این اپیزود دو ساعتی قرار بود پایانی مخفیانه داشته باشد اما همه چیز آن طور که این دو تهیهکننده سریال می خواستند پیش نرفت و پس از این که آنها از کار فارغ شدند و سری به کامپیوترهایشان زدند، متوجه شدند که باکس نامههای الکترونیکی آنها پر از نامههای
هشدار دهنده است و متن تمامی این نامهها یکسان بود: فردی به نام lostfan108 در وبلاگ شخصیاش داستان کامل این اپیزود را که قراربود تا روز پخش مخفی بماند منتشر کرده بود.
لیندلوف از این روز بهعنوان یکی از بدترین روزهای زندگی اش یاد می کند و میگوید:درست مثل این بود که شما یک سال برای همسرتان یک میهمانی را برنامهریزی کنید تا او را غافلگیر کنید و در آخرین لحظه یکی از دوستان همه چیز را بر هم بزند.
البته شبکه ای بی سی سایت متخلف را مجبور کرد تا این مطلب را از سایت پاک کند اما دیگر کار از کار گذشته بود و داستان تقریبا در تمامی سایتهای مربوط به علاقهمندان این سریال وجود داشت.
لیندلوف و کیوز هنوز هم نمیدانند این اتفاق چطور رخ داد و چه کسی مسبب این موضوع بود، اما در ماههای آتی و در جریان تولید فصل چهارم اقداماتی صورت گرفت تا از وقوع اتفاقات مشابه جلوگیری شود ولی در روز 19 می سال 2008 سرو کله همان دوست قدیمی دوباره پیداشد و بار دیگر داستان کامل اپیزود نهایی فصل چهارم از ابتدا تا به انتها در اینترنت خودنمایی کرد. کیوز درباره این قدرت نمایی میگوید: واقعا افتضاح بود اما ما دیگر کاری به کارش نداشتیم و حتی قضیه را پیگیری هم نکردیم.
لفظ spoiler که اکنون از آن برای توضیح اقدامی که این علاقهمند عجول سریال گمشدگان انجام داده است، استفاده می شود تا چند سال قبل لغتی کاملا کم کاربرد در زبان انگلیسی بود ولی حالا بهترین معادل برای آن میتواند اطلاعات ممنوعه در دنیای فیلم و سریال و یا حتی کتاب باشد. این لغت اکنون بخشی از فرهنگ معاصر شده است و هر کسی که علاقهای به یکی از این مقولات داشته باشد قطعا در هفته یکی- دو بار با آن در اینترنت مواجه خواهد شد.
در این امر لازم نیست که همه چیز را در سایتهای شخصی جستوجو کنید چرا که برخی از رسانهها هم در این روزها عاملی برای افشای داستان کتابها و فیلمها شدهاند. برای مثال در سال قبل یکی از سایتهای اینترنتی چند صفحه از آخرین کتاب هری پاتر به نام هری پاتر و قدیسهای مرگبار را منتشر کرد اما کسانی که واقعا داستان را برای علاقهمندان لو دادند روزنامههای نیویورک تایمز و بالتیمور سان بودند که در نقدهای زودهنگام بخشی از داستان را در این نقدها منتشرکردند.
این مشکل تازه اینترنتی مدافعانی نیز دارد و برخی معتقدند افرادی که نمیتوانند برای اطلاع از داستان اپیزود بعدی سریال گمشدگان و یا داستان فیلم پرونده های مجهول انتظار بکشند با مراجعه به سایتهایی که داستان این فیلم و یا این اپیزود سریال را پیشاپیش پخش میکنند کنجکاوی خود را از بین میبرند.
ایزابل روی مدیر یکی از همین سایتهای رفع کنجکاوی(!)معتقد است: این سایتها برای کسانی است که نمیتوانند کتابی را به پایان برسانند، بدون اینکه صفحه آخرشان را در میانه راه بخوانند! ما در دنیایی زندگی می کنیم که انتظارات مردم مثل گذشته نیست و برخی خواهان پاسخ فوری هستند، البته باید اذعان کرد که تعداد این افراد در دنیا رو به افزایش است چرا که سایتی که خانم روی مدیریت آن را بر عهده دارد و تنها در آن میتوان اطلاعاتی در مورد داستان سریالها و فیلمهای نمایش داده نشده پیدا کرد تنها در ماه می 25 میلیون بازدید کننده داشته است.
اکنون جمع گردانندگان این سایتهای به ظاهر کوچک بزرگان هالیوودی و شبکههای تلویزیونی جهان را مبارزه میطلبند و حتی باعث شدهاند تا شیوه کار برخی از استودیوها و شبکه های تلویزیونی درارائه محصولاتشان تغییر کند. اما اینکه این اطلاعات چگونه به دست این افراد میرسد یکی از رازهای بزرگ جهان است هر چند که فاش شدن داستانها و جزئیات در هر استودیو و شبکهای دیده میشود وگاهی تهیهکنندگان اجرایی و مدیر برنامهها خودشان از عوامل اصلی ماجرا هستند چرا که دوست دارند پیش از اکران فیلم و یا به روی انتن رفتن آخرین اپیزود از عکسالعمل علاقهمندان باخبر شوند.
