدست میآورد که ممکن است مطلوب جامعه نباشد. شاخصه دوره جامعه اطلاعاتی سرعت رسانههاست. سرعتی که شما در هر لحظه بتوانی اطلاعات و اخبار مورد نظرتان را بدست بیاورید. طی سالهای اخیر شاید یکی از حوزههایی که خوب رشد کرده است، حوزه آی.تی رسانههای ماست. شاید تا چند سال پیش در این حوزه نشریه تخصصی نداشتیم،
الان خوشبختانه 5-4 نشریه تخصصی داریم. در گذشته روزنامهنگاری آنلاین نداشیم، الان چند روزنامه با نسخه آنلاین داریم. رسانههایی مانند همشهری آنلاین که نسبت به بسیاری از روزنامهها واقعا پرمخاطب هستند. همینطور سایتهای دیگری هستند که توانستهاند ۷۰-۸۰ هزار مخاطب در روز جذب کنند. پس این حوزه خوب رشد کرده است. فکر میکنم گروهی از جوانان که بیپروا هستند خوب وارد این عرصه شدهاند. ما در حوزه وبلاگ خوب رشد کردهایم و رتبه خوبی داریم.
من چند وقت پیش به رسانهها از نظر میانگین سن و تجربه کار روزنامهنگاران نگاه میکردم. شاید میانگین تجربه کاریشان حدود ۴-۵ سال باشد و این نشان از جوان بودن افراد این حوزه است. چون جوان هستند بیپروا بهدنبال کار میروند و این حوزه را رشد میدهند. در کل من خیلی خوشبین هستم.
- البته نکتهای هم وجود دارد که اغلب این نوع فعالیتها از جمله وبلاگنویسی و وبسایتها که گفتید کارهای غیررسمی و ذوقی هستند. تغییرات در رسانههای رسمی و پرمخاطب خیلی کند جلو میرود.
درست است. در همه دنیای همیشه اینطور بوده است. حرکت اول ذوقزدگی و اشتیاق و به قول معروف «جو گرفتن» بوده ولی به تدریج نهادینه شده است. ما نیاز نداریم در کشور ۲ میلیون وبلاگ حرفهای داشته باشیم. اما مثلا ۵۰ وبلاگ حرفهای و خوب شاید خیلی از نیازهای اطلاعاتی ما را پاسخ دهد.
- در بحث جامعه اطلاعاتی و استفاده از فناوریهای ارتباطی ما با مسئله دیگری هم مواجه هستیم. همانطور که اندیشمندان حوزه ارتباطات مطرح میکنند، جامعه اطلاعاتی در کنار همه مزایا و پتانسیلهایش، ممکن است با تهدیدها و مضراتی هم همراه باشد. البته ما در ایران هنوز خیلی از مزایای جامعه اطلاعاتی بهرهمند نشدهایم، ولی بهنظر میرسد کمکم مضراتش هم برای ما پدیدار میشود. بهنظر شما تکلیف ما با این تهدیدها چیست و چطور میتوانیم از آن دوری کنیم.
ما در حوزه فناوریهای ارتباطی و بهطور کلی فناوری دچار یک مشکل تاریخی هستیم. مشکل این است که همیشه فناوری را آوردهایم، استفاده کردهایم و بعد فهمیدهایم مضراتی هم دارد و برایش قانون وضع کردهایم. این قوانین هم معمولا منطبق با نیازهای جامعه نبودهاند. در بحث جامعه اطلاعاتی و حوزه اینترنت هم همین اتفاق افتاده است. اگر یک مرور تاریخی کنیم میبینیم مثلا در یک مقطع تاریخی ویدئو را بهطور کلی ممنوع کردهایم ولی الان این فناوری را بهطور کلی رها کردهایم. یا در بحث ماهواره قانون ممنوعیت استفاده را وضع کردهایم که فقط قانون است و شما در شهر اگر روی یک ساختمان بلند بایستی میتوانی آنتنهای ماهواره را ببینید. درصورتی که اگر قانونی وضع شده نباید اوضاع به اینصورت باشد.
در حوزه اینترنت که اوضاع از این هم بدتر است و ما اصلا قانونی وضع نکردهایم. شروع کردیم به گسترش دادن شبکهها بدون اینکه در این حوزه قانونی داشته باشیم و بدانیم خط قرمزها کجاست. ما در مخابرات اینترنت را سال ۷۵ استفاده کردیم، اما اولین آییننامهای که در مورد آن تصویب شد بهوسیله شورایعالی انقلاب فرهنگی و مربوط به سال ۸۰ است. هنوز هم مجلس در این زمینه قانون قوی تصویب نکرده است. حالا هم جامعه اطلاعاتی در حوزههای مختلف تهدیدهایی دارد. اما میشود آنرا به دقت پیگیری کرد و در مورد آن قوانینی تصویب کرد تا از تهدیدها جلوگیری شود.
فکر نمیکنم مردم در مقابل این پدیدههای جدید مقاومتی داشته باشند، اشکال از ما سیاستگذاران است که قوانین را اصلا تصویب نمیکنیم و اگر هم تصویب میکنیم جامع و کامل نیست. مشکلاتی از قبیل امنیت، حریم خصوصی، مالکیت معنوی، آسیبهای فرهنگی از جمله تهدیدهای جامعه اطلاعاتی هستند. اما میشود همه اینها را در چارچوب یکسری قوانین خوب، سختگیرانه و اجرایی کنترل کرد.
ما در بخش آموزش هم با این تهدیدها روبهرو هستیم. مثلا الان من بهعنوان کسی که در دانشگاه هم هستم همواره یک نگرانی دارم. وقتی به دانشجو موضوعی را میدهیم که مقالهای بنویسد و تحقیقی انجام دهد، میرود از اینترنت یک مطلب را پرینت میگیرد و میآورد. پیامد استفاده از اینترنت نباید این باشد که دانشجو را تنبل کند. اما متأسفانه این اتفاقها میافتد.
- دانشگاهها و مراکز آموزشی در این میان چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
من فکر میکنم دانشگاهها باید بیشتر از شرایط فعلی در این زمینه فعال باشند. در این میان دانشکده ارتباطات وظیفه سنگینی دارد که به اعتقاد من به وظیفهاش خوب عمل نمیکند. در حال حاضر دانشکده ارتباطات تفاوتی چندانی با زمانی که من در آنجا تحصیل میکردم، یعنی ۲۴ سال پیش ندارد. ما اگر آموزشمان را در این حوزه دگرگون کنیم، میتوانیم در آینده شاهد توسعه شبکههای ارتباطی باشیم.