فلسفه وجودی چنین اصلی اولویت رشد و توسعه آگاهی و توانمندی نیروهای انسانی آیندهساز به عنوان سرمایههای اصلی یک کشور است، دولتهای دانشمحور و توسعهگرا معمولا با اولویتدادن به بودجه آموزش و پژوهش و افزایش سهم اعتبارات آن نسبت به سایر حوزهها جهتگیری و تمایلات خود را نشان میدهند.
حال اگر با چنین متر و معیاری به عملکرد دولت نسبت به آموزش و پرورش در جهت تحقق اهداف اصل سیام قانون اساسی نظری بیفکنیم، میبینیم، طی سالهای اخیر وزارت آموزش و پرورش همواره با کسری بودجه شدید مواجه بوده و دولت نه تنها اقدامی اساسی برای حل این مشکل نکرده بلکه کسری بودجه آموزش و پرورش را حتی قبول ندارد؛ به همین دلیل حتی مانع از تصویب طرحهای فوریتی مجلس برای حل مشکل کسری بودجه این وزارتخانه عظیم نیز شده است.
وقتی در سطح کلان، دولت به فکر حل مشکل کمبود اعتبارات آموزش و پرورش نیست، به ناچار این مشکل به سطح خرد مدرسه منتقل میشود و این مدیران مدارس هستند که در نبود سرانه مناسب دانشآموزی باید با هنر خود مدرسه را اداره کنند. مدیران معمولا در چنین شرایطی به اولیای دانشآموزان پناه میبرند و از آنان کمک میطلبند.
با وجود این، وزارت آموزش و پرورش که نمیخواهد متهم به نقض اصل سیام قانون اساسی شود، هر سال در بخشنامهها و شیوهنامههای ثبت نام مدارس رسما اعلام میکند مدیران هنگام ثبت نام دانشآموزان حق دریافت هیچگونه وجهی جز پول بیمه، کتاب درسی و طرح سنجش و شناسنامه سلامت را ندارند.
اما همه - چه مدیران و چه اولیا - میدانند که این بخشنامه و دستورالعمل صوری است و تا هنگام ثبت نام اعتبار دارد و پس از آن مدیران با توجه به کسری بودجه آموزش و پرورش و عدم واریز سرانه مناسب دانشآموزی، مجبورند به انحای مختلف از والدین دانشآموزان جهت اداره مدرسه کمک بخواهند و مردم نیز اگر چه بعضا با اکراه اما با درک واقعیت تلخ اوضاع مالی مدرسه همواره در حد توان خود از کمک به مدارس دریغ نخواهند کرد تا دولتمردان شرمنده نشوند و بتوانند سر خود را بالا نگه دارند.