در طول تاریخ حکومت آنها تا جایی ادامه خواهد داشت که قدرت غیرقانونیشان اجازه میدهد. امتناع و سرپیچی مشرف برای کنارهگیری از قدرت مطابق با پیشینهای است که اکثر قدرتمندان نظامی پاکستان طی سالهای اخیر با آن روبهرو بودهاند.
ایوب خان در سال 1969 میلادی به دنبال پارهای آشوبهای خیابانی و عدم حمایت یحییخان مجبور به استغفا شد. دولت نظامی یحیی خان هم یکباره از هم فروپاشید چراکه دیگر نیروهای نظامی پاکستان حاضر به حمایت از او نبودند و مردم نیز به سبب حضور ناکارآمد ارتش پاکستان در هندوستان در سال 1971 شورشهای خیابانی گستردهای به راه انداختند. دولت ژنرال ضیاالحق نیز با سقوط هواپیمای شخصی او در سال 1988 میلادی سرانجام تلخی پیدا کرد.
هماکنون مشرف به شدت زیر فشار گروههای داخلی قرار دارد تا جایی که این تنشها او را از انجام هرگونه اقدامی مفید در راستای برقراری نظم و آرامش در کشور بازداشته است. مشرف طی سالهای گذشته به مراتب مختلف بهسبب بیتوجهیهای مکرر به تعهدات و الزامات قانونی خود در قبال پارلمان پاکستان و قانون اساسی کشور بهشدت به باد انتقاد گرفته شده بهطوری که هر لحظه از میزان مقبولیت داخلی او کاسته میشود.
شاید در این میان بتوان تنها همراه همیشگی مشرف را در میانه سالهای دور نیروهایی خارجی مانند آمریکا نام برد. جورج بوش بارها بهطور صریح و بیپرده اعلام کرده که حامی اصلی ریاستجمهوری مشرف است. این موضوع در سفرهای همواره او و کاندولیزا رایس به منطقه کاملا مشهود است.
حضور مشرف در پاکستان از همان آغاز بحبوحه مبارزه آمریکا با تروریسم جهانی از سال 2001 میلادی تاکنون تضمینی مناسب برای پیشبرد همه برنامههای استراتژیک آمریکا در افغانستان و پاکستان است. از سوی دیگر مشرف در مقام ریاستجمهوری میتواند تا مدتی پیکره سیاسی و اجتماعی پاکستان را آنگونه که باید حفظ کند چرا که دوری مشرف از قدرت و کنار گذاشتن او مصادف است با درگیری و آشوبهای خیابانی در پاکستان و این یعنی پایان همه منافع آمریکاییها!
شایعههای برکناری پرویز مشرف در حالی به تدریج از میان برداشته شد که سران حزب مردم پاکستان در تقابل به حرکت جمعی مقامات حزب مسلم لیگ نواز شریف در خروج از کابینه ائتلافی سعی کردند با ابقای مشرف بهرغم همه کارشکنیها در جایگاه کنونی آن به همتایان خود پاسخ دهند.
این در حالی است که حزب مسلم لیگ نواز بهرغم مخالفتهای اساسی درباره بازگشت به کار قضات برکنار شده با مقامات حزب مردم همچنان به همکاری با سران این حزب ادامه میدهد. شاید این مناسبترین گزینهای بود که آنها برای حفظ ثبات و آرامش پاکستان به آن توجه داشتهاند، موضوعی که کمتر از سوی سران تازه به قدرت رسیده حزب مردم به آن توجه شده است.
حزب مردم در مدت یک سال گذشته بیش از هر حزب دیگری مدعی خروج مشرف از دایره قدرت بوده است. آصف زرداری همسر بینظیر بوتوی فقید در حالی قدرت حزب مردم را در دست گرفت که از همان نخستین روزهای ریاست عنوان کرد مشرف به دوران گذشته پاکستان تعلق دارد و همانند مانعی جدی میان مردم و حکومت قرار گرفته است. با این حال با وجود همه بازخوردهای منفی قدرت طلبیهای مشرف حزب مردم همچنان از ادامه همکاری با وی ناامید نشده است.
البته نباید فراموش کرد ادامه اینگونه همکاری با مشرف خود به تنهایی برای پاکستان موضوعی پیچیده است چرا که پارلمان مردمی پاکستان از همان روزهای آغازین فعالیت خود سعی در کاهش قدرت او داشته که این مسئله میتواند حتی باعث اختلاف حزب مردم با سایر نمایندگان حاضر در پارلمان از سوی دیگر احزاب شود.
حزب مردم پاکستان برای حکومت بر گستره پهناور ایالتهای این کشور باید به این نکته توجه داشته باشد که فقط از طریق همکاری و همیاری با سایر احزاب و گروههای سیاسی پاکستان است که میتوان توده عظیم مردم کشور را همراه خود داشت. این روزها پاکستان دوران آرامش پیش از توفان را تجربه میکند و هرگونه تصمیمگیری عجولانهای ممکن است شهرهای این کشور را بار دیگر به کارزار آشوب و جنگ تبدیل کند، میدانگاهی که کمترین قربانیان آن افرادی نظیر بانوی بینظیر پاکستان خواهد بود.
همشهری امارات - دیلی تایمز پاکستان