به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، تمام تلاشش را کرد تا چهرهاش لو نرود؛ اما توانمندیاش در بازیگری، کارنامه موفقی از سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی برای او رقم زد. سیامک اطلسی در نزدیک به نیم قرنی که از فعالیت هنریاش در عرصه بازیگری و دوبله میگذرد در سریالهای زیادی به ایفای نقش پرداخته که عقیق، پدرسالار، هشت بهشت، پهلوانان نمیمیرند، فرار بزرگ، پدرخوانده، معمای شاه، شیخ بهایی و البته مختارنامه از جمله شاخصترین این مجموعههای نمایشیاند.
وقتی نام او میآید ناخودآگاه سِیر زمان ما را به سریال "پدرسالار" میبرد و نقش ماندگار عمو مصطفی از ذهن بیرون نمیرود. یا بختیار "معمای شاه" و از همه محبوبتر "حصین بن نمیر" سریال "مختارنامه" که اصلاً به قولِ خودش در کوچه و خیابان به همین نام او را صدا میزنند. اطلسی در سریال "مختارنامه" به کارگردانی داوود میرباقری نقش «حصین بن نمیر» فرمانده سپاه شام را بازی میکند.
اطلسی علاقهاش به حضور و نقشآفرینی در سریالهای تاریخی و مذهبی را به ماندگاری این آثار مرتبط میداند و به این نکته اشاره میکند که نقش حصین بن نمیر را بسیار دوست میدارد، به خصوص بُعد فلسفی شخصیت او را. به گفته اطلسی، حصین بن نمیر از جمله شخصیتهای سریال مختارنامه است که درباره او، سرنوشتش و حتی نحوه مرگش در اسناد و کتب تاریخی آمده و قابل استناد است.
او حضور داوود میرباقری را از جمله دلایل اصلی موفقیت مختارنامه میداند و فیلمنامه خوب، دیالوگهای وزین، شخصیتپردازی مناسب و بازیگران حرفهای را از دیگر علتهای جذابیت این سریال ذکر میکند. این شبها که دوباره از شبکه آیفیلم این سریال پخش میشود هنوز بعد از ۱۰ سال پخش رگههای تازهای را به رخِ مخاطب میکشاند.
اطلسی به موضوعات بعضاً پیشپاافتاده سریالها و مشکلات دوبله، انتقاد دارد و به همین خاطر ترجیح میدهد کمکار شود اما هر کاری و هر نقشی را نپذیرد. در سریال "طلاق" ابوالقاسم طالبی ایفای نقش میکند و منتظر است که داود میرباقری برای سریال تلویزیونی "سلمان" صدایش بزند. او اعتقاد دارد نباید اعتبار و آبرویمان را به هر نقش و کاری بفروشیم؛ چون مردم از ما انتظار دارند و من هیچوقت هر نقشی را بازی نکردهام و کماکان هم نقشهایم را به این صورت انتخاب میکنم.
با سیامک اطلسی لحظاتی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن در ادامه از نظرتان میگذرد:
- جایی گفتهاید ترجیح میدهم کمکار باشم تا در هر کاری ایفای نقش کنم؛ بگذارید گفتوگو را از اینجا شروع کنیم.
همهجا گفتم و الان هم میگویم حاضر نیستم هر نقشی را بازی کنم. مردم از ما انتظار دارند و هر نقشی را قبول نمیکنند. من وقتی کار ضعیفی ببینم احساس میکنم به شعورم توهین شده به همین خاطر هر کاری را قبول نمیکنم که چنین اتفاقی برای مخاطب بیفتد. هر سریال و کاری که داستان و موقعیت و کاراکترهایش پیچیده و پرفراز و فرود بوده، آن نقش و فضا را قبول کردهام. این روزها در "طلاق" ابوالقاسم طالبی حضور دارم که داستان پیچیده و به روزی دارد. پیشنهادات دیگری هم شده اما چون کیفیت نداشتند نپذیرفتم.
پیشنهاداتی که میرسند کیفیت ندارند
من انگیزه بازی دارم اما پیشنهاداتی که میرسد خیلی باکیفیت نیست. ترجیح میدهم کمکار کنم اما ایفاگر نقشهای خوب باشم. تعریف من از نقش خوب و مناسب این است که دیده شود و به دل مخاطب بنشیند. از سوی دیگر، خودم را هم به چالش بکشد و برای ایفایش تلاش کنم. البته این روزها هم خیلی تک و توک سریالی خوب از آب درمیآید؛ چون قصهها و فیلمنامهها را میخوانم نقشها عمدتاً شناسنامه ندارند. بنابراین خیلی جایی برای شخصیتپردازی درست نمیگذارند.
