حدود یک دهه است که موضوع پیوستن سوئیس در اتحادیه اروپا در محافل سیاسی قاره سبز مطرح بوده و همچنان نیز هست.
سیاستمداران و مردم سوئیس هنوز نتوانستهاند به نظر واحدی در این زمینه دست پیدا کنند، همین باعث شده که عضویت این کشور در اتحادیه اروپا به عکس سایر کشورهای علاقهمند که به عضویت در آمدهاند، به تعویق بیفتد.
بسیاری از سیاستمداران راستگرا در سوئیس معتقدند که با عضویت این کشور در اتحادیه اروپا از اقتدار سوئیس کاسته خواهد شد. آنها معتقدند که با عضویت سوئیس در اتحادیه اروپا، این کشور تنها موظف به اجرای مصوبات اتحادیه میشود و این امر برای آنان به معنای از دست رفتن استقلال کشور و تصمیمات داخلی است.
این در حالی است که منتقدان این نظریه معتقدند موفقیت و پیشرفت سوئیس در گرو عضویت این کشور در اتحادیه اروپاست.
مردم سوئیس نیز نظرات متفاوتی در این باره دارند. برخی از آنها معتقدند که چون کشورشان در اروپا واقع شده، الزاما باید عضو اتحادیه اروپا نیز باشد و برخی دیگر از موقعیت موجود ابراز رضایت میکنند و عضویت در اتحادیه اروپا را مساوی با محدود شدن کشور میدانند.
«هانس هیرتر» استاد علوم سیاسی در دانشگاه برن سوئیس درباره نظرات موافق و مخالف در مورد عضویت این کشور در اتحادیه اروپا میگوید:
«از دید سوئیس، مشکلات اساسی وجود دارد که این کشور علاقهمند است با همکاری اتحادیه اروپا آنها را رفع کند. اینها در چهارچوب روابط مشترکی است که وجود دارد. اما به طور قطع در سوئیس فراکسیونی نیز وجود ندارد که خواستار عضویت بی قید و شرط این کشور در اتحادیه اروپا باشد.
از طرف دیگر هیچ نوع تلاش جدی و مستمری از سوی موافقان عضویت سوئیس در اتحادیه اروپا مشاهده نمیشود.»
در حال حاضر بحث عضویت سوئیس در اتحادیه اروپا از تب و تاب افتاده است. زیرا که بنا بر آمارهای ارائه شده، تنها یک پنجم مردم سوئیس از عضویت این کشور در اتحادیه اروپا استقبال خواهند کرد.
عضویت در اتحادیه اروپا برای دولتمردان سوئیسی دیگر به عنوان یک هدف قلمداد نمیشود، بلکه این خواسته که در سال 1992 میلادی در بروکسل مطرح شد، نقش گزینهای را ایفا میکند که در وقت مناسب از آن استفاده خواهد شد.
با وجود این مسائل، جامعه سوئیس هیچ نوع مخالفتی با اروپا و دیگر کشورهای اروپایی ندارد. بین این کشور و بروکسل روابط دوجانبه بسیار وسیع و محکمی برقرار است. علاوه بر این در اواخر دهه 1990 میلادی یادداشتهای تفاهمی بین سوئیس و اتحادیه اروپا به امضا رسید.
از جمله این پیمانها میتوان به همکاریهایی در زمینه تحقیق و پژوهش، حمل و نقل مسافر و ویزای شنگن اشاره کرد.
این قراردادها مزیتهای فراوانی برای سوئیس به همراه داشته، از همین رو بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که از این دید که اتحادیه اروپا تنها نقش دیکتهکردن وظایف را دارد و کشورهای عضو مجبور به اجرای مصوبات هستند، باید فاصله گرفت.
این استاد دانشگاه سوئیس همچنین معتقد است که همکاری بیشتر سوئیس با اتحادیه اروپا، نقش مهمی در پیشرفت بیشتر این کشور خواهد داشت. او بر این باور است که :
«سوئیس در زمینه حملونقل مسافر احتیاج به نیروهای انسانی کارآمد از کشورهای آلمان، فرانسه و پرتغال دارد این افراد میتوانند به رشد بازار اقتصادی ما کمک کنند و ما نیز باید از این نیروها بهره ببریم. ما در هر صورت احتیاج به مبادلات کالا داریم و اتحادیه اروپا نیز یکی از بزرگترین شرکای تجاری سوئیس است.
پس میبینیم که آنها در ارتباطات بسیار فشرده و مرتبط با یکدیگر هستند.
وی در ادامه خاطر نشان میکند : من معتقدم که مردم سوئیس نیز به این نکته واقف هستند که اتحادیه اروپا یک کشور معمولی نیست که بتوان از آن به آسانی چشم پوشی کرد، بلکه این اتحادیه مهمترین شریک سوئیس است و این شراکت در تمامی زمینههای ممکن وجود دارد.»
همشهری امارات - روزنامه دی ولت