این خواننده که لقب «بلبل شرق» را به خود اختصاص داده است از معدود افرادی است که سادگی منحصر به فردی در هنر و زندگی خود دارد. در برخورد با او قبل از هر چیز سادگی و بیپیرایگی به چشم میخورد.
از نکاتی که او را در موسیقی آذربایجان به یک موسیقیدان متفاوت بدل کرده لحن آواز اوست که خاصیتی روایی و حماسی دارد.قاسماف یکی از اعضای ثابت گروه جاده ابریشم است و کنسرتهای متعددی را همراه «یویوما»، سرپرست این گروه معروف، برگزار کرده است.
وی که بسیار دوستداشتنی است چندی پیش مهمان کشور ما بود. چیزی که او را به عنوان یک آوازخوان و هنرمند والامرتبه از سایرین متمایز میکند، علاقه باورنکردنی او به یادگیری است.
وقتی قرار مصاحبه گذاشتیم و من سر موعد حاضر شدم، دریافتم او در کلاسهای آواز ایرانی شرکت کرده و علاوه بر ابتیاع چند سیدی از ردیفهای آوازی ایران در شیوههای مختلف، یک سهتار نیز خریده است.علاقه او به یادگیری مثالزدنی است.این گفتوگوی کوتاه حاصل یک نشست صمیمانه است.
- لطفا بفرمایید دلیل سفرتان به ایران چیست؟
علاوه بر کارهای شخصی خود و خانوادهام، آمدم تا ملاقاتهایی با اساتید موسیقی ایران به خصوص خوانندگان داشته باشم.
- با کدامیک از موزیسینهای ایرانی دیدار کردید؟
در این سفر با استاد شهرام ناظری، استاد احمد ابراهیمی و هنگامه اخوان ملاقات و نکات مختلفی را جمعآوری کردم که امیدوارم به محض رسیدن به آذربایجان بتوانم به مطالعه و تمرین آنها بپردازم.
- در موسیقی ایرانی به چه چیزی رسیدهاید که آن را بهطور جدی پیگیری میکنید؟
از قدیم که آموزش و یادگیری را شروع کردم، مقامها و تصنیفها و ملودیهایی شنیدم که به موسیقی ایران بسیار نزدیک است و هنوز موسیقیدانانی در آذربایجان هستند که آن مقامها را در سینههایشان حفظ کردهاند. این موسیقی یک میراث معنوی و هدیه الهی از طرف خداست. در بسیاری از کشورهای شرقی این میراث وجود دارد.
به همین خاطر من از گذشته و از دوران کودکی و توسط آن نوازندههای قدیمی با بسیاری از این اسامی آشنا شدم و هنگامی که به ایران آمدم متوجه شدم آنها به شکل زندهتری هنوز وجود دارند و سینه به سینه در حال انتقال هستند.
این فرصت، فرصت خوبی است برای پیگیری این دستگاهها و گوشهها. به هر حال این یک میراث مشترک میان ما و شماست که پس از اتحاد ما با شوروی سابق تا حدودی دچار تحول و دگرگونی شد و به سمت تعدیل پردهها رفت. این دگرگونی باعث شده مقامهای ما حال خود را از دست بدهند.
- در طول مدتی که به موسیقی ایرانی میپردازید، کدام قسمتهای آن را فراگرفتهاید؟
ردیف محمود کریمی و استاد دوامی را گوش کردهام و از آن میان سعی کردهام افشاری و نوا را یاد بگیرم اما تا حدودی دشوار است. دخترم به دلیل جوانی موقعیت بهتری دارد و آنها را خوب میفهمد. تصمیم دارم در سفر آینده او را نیز همراه خودم بیاورم و با اساتید موسیقی ایرانی بیشتر آشنا کنم.
- ضرورت اینکه شما در موسیقی آوازی آذربایجان روش خاص و متفاوتی را در پی گرفتهاید، چیست؟
بسیاری از افراد تصور میکنند که این حرکت و این شیوه متفاوت، یک امر آگاهانه و خودخواسته است. من به قدری مقامهای موسیقی آذربایجان را خواندهام که خودبهخود چیز دیگری از درون آن ساطع میشود. مثل یک مشک که آنقدر تکان میخورد که از دوغ کره به وجود میآید، اما آنها از هم جدا نیستند. من از خودم چیزی به موسیقی آذربایجان اضافه نکردهام، موسیقی خود به خود میآید.
- در حال حاضر شیوه شما چقدر مورد استقبال واقع شده است؟
به هر حال این شیوه و این مسیر متفاوت راه خودش را پیدا کرده است. در ابتدا مردم با تردید آن را گوش میکردند اما خوشبختانه امروزه این موسیقی با توجه همگان، بهخصوص جوانان علاقهمند به موسیقی اصیل روبهرو شده است.