- چرا کارهای گذشته هنوز هم تکرار میشود رگههای تازهای دارند و به دل مینشینند؟
قصه خوبی داشتند و واقعاً برای شخصیتپردازی و موقعیتها و فضای کار وقت میگذاشتند. امروز فقط میخواهند بسازند تا هرچه زودتر آنتن را پُر کند. جای دغدغهها عوض شده؛ به جای دلسوزاندن برای بهتر ساختن و با کیفیت تولید کردن بیشتر همّ و غمّمان را برای توزیع و پخش گذاشتهایم. رمز موفقیت کارهای ماندگار ساخت با سعهصدر و توجه به اصول و مبانی ساخت و تولید سریال است. به این واسطه مردم هم آن کارها را دوست داشتند و کماکان هم از بازتابهایشان مشخص است مثلاً من را با نام "پدر آذر" و یا عمو مصطفی سریال "پدر سالار" به یاد میآورند. اما بیشتر "حصین بن نمیر" سر زبانها افتاد.
- شما بازیگر توانمندی هستید اما خانه اول خودتان را دوبله میدانید؛ این همه عشق از کجا میآید؟
من کار اولم دوبله بود و از این طریق وارد عرصه بازیگری شدم. مسلماً خانه اولم و همیشه ترجیحم به دوبله بوده است. الان هم در این روزها که در جلوی دوربین "طلاق" ابوالقاسم طالبی هستم هر وقت صدایم کنند و کاری باشد پشت میکروفون مقدسِ دوبله میروم. اما به این دوبله و مشکلات مدیریتیاش انتقاد دارم. زمانی آنقدر به ظرافتها و کیفیت فیلمها توجه میشد اما الان هر گویندهای را برای هر کاراکتری انتخاب میکنند. زمانی میگفتند تا فلان دوبلور نباشد این کاراکتر را به شخص دیگری نمیسپارند و منتظر میایستادند و وقت میگذاشتند تا کار بهتری اتفاق بیفتد اما امروز از این خبرها نیست. باید به فکر دوبله و صیانت از گنجینه صداهای ماندگار باشیم؛ قدیمیهایی که عدهای از آنها دارفانی را وداع گفتند و عدهای کماکان حضور دارند خدا به آنها سلامتی بدهد. به نسل جدید آنطور که باید و شاید نیاموختیم که به ظرافتها و دقتنظرها وفادار باشند. دوبله ایران با حضور نسلهای قبلی یکهتاز بود و در حال حاضر دوبله مکانیکی شده است. صدایی را این هفته میگیرند و صدای دیگری را هفته آینده؛ آن حسّها و ادارکهای طبیعی درنمیآید.
- مشکل دوبله مدیریت است یا بودجه؟
هر دو؛ بودجه در درجه اول، اما مدیریتی که درست انتخاب کند و اشراف درستی داشته باشد نیاز مبرم دوبلاژ است. این شکل مدیریت که هر گویندهای برای هر نقشی دعوت میشود؛ نمیدانیم کدام گوینده به دردِ کدام کاراکتر میخورد؛ اینها مسئله است. چرا که مدیر دوبلاژ خوب میداند باید این نقش به کدام دوبلور سپرده شود، وقت میگذارد و زمان میدهد تا آن صدای اصلی این کاراکتر، پشت تریبون و میکروفون دوبله قرار بگیرد.
- بزرگان دوبله هم این گلایهها را دارند؛ که چرا فیلم خوب نیست و اهمیتی به کیفیت کارها ندارند، البته این روزها هم به خاطر کرونا ناگزیرید تک تک دوبله کنید...
دقیقاً حرفهایی زدند و گلایهها و انتقاداتی که کماکان دارند همه درست و اصولی است. دوبله دوران طلایی داشت که به سر آمده و جدیدیها هنوز نتوانستهاند آن راه حرفهای، ماندگار و دلچسب را ادامه بدهند؛ به جهت اینکه همهچیز دیجیتال شده و همهچیز را فدایِ تکنولوژی میکنیم. البته که نسل جدید و نفس تازه برای دوبله لازم است و از طرفی پیشرفت در حوزه فناوری هم خبر خوشایندی است اما معتقدم آنقدر باید با مقوله دوبله حرفهای برخورد کرد که دستهجمعی دوبله کردن برای اینکه حسّ و فضای کار به خوبی درآید را فراموش نکنیم. البته که به دلیل کرونا ناگزیریم که تکتک دیالوگها را بگوییم و برویم اما این اتفاق نباید به یک سنت همیشگی تبدیل شود. وقتی دو نفر با هم صحبت میکنیم باید به هم جواب بدهیم نه اینکه جواب را نفر دیگری یک هفته دیگر بدهد؛ رخ به رخ حسّ و حال پرسوناژ درمیآید. نکتهای که دیگران گفتند و شما به آن اشاره کردید؛ معضل مهمی است که فیلم خوب کمتر دوبله میشود. درگیر فیلمهای کرهای، ژاپنی و چینیایم و در بیرون از تلویزیون فیلمهای به مراتب بهتری دوبله میشوند.
