چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۸۷ - ۱۰:۲۳
۰ نفر

مهدی جدی نیا: «اسقف جان برایسون شن» هشتمین اسقف واشنگتن و رئیس‌کلیسای ملی ایالات متحده آمریکاست.

او که متولد بوستون در سال 1946 است در رشته هنر از دانشگاه بوستون لیسانس گرفته و یک فوق لیسانس خود را از دانشگاه بوستون و فوق لیسانس دیگر خودرا از دانشگاه ییل در رشته الهیات گرفته است.

او که علاوه بر سمت رسمی، در دانشگاه نیز تدریس می‌کند، نقش فعالی در زمینه تقریب بین ادیان ابراهیمی  و  کم کردن فشارهای دولتی بر مسلمانان بعد از یازدهم سپتامبر از طریق گفت‌وگو و مذاکرات ایفا کرده است.

گفت‌وگویی که پیش رو دارید حاصل گپ و گفتی دوستانه است با اسقف جان برایسون شن در کلیسای ملی واشنگتن.

  • جامعه آمریکا همیشه از اینکه آزادی و دمکراسی را در بالاترین حد آن لحاظ کرده به‌خود می‌بالد درحالی‌که این تجربه برای بسیاری از مسلمانان در سال‌های اخیر ما به ازای بیرونی نداشته و حتی بعضی از آنها بدون دلیل مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. نظر شما در این رابطه چیست؟

ببینید از لحاظ تاریخی، آمریکا زمانی مهد تمرین آزادی و دمکراسی برای همه بوده است. از لحاظ تئوری نیز چنین چیزی همچنان با توجه به قانون و اساسنامه‌ها وجود دارد اما اینکه دولتمردان و اجرا‌کنندگان قانون به آن وفادار باشند و بخواهند آن را رعایت کنند موضوعی است که مورد مناقشه است.

بله در موارد بسیاری این قانون نقض شده و در سال های اخیر بسیار مورد بی‌احترامی قرار گرفته است. نقض حقوق شهروندی، اجرای دلبخواه قانون و یا حتی اعمال شکنجه از سوی دولتمردان موضوعی است که مورد اعتراض بسیاری از شهروندان آمریکایی است. بعد از واقعه یازدهم سپتامبر، مسلمانان مورد اذیت و آزار بسیار قرار گرفتند. بسیاری از حقوق آنها نادیده گرفته شد و در مواردی نیز دیگر شهروندان اقدام به حمله و تخریب مساجد کردند اما عقل جمعی و قوه عاقله اهل انصاف مانع از ادامه این روند شد و از شدت گرفتن چنین اقداماتی جلوگیری به عمل آورد. خود بنده در آن زمان در سن‌دیه‌گو بودم.

همراه با علما و روحانیون دیگر فرق و ادیان توحیدی مصاحبه مطبوعاتی ترتیب دادیم و برای مردم تشریح کردیم که اتفاق یازدهم سپتامبر ربطی به اساس و ساختار دین اسلام ندارد که بخواهیم به خاطر این اتفاق پیروان این دین یا عبادتگاه‌های آنها را مورد حمله قرار دهیم. این دقیقا به این معنی است که به خاطر جنایت عده‌ای کوکلاس کلان بخواهیم کلیساها را آتش بزنیم.

از آن زمان اتفاقات بسیاری رخ داد و اساسا طرز تفکر و نگرش مردم نسبت به دین اسلام تغییر بسیاری کرده است. در حال حاضر اسلام دینی است که بهتر از گذشته توسط مردم آمریکا شناخته شده است.

  • جامعه آمریکایی جامعه‌ای کاملا تحت سیطره رسانه‌هاست. فکر می‌کنید رسانه‌ها در این میان چه نقشی ایفا کرده اند؟

رسانه‌ها کنترل‌کنندگان اصلی جامعه آمریکا هستند. در آمریکا یک کالای کوچک هم بدون اینکه تبلیغات بشود محال است به فروش برود، همین نوع نگاه باعث شده است که رسانه‌ها همه چیز را به‌عنوان کالایی قابل عرضه و فروش به مخاطب خود بفروشند. همین نوع نگاه و رویکرد در فضای حاکم بر رسانه‌های آمریکایی باعث شده تا نگاهی کاملا مرکانتیلیستی بر تمام ابعاد رسانه‌ها حتی رسانه‌هایی با کارکرد آموزشی حاکم باشد.