- یکی از ارکان آواز شما، تحریر است. میخواستم بدانم چرا طول تحریرهای شما اینقدر زیاد و پرفراز و نشیب است؟
تحریر در موسیقی، از مترهایآزاد برخوردار است و هر خواننده هر جا که دوست داشته باشد و حالش اجازه بدهد آن را کم و یا زیاد میکند. من هم بنا به ضرورت و مقتضیات حالم و هنگام آوازخوانی، آن را تغییر میدهم و به نحوی دیگر ارائه میکنم.
- موسیقی آذربایجان امروزه دچار تحولات بسیاری شده است. به خصوص که به تازگی با ورود ابزارآلات غربی، موسیقی پاپ نیز به شکل عجیبی در حال رشد است. ارزیابی شما از وضعیت موسیقی در آذربایجان چیست؟
این اتفاق در تمام دنیا افتاده. چون دنیا تغییر کرده است. به هر حال نباید فراموش کرد که تکنولوژی اطلاعات و وجود رسانههای مختلف سبب تغییر در ذائقهها و سلیقههای مخاطب شده است. درگذشته رایانه، دیویدی و تلفن همراه و... نبود. در سالهای نه چندان دور موسیقی فقط به محافل محدود بود و پرداخت به آن با محدودیت مواجه میشد.
اما امروز اگر شما تلویزیون را روشن کنید یا پیچ رادیو را بچرخانید با انواع و اقسام موسیقی مواجه میشوید و حق انتخاب دارید. اما موسیقی جدی و روحانی نیاز به عبور از یک محدوده سنی دارد.
- از رشد موسیقی پاپ در آذربایجان و محو شدن موسیقی اصیل هراسی ندارید؟
موسیقی پاپ هیچوقت نمیتواند موسیقی اصیل یا مقامها را محو کند، زیرا این موسیقی و پر از اندیشه و فرهیختگی است. انسان باید تلاش کند تا به درک این نوع موسیقی نایل شود و در این مسیر به قلب و روح متعالی نیاز دارد. موسیقی مقامی هیچوقت تماشاگر عمومی نخواهد داشت بلکه شنوندههای خاص خودش را دارد.
کلام شاعران بزرگ شما و بعضی از شاعران آذربایجانی پر از پیام و اندیشه است که حتی گاهی من متوجه مفاهیم آن نمیشوم، چه برسد به جوانان. در واقع موسیقی اصیل مثل یک برلیان است که هر کسی توانایی خرید آن را ندارد.
- شما لحظاتی قبل از اینکه به روی صحنه بروید، ورزش میکنید. یعنی نرمش میکنید. دلیل این کار چیست؟
بخشی از این کار مربوط به ترس و اضطراب من قبل از اجرای کنسرت است
- یعنی با وجود این همه سابقه، هنوز هم از اجرای زنده در مقابل تماشاگر هراس دارید؟
بله. همیشه از اجرای زنده هراس داشته و دارم. از طرف دیگر شادابی در جسم مرا به وجد میآورد تا روی صحنه حس و حال خودم را داشته باشم.
علاوه بر نرمش قبل از اجرا، روی صحنه نیز حرکات زیادی دارید و بدنتان دائم در حال پیچ و تاب است به خصوص از دستتان زیاد استفاده میکنید و آن را به سمت گوش خود میبرید.
این باعث میشود که من صدای خودم را بهتر بشنوم. در واقع وقتی دستم را روی گوشم میگذارم، صدا در سرم میپیچد و من صدایم را خوب میشنوم، اما بدنم را تکان میدهم تا خودم را از گرفتگیهای فشار خواندن رها کنم.
- میزان استقبال کنسرت در ایران و آذربایجان از نظر شما چگونه است؟
اگر من در آذربایجان کنسرت بدهم مردم به خاطر من یا به خاطر آهنگساز میآیند؛ چون مرا میشناسند، اما در سایر نقاط دنیا موفقیت یک کنسرت به برگزارکنندگان و میزان تبلیغات آن مربوط است، به دلیل اینکه در سرزمین غرب من را نمیشناسند. اما کنسرتهایی که من در ایران برگزار کردم، اغلب شرایط خوبی داشته است.
- با وجود آشناییهایی که تاکنون با موسیقی ایرانی پیدا کردهاید، نظرتان درباره آن چیست؟
موسیقی اصیل ایرانی بسیار سنگین و آموختن آن دشوار است. به همین دلیل انتقال آن به عموم تماشاگران و اغلب مردم کار بسیار دشواری است.