به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه خراسان، این حادثه اول آبان سال ۹۷ در خیابان طلوع۱۳ مشهد هنگامی رخ داد که جوان ۲۵ ساله‌ای به نام «سید محمدرضا صداقت» هدف ضربات چاقوی جوانی قرار گرفت که با تغییر چهره و پوشیدن لباس گشاد، تلاش کرده بود شناسایی نشود.
با مرگ این جوان، پلیس بی‌درنگ وارد ماجرا شد و با حضور قاضی ویژه قتل عمد در صحنه جنایت، تحقیقات ادامه یافت. بررسی های مقدماتی حکایت از آن داشت که داماد ۳۶ساله سابق خانواده با انگیزه «انتقام» دست به چنین جنایت هولناکی زده است. بنابراین در حالی دستور بازداشت وی از سوی قاضی کاظم میرزایی صادر شد که او یک روز بعد از این ماجرا خود را تسلیم قانون کرد و قتل برادر زنش را به گردن گرفت.
متهم این پرونده جنایی در جلسات بازپرسی و در تشریح جزئیات این حادثه تلخ به قاضی میرزایی گفت: همه بدبختی های من از سال ۸۹ آغاز شد. چرا که آن زمان به خاطر اعتیاد شدید به مواد مخدر و برای آن که همسرم از من طلاق نگیرد، وکالت بلاعزلی را به او دادم تا در صورت تکرار چنین خلافکاری هایی، یکطرفه از من طلاق بگیرد. با وجود این او تا سال ۹۶ با من زندگی کرد ولی از زمانی که برای تامین هزینه های اعتیادم دست به سرقت زدم، دیگر خانواده او از من رویگردان شدند و سال گذشته همسرم با همان وکالت طلاق گرفت. بعد از این ماجرا خیلی تلاش کردم که او را به زندگی ام برگردانم ولی پدرزنم اجازه نداد. آنها دختر هشت‌ساله‌ام را هم پیش خودشان برده بودند و من ۱۰ ماه بود که نتوانسته بودم دخترم را ببینم.
او ادامه داد: حتی مادرزنم را تهدید کردم که روی او یا همسرم اسید می پاشم ولی باز هم نتوانستم کاری بکنم. تا این که تصمیم گرفتم برادرزن ۲۵ ساله ام را با چاقو بترسانم. چرا که پدرزنم تک‌سرش را خیلی دوست داشت. منزلی را در بولوار میرزاکوچک‌خان اجاره کرده بودم. چون پدر خودم هم از من رویگردان بود و اهمیتی به من نمی داد. من که دیگر به فکر انتقام از خانواده همسر سابقم بودم، از یک ماه قبل هر روز صبح به محل زندگی آن ها می رفتم تا برادرزنم را تنبیه کنم ولی شرایط فراهم نمی شد. یکی دو بار هم که فرصت مناسبی پیش آمد، خودم ترسیدم به او حمله کنم. تا این که روز حادثه (اول آبان) ساعت ۵ صبح از خانه بیرون آمدم و پیاده به طرف منزل آن ها حرکت کردم. وقتی به حدود ۱۵ متری منزل پدرزنم رسیدم، کنار درختی روی زمین نشستم. یک کلاه لبه‌دار روی سرم گذاشته بودم و یک عینک به چشمانم زده بودم. با وجود این برای آن که شناسایی نشوم، یک روزنامه هم جلوی صورتم گرفتم تا همسایه‌ها من را نشناسند.
متهم به قتل گفت: حدود ساعت ۶:۳۰ صبح وقتی برادرزنم با خودرو از حیاط بیرون آمد و پیاده شد تا در حیاط را ببندد، من به سرعت به طرف او قدم برداشتم ولی یک لحظه او من را شناخت و با دست به عینکم زد که عینک از روی صورتم افتاد. چاقوی اول را به بازویش زدم که درگیری شروع شد. پریدم و با لگد به شکمش زدم که دور خودش چرخید و در این زمان چند ضربه دیگر هم با چاقو به نقاط مختلف بدنش زدم. وقتی روی زمین افتاد، تیغه چاقو را توی قفسه سینه‌اش فرو بردم. او سرش را از روی زمین بلند کرد و به سینه خون آلودش نگاهی انداخت و دوباره سرش روی زمین افتاد. با خودم گفتم او فقط زخمی شده است. بلافاصله از آن جا فرار کردم و به اطراف خیابان طبرسی رفتم. بعدازظهر مخفیانه به محل برگشتم تا سر و گوشی آب بدهم. هیچ پارچه سیاهی نصب نبود. فکر کردم زنده است ولی روز بعد وقتی که دوباره به محل زندگی آن ها برگشتم تا اطلاعاتی کسب کنم، پارچه های سیاه را دیدم و متوجه شدم که او مرده است.
به دنبال اعترافات صریح «مجتبی» به قتل برادرزنش، این پرونده جنایی پس از انجام بازسازی صحنه جنایت و صدور کیفرخواست در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیرنظر قضات باتجربه این شعبه مورد رسیدگی دقیق قرار گرفت. پس از چندین جلسه دادگاه که با حضور وکیل مدافع متهم و اولیای دم در مشهد برگزار شد، قضات دادگاه با توجه به دلایل مستند و انکارناپذیر، ارتکاب جرم را محرز دانستند و این جوان ۳۶ ساله را به قصاص نفس محکوم کردند. این در حالی بود که پدر قاتل بعد از وقوع این جنایت هولناک در گفتگویی اظهار کرد: «فقط با قصاص پسرم آرام می گیرم!» این مرد ۵۶ساله که از وقوع چنین جنایت هولناکی بسیار متاثر بود، گفت: پسرم را به دلیل خلافکاری‌هایش و بعد از بروز اختلافات خانوادگی بین او و خانواده همسرش، طرد کردم. در حالی که من و خانواده خودش را هم تهدید می کرد.
«هادی-ع» ادامه داد: فقط خدا می داند در دل من چه می گذرد. روزی که برای عرض تسلیت خدمت پدر مقتول رفتم، به او گفتم هرکجا لازم باشد تعهد می دهم تا زودتر پسرم را قصاص کنند. چون او ارزش زنده ماندن ندارد. او به همه ظلم کرد. آن هم به چنین خانواده ای که فقط یک پسر داشتند.
پرونده این جنایت پس از تایید حکم قصاص نفس در شعبه دوم دیوان عالی کشور، به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارجاع شد تا این که مقدمات اجرای حکم با دستور قاضی محمدرضا دشتبان (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) در حالی فراهم شد که اولیای دم حاضر به گذشت نشدند و بر قصاص نفس اصرار کردند. به این ترتیب سپیده‌دم روز گذشته (۲۶ مرداد) قاتل ۳۶ساله در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و در حالی که قضات اجرای احکام و دیگر مسئولان مربوط در محل اجرای حکم حضور داشتند، به دار مجازات آویخته شد.
نظر شما