برخی نیز این سایتها را به عنوان نوع مدرنی از گزارشهای مصرف محصولات سرگرم کننده میدانند. برای نمونه افرادی که از تماشای فیلمهای دهکده و یا بانویی در آب نایت شیامالان به شدت سرخورده شدهاند اطلاع از داستان فیلم نمیتواند چندان بی منطق جلوه کند و از آن گذشته سایتهایی که دست به این اقدام میزنند بخشی از تجارت چند صد میلیارد دلاری بازار محصولات سرگرمکننده محسوب می شوند، بسیاری از علاقهمندان پروپاقرص دست به هر کاری میزنند تا از داستان فیلم بعدی در سری فیلمهای
اسپایدر من ویا بتمن اطلاعاتی کسب کنند و در عین حال از میزان صداقت استودیو نسبت به داستان کسب اطلاع کنند.
اما نباید انتظار داشت که خالقان آثار هنری هم چنین نگاهی به این مقوله داشته باشند.جی جی آبرامز خالق سریالهای محبوبی چون آلیاس و یا گمشدگان رشد این سایتها را بسیار خطرناک و هشدار دهنده میداند و حتی در پاسخگویی به این پدیده تازه ولی مخرب فیلمی ساخته است. فیلم او کلاور فیلد نام دارد و در آن مضراتی که تجربه چیزهای مختلف از سوی مردم می تواند در بر داشته باشد در قالب یک هیولا به تصویر کشیده شده است.
آبرامز اکنون مشغول ساخت قسمت جدیدی از سری فیلمهای سفر ستاره ای است و طبیعی است که فشارهای زیادی به او برای افشای بخشهایی از داستان وارد می شود. آبرامز تاکید دارد که مطلع شدن از جزئیات داستان فیلم یک نکته است و شیوه استفاده از آن در فیلم نکتهای کاملا متفاوت، بنابراین انتشار برخی از جزئیات داستان فیلم چندان ایرادی ندارد و حتی میتواند به موفقیت فیلم ویا اپیزودی از سریال کمک کند.
تلاشها برای کسب این اطلاعات همیشه از راه های منطقی صورت نمیگیرد و برخی از گردانندگان این سایتها به واقع تبهکار هستند و به هر راهی برای کسب اطلاعات در مورد فیلم مورد علاقه شان دست میزنند. یکی از نمونهها مربوط به فیلم ترانسفورمرز می شود که تهیهکنندگان فیلم در حین تولید فیلم با بیش از 7000 بار تلاش هکرها برای کسب اطلاعاتی در مورد طراحی روباتهای قهرمان فیلم روبهرو شدند و زمانی که هیچ کس نتوانست اطلاعاتی در مورد داستان فیلم جدید ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه کریستال بهدست آورد سرانجام سارقی به دفتر تولید فیلم دستبرد زد و کامپیوتر و فایلهای موجود در آنجارا به سرقت برد تا تهیهکنندگان فیلم را ناامید کند.
از طرفی تهیهکنندگان و کارگردانان هم پس از رشد ناگهانی اینترنت در اواخر دهه 1990 حالا با شیوههایی واقع گرایانه با این مسئله برخورد میکنند. در آن سالها هری نوولز که نقدهایی را پیش از اکران در سایت شخصیاش منتشر میکرد بهعنوان دشمن شماره یک استودیوها معرفی شده بود اما با گذشت زمان و افزایش محبوبیت نوولز و نوشتههایش حالا او یکی از میهمانان اصلی اکران های افتتاحیه فیلمهای مهم جهان است.
همچنین استودیوها با انتشار اطلاعات پیش از اکران در مواردی روند درز کردن اطلاعات فیلمها را کنترل میکنند. برای مثال پیتر جکسون و کوین اسمیت که در بین کاربران اینترنتی از طرفداران زیادی برخوردار هستند از هم اکنون پایگاه های اینترنتی متعددی را برای تبلیغ در مورد فیلم جدید هابیت از گیلرمو دلتورو ایجاد کردهاند. دل تورو در مورد این همکاری تازه می گوید:شاید درصورتی که شما 80 درصد داستان فیلمتان را شخصا لو دهید حفظ 20 درصد باقی مانده که از نظر شما حساس است بسیار آسانتر باشد و برای فیلمی مثل هابیت که داستان آن برای برخی در حکم انجیل است همه چیز باید پیشاپیش شفاف باشد و آنها باید بدانند که شما در چه مسیری گام برمیدارید.
ورایتی -12 ژوئن2008