- از این مسئله بگذریم، بازی در سریالهایی همچون شیخ بهایی، معمای شاه، هشت بهشت، پهلوانان نمیمیرند و البته مختارنامه نشان می دهد که به بازی در آثار تاریخی و مذهبی علاقه دارید. این دلبستگی از کجا میآید؟
شاید همهچیز به ماندگار بودن این آثار بازگردد. همین سریال مختارنامه را مثال میزنم. سالهاست که بازپخش میشود و همچنان بیننده خودش را دارد. برای اینکه اصالت دارد و درست کار شده؛ آدمها، لوکیشنها و دیالوگها درست انتخاب شدند. ضمن اینکه با بازی در این سریال برههای از تاریخ اسلام به تصویر کشیده میشود و مخاطب میبیند که مابهازای بیرونی دارند و واقعی و قابل استنادند. نقشهای تاریخی از آنجا که مابهازای بیرونی دارند در نوع خودشان جذاباند. بیننده این آثار در پس زمینه ذهنش شناخت مختصری از شخصیت دارد و همین، کار را برای بازیگر به لحاظی آسان و از جهتی سخت میکند.
- نقش حصین بن نمیر که در "مختارنامه" ایفاگرش بودید هم ما به ازای تاریخی دارد و از او در کتاب و اقوال تاریخی زیاد اسم برده شده است؟ آیا از ابتدا قرار بود این نقش را شما در "مختارنامه" ایفا کنید؟
بله حصین بن نمیر یکی از فرماندهان سپاه شام بوده که در حمله به مدینه و مکه شرکت داشته است. خودم به شخصه این نقش را خیلی دوست داشتم. آقای میرباقری هم تأکید داشت که از ابتدا مرا برای ایفای این نقش در ذهن داشته است. تا جایی این شخصیت ماندگار شد که در کوچه و خیابان، "حصین بن نمیر" صدایم میزنند.
- حصین بن نمیر فقط یک فرمانده و مرد جنگی نیست، بلکه در سکانسهایی از جمله دیدار با عبدالله ابن زبیر میبینیم که فلسفه میبافد و ادلّه و برهان خودش را دارد. چنین ویژگی از او در تاریخ هم آمده است یا میرباقری چنین خصیصهای را برایش در نظر گرفت؟
اتفاقاً یکی از جذابیتهای نقش حصین بن نمیر برای من همین اهل فلسفه بودن او بود. خودم که پیش از شروع بازی به کتابهای تاریخی مراجعه کردم چیز زیادی دستگیرم نشد اما آقای میرباقری اعتقاد داشت که او با یزید مراوده نزدیکی داشته و تحت تأثیر شخصیت یزید که به فلسفه علاقهمند بوده، اهل فلسفهبافی شده است. به نظرم همین دیالوگهای فیلسوفانه حصین بن نمیر نقش را به شدت جذاب کرده بود. میبینید که حتی عبدالله بن زبیر هم در برابر بعضی از فلسفهبافیهای او کم میآورد.
- بخش عمدهای از سکانسهای حضور شما در مختارنامه مربوط به صحنههای جنگ است. بازی در این سکانسها و البته سختیهایش چگونه تجربهای بود؟
بازی در آثار تاریخی علاوه بر مشکلاتی مثل دوری از خانواده، سختیهایی مثل بازی در سکانسهای شلوغ جنگی را هم دارد. بیشتر سکانسهای جنگ در شاهرود ضبط شد. این را هم بگویم که سکانس کشته شدن حصین بن نمیر به واقعیات تاریخی نزدیک است و او واقعاً به دست پیرمردی نابینا کشته شد.
- این سؤال را از خیلیها پرسیدهایم و پاسخهای متفاوتی هم به آن داده شده اما شما به عنوان یک بازیگر پیشکسوت دلایل جذابیت و ماندگاری سریال مختارنامه را در چه میبینید؟
فکر میکنم نباید نقش آقای میرباقری را نادیده گرفت. خیلی اهمیت داشت که ایشان بالای سر کار بودند. سریال مختارنامه فیلمنامه خیلی خوب و جذابی داشت. دیالوگها هم وزین و فوقالعاده بودند. همه اصول فنی به خوبی رعایت و انتخاب بازیگران و شخصیتپردازیها هم به شکل درستی انجام شده بود. همه این فاکتورها دست به دست هم دادند تا سریال مختارنامه ماندگار و جذاب شود.
- قرار است در کار جدید داود میرباقری سریال "سلمان فارسی" هم نقشی داشته باشید؟
به من گفتند در لیست بازیگران هستی! اما هنوز زمان نقش من فرا نرسیده تا خبرم کنند. قرار است یک ماه مانده به فیلمبرداری نقش من، خبرم کنند. من دوست دارم در کار خوب باشم چون مردم طور دیگری به ما نگاه میکنند. نمیخواهیم آن گذشته و کارهایی که از ما دیدهاند با قبولِ هر کاری خراب کنیم. کاری را قبول میکنم که مورد پسند مردم باشد. من منتظر کارها و نقشهای خوب میمانم؛ هر کاری هم که پیشنهاد میشود از تمام جوانب و زاویهها و ابعاد به آن کار فکر میکنم و بعد جواب میدهم.
نظر شما