تغییر شیفت
یکی از مصداقهای عینی این ماجرا در عملکرد صندوقداران برخی فروشگاهها نمود پیدا میکند. این صندوقداران به صورت شیفتی کار می کنند و سر ساعتی معین، شیفت آنها عوض میشود.
اما نکته اینجاست که مشتریان از ساعت تغییر شیفت آگاه نیستند و حین تغییر شیفت در صف طولانی صندوق معطل میمانند. به بیان دیگر برخی از صندوقداران که زمان تغییر شیفتشان نزدیک است به مشتریان اطلاع نمیدهند که بی دلیل در صف معطل نمانند و مشتری پس از رسیدن به صندوق با این پاسخ مواجه میشود که شیفت کاری تمام شده و باید منتظر بماند تا صندوق تحویل داده شود.
با توجه به اینکه معمولا این تغییر شیفت، وقت مشتریان را هدر میدهد خوب است که صندوقداران و یا مسئولان فروشگاها با نزدیک شدن به زمان تغییر شیفت، مشتریان را به صندوقهای دیگر هدایت کنند تا آنها دچار سردر گمی نشوند.
مسئولیت نمیپذیریم!
آن دسته از رانندگانی که به جای گوشه خیابانها و کوچهها، پارکینگ فروشگاهها را برای پارک خودروی خود ترجیح میدهند و برای استفاده از این خدمات پول می پردازند، انتظار دارند که پارک خودرو در پارکینگ با خیابان متفاوت باشد.
در واقع آنها امیدوارند که با پارک خودرو در این محل، نگهبان پارکینگ گوشه چشمی به اموال داخل خودرو داشته باشد و آنها را از گزند سارقان حفظ کند.اما روی قبض پارکینگ اغلب فروشگاهها با حروف درشت نوشته شده است که پارکینگ در قبال اموال داخل خودرو مسئولیتی ندارد و خود رانندگان باید در حفظ آن کوشا باشند.
این در حالی است که پارکینگ میتواند در مقابل هزینه نه چندان کمی که از مردم دریافت می کند، چند نگهبان را مامور حفاظت از خودروهای پارک شده کند تا رانندگان مجبور نباشند برای یک خرید کوتاه محتویات ارزشمند داشبورد و تجهیزات خودرو از جمله ضبط را جدا کرده و با خود به داخل فروشگاه ببرند.
سرقفلی پیاده رو
باور سرقفلی داشتن برخی پیادهروهای کوچه و خیابانهای شهر، کمی مشکل است اما بساط قفل و زنجیر شده برخی از فروشندهها واقعیت این موضوع را تا حدی تایید میکند. به گفته برخی فروشندهها سرقفلی برخی پیادهروهای پرتردد پایتخت سر به چند صد هزار تومان هم میگذارد.
گاهی اوقات مالک غیرقانونی این بخش از شهر برای دفاع از قلمرو کسب و کار خود در مقابل فروشندههای دیگر، به زور نیز متوسل میشود. این در حالی است که جدای از بحث سد معبر این فروشندهها، کسب و کار آنها باعث میشود مبلمان شهر نیز دارای میهمان ناخواندهای شودوسایر شهروندان به ویژه سالمندان نتوانند برای استراحت کردن از این امکانات استفاده کنند.
گاز گرفتن مسافران
گاهی اوقات در محاورههای مسافران اتوبوس میشنویم که صندلیهای اتوبوس نیز گاز گرفتن مسافرها را از درها یاد گرفتهاند،البته با این تفاوت که استقرار نامناسب مسافران باعث میشود تا درهای اتوبوس آنها را گاز بگیرند. گویا ماجرا از این قرار است که میلههای فلزی صندلیهای برخی اتوبوسها با هر بار ترمز گرفتن راننده، به هم میچسبند.
در این رفت و برگشتها چنانچه یکی از مسافران برای مقاومت در برابر حرکات ننویی و خوابآور اتوبوس، میلههای یاد شده را گرفته باشد، میلهها به اصطلاح دستش را گاز میگیرند.
البته برخی رانندهها که طاقت شنیدن صدای فریاد مسافران صدمه دیده را ندارند برای جلوگیری از آسیب دیدن آنها، وجود خطر گازگرفتگی را با نصب دست نوشتهای کنار صندلیهای خاطی به آگاهی مسافران میرسانند.