به گزارش همشهری آنلاین به نقل از شرق، این یعنی دقیقا آن فرد بهاصطلاح فراجناحی یا انقلابی قطعا متعلق به اردوگاه اصولگرایی است. آنها با همین کلیدواژه انقلابی به انتخابات مجلس یازدهم هم ورود کردند و مجلس تماما اصولگرایشان را مجلس انقلابی مینامند. ابوالفضل موسویبیوکی، نماینده سابق مجلس هم گفته در ۱۲ انتخابات، رئیسجمهورهای مختلفی را انتخاب کردهایم و حالا براساس تجربه میدانیم یک رئیسجمهور اگر بتواند فراجناحی باشد، بهتر عمل میکند. اگر وابسته به یک حزب و طیف باشد، مشکلاتی در آینده دارد که پیشتر مثالش را دیدهایم. درواقع اگر فراجناحی باشد، بهتر میتواند تیمش را بچیند.
در انتخابات ۸۴ هم احمدینژاد با حمایت شبکهای از جریانات اصولگرایی در قالب فردی غیرجناحی به جامعه معرفی شد. کلیدواژهای که آن زمان برای احمدینژاد به جای اصولگرایی استفاده میشد، «عدالتمحوری» بود، برای همین هم توانست در دور دوم انتخابات در مقابل هاشمی، آرای بخش زیادی از طیف خاکستری را به سمت خود جذب کند. اصولگرایان در انتخابات مجلس چشم به همین سبد خاکستری داشتند اما به نظر میرسد بهجز شهرهای کوچک که الگوی رأیدهی آنجا متفاوت است، برخلاف انتظارشان، در شهرهای بزرگ نتوانستند از همان سبد رأی پایگاه سنتی خود فراتر روند و سهمی چشمگیر از سبد آرای خاکستری داشته باشند.
حالا هم با توجه به اینکه احتمال میدهند وضعیت مشارکت شبیه انتخابات مجلس یا حتی بدتر از آن باشد، سعی میکنند با طرح رئیسجمهور فراجناحی سبد رأی طیف خاکستری را به سمت خود سنگین کنند. البته این ایده رئیسجمهوری فراجناحی ازسوی برخی چهرههای اصلاحطلب هم دنبال میشود. علی جمالی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، هم ایده رئیسجمهوری فراجناحی را برای ۱۴۰۰ بهتر دانسته است.
اما توضیح نداده که اساسا آیا ایده رئیسجمهوری فراجناحی در ساختار سیاسی فعلی ما و فیلترهای موجود امکان وقوع دارد یا خیر! از آنسو، برخی از اصولگرایان آن اندازه دلشان از بردن قرص نیست و نگران تکرار ۷۶ و ۹۲ هستند. بهویژه انتخابات ۷۶؛ چراکه از برد خودشان بهشدت مطمئن بودند. احتمالا برخی اصلاحطلبان هم روی به همین تکرار تاریخ دلخوش کردهاند و تا حدی عملکرد مجلس فعلی اصولگرا مثلا احمد شیرزاد گفته بود: «شرایط اصلاحطلبان قدری وابسته به عملکرد اصولگرایان در مجلس است. اگر عملکرد آنها مقبول نباشد -که احتمالا همینطور خواهد بود- تمام تخریبهای چندمدت اخیر ایشان خنثی میشود». حمیدرضا ترقی اما برخلاف شیرزاد معتقد است که روال برعکس است و تابهحال هر جناحی مجلس را برده، پشتبندش ریاستجمهوری را هم برده است. او دراینباره گفته است که معمولا روال این است که جریانی که پیروز انتخابات مجلس میشود، میتواند پیروز انتخابات ریاستجمهوری هم بشود؛ بنابراین من به پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری خوشبین هستم. اما به نظر میرسد که مجلس برای اصولگرایان یک شمشیر دولبه است.
کنعانیمقدم، رئیس یکی از احزاب اصولگرا، معتقد است: «الان شرایط بهگونهای است که مجلس یازدهم در اختیار جریان اصولگرایی است و کارنامه این مجلس برای انتخابات آینده تعیینکننده است. اگر این مجلس بتواند به شعارهایی که داده عمل کند و کارنامه مثبتی از خودش ارائه دهد، میتوان گفت آنها شانس پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری را دارند؛ اما اگر این مجلس نتواند به آن اهدافی که تعیین کرده برسد، به شعارهایی که داده عمل کند و همچنین به سخنان مقام معظم رهبری جامع عمل بپوشاند، نباید توقع داشته باشد که حتی اصولگرایان هم برای کاندیدای همجناح خودشان چندان رغبت نشان دهند».
در این میان حسین مرعشی هم تحلیل عجیبی داده و برخلاف آنچه همه به آن باور دارند، شانس پیروزی اصلاحطلبان را بالا میداند. او گفته بود که براساس تحلیلهای گذشته، ۶۶ درصد شانس پیروزی همچنان با اصلاحطلبان و ۳۴ درصد نیز احتمال پیروزی اصولگرایان وجود دارد؛ به بیانی دیگر شانس اصلاحطلبان، دو برابر اصولگرایان است.
اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب مؤتلفه هم مدعی شده که اصلاحطلبان برخلاف مواضع خود پس از انتخابات مجلس یازدهم که بیشتر در مورد عدم حضور در انتخابات ۱۴۰۰ سخن میگفتند، فعالیتهای خود را تجدید کردهاند. ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا اما بارها گفته است اینکه گفته میشود الزاما در انتخابات سال آینده اصولگرایان برنده خواهند بود، اصلا مشخص نیست؛ یعنی این مسئله به عوامل متعددی مرتبط است و زمان هم تا انتخابات زیاد است، بنابراین ممکن است اصولگرایان تا آن زمان موفق نشوند و نتوانند پیروز انتخابات باشند. البته اینکه اصولگرایان پیروز نمیشوند، الزاما به این معنا که اصلاحطلبان پیروز خواهند بود، نیست. بلکه ممکن است فردی مستقل و جدا از دو جناح بیاید و پیروز انتخابات باشد. ممکن است مردم در انتخابات به کسی رأی دهند که خیلی تعلق جناحی ندارد.
پرویز سروری، عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی درباره قطعیبودن پیروزی نیروهای انقلاب در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ گفته است: اصلا این استنباط را ندارم. پیروز کسی که مؤلفههای پیروزی را به دست بیاورد. اگر بخواهیم با تفرقه و تشتت جلو برویم، اگر توهم ما را بردارد و ظرفیتهای نیروهای انقلاب را تقسیم کنیم، قطعا شکست محصول این فرایند خواهد بود. هیچ موقع کسی نمیتواند خودش را پیروز قطعی انتخابات بداند بلکه باید تلاش کند تا مؤلفههای پیروزی را در فرایندی که منجر به پیروزی میشود، به دست آورد.
نظر شما