این خبرگزاری به نقل از یکی از دوستان آقای صلاحی نوشت: «عمران صلاحی ساعت 4 عصر دیروز 11 مهر ماه با احساس درد در قفسه سینه راهی بیمارستان کسری شد و از آنجا به بیمارستان توس منتقل شد و در بخش "سی.سی. یو" بستری شد.»
وی افزود: «شب گذشته پزشکان از بهبود وضعیت وی قطع امید کردند و بعد از اذان صبح این هنرمند از دنیا رفت.»
عمران صلاحی در سال 1325 در امیریه تهران به دنیا آمد. سال 1340 اولین شعر خود را در مجله اطلاعات کودکان به چاپ رساند. در سال 45 همکاری با هفتهنامه طنز «توفیق» را آغاز کرد و در همانجا با پرویز شاپور آشنا شد.
وی در سال 49 کتاب «طنزآوران امروز ایران» را با همکاری بیژن اسدیپور منتشر کرد که مجموعهای از طنزهای معاصر بود.
صلاحی سپس در سال 1352 به استخدام رادیو درآمد و تا سال 75 که بازنشسته شد به این همکاری ادامه داد. او همچنین سالها همکار شورای عالی ویرایش سازمان صدا و سیما بود.
در سال 1367 انتشار صفحه طنز «حالا حکایت ماست» را در ماهنامه دنیای سخن آغاز کرد و با نام مستعار «ع. شکرچیان» تا پایان انتشار، این نشریه را همراهی کرد.
او از بدو انتشار هفتهنامه گلآقا در سال 1369 با موسسه گلآقا همکاری کرد که این همکاری تا امروز در ماهنامه گلآقا همچنان ادامه داشت.
گریه در آب (53)، قطاری در مه (55)، ایستگاه بین راه (56)، پنجره دان داشگلیر (61)، رویاهای مرد نیلوفری (70)، شاید باور نکنید (74)، یک لب و هزار خنده و حالا حکایت ماست (77)، آی نسیم سحری، ناگاه یک نگاه، ملانصرالدین، از گلستان من ببر ورقی و باران پنهان(79)، هزار و یک آینه (80) و ... از جمله آثار او در زمینه شعر و طنز است.
پیکر عمران صلاحی ساعت 9 صبح فردا (13 مهرماه) از مقابل بیمارستان توس تشییع میشود تا در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شود.
روحش شاد و یادش گرامی باد.