این نحوه نگاه و برخورد باعث شد تا بعد از یازدهم سپتامبر اساسا نوع خاصی از تبلیغات علیه مسلمانان و پیروان دین محمد [(ص)] پیش بیاید که به تبع آن نوعی بدبینی و سوءظن نسبت به مسلمانان شکل بگیرد. بسیاری از مجری‌ها و حتی گردانندگان برنامه‌های مستند با داشتن کمترین شناختی از اسلام و جنبه‌های مختلف آن شروع کردند به جریان‌سازی‌ علیه اسلام و مسلمانی در آمریکا. واژه‌هایی وارد فرهنگ رسانه‌ای آمریکا شد که تا پیش از آن وجود خارجی نداشت و در واژه‌های ارتباطی یا فرهنگی آمریکا شناخته شده نبود. این در کنار تبلیغات فزاینده میهن‌پرستانه کور باعث شد که فضای زندگی و حتی فعالیت مسلمانان به شدت تحت‌تأثیر قرار گیرد. به واقع می‌توان گفت رسانه‌ها نقش کاملا جدی و قوی بر زندگی و باورهای مردم دارند و حتی باورهای دینی و اعتقادی مردم را در قالب کالا عرضه می‌کنند. آنها در این مسیر به قدری پیش رفته‌اند که بسیاری از ابزارهای دینی را نیز توانسته‌اند در قالبی رسانه‌ای تبدیل به یک کالای مصرفی کنند و به خورد مخاطب دهند.

  • چگونه است که ساختارهای دمکراتیک به رسانه‌ها اجازه قلب واقعیت و انعکاس خلاف واقع را می‌دهند؟

ساختار دمکراسی بر آزادی بیان استوار شده است. نهادهای مدنی نیز برای صیانت و حمایت از همین آزادی‌ها بنا شده‌اند. درصورتی که ادعا و یا گفته کسی باعث ضربه دیدن و آسیب رسیدن فرد یا گروهی شود نهادهای مدنی به شدت این فردخاطی را تحت پیگرد و مواخذه قرار می‌دهند اما این اتفاق در یازدهم سپتامبر به قدری سریع روی داد که نه تنها نهادهای مدنی بلکه دولت نیز که خود باید نقش اصلی را در محافظت از آزادی های مدنی ایفا کند رویکردی عجیب و خلاف رویه اتخاذ کرد و به جای اینکه دولت مجری قوانین مدنی باشد خود به ناقض اصلی بسیاری از حقوق شهروندی مبدل شد. در این میان هم رسانه‌ها نقش خودشان را پیدا می‌کنند.

رسانه‌ها به واقع به‌دنبال واقعیاتی هستند که برایشان جذابیت داشته باشد. اینکه مثلا عده زیادی گردهم جمع شوند و نهاد خیریه تاسیس کنند به اندازه نمایش شو لباس برای رسانه‌ها جذابیت ندارد. همین نوع نگاه مبنی بر الگوی جذابیت و ایجاد هیجان در مخاطب باعث شد که رسانه‌ها هم سوار بر این موج شده و اصطلاحا موج سواری خود را تمرین کنند هرچند این موج سواری مدت زیادی به طول نینجامید اما در این میان نبود نهادهای مدنی حامی مسلمانان نیز مزید علت شد.

  • واژه‌هایی مثل ترس از اسلام یا Islamophobia چقدر واقعی هستند و چگونه وارد ادبیات رسانه‌ای ایالات متحده شده‌اند؟

ببینید این واژه واقعیت خارجی ندارد و اساسا قابل مقایسه با واژه‌های مشابه به لحاظ آوایی مثل بیگانه‌گریزی Xenophobia نیست چرا که مسلمانان واقعیتی کاملا موجود و اثبات شده در جامعه آمریکا هستند. این واژه‌های رسانه‌ای بیشتر به‌منظور جلب بیشتر مخاطب و در راستای رقابت جلب مخاطب در رسانه‌ها جعل و استفاده شده‌اند. ترس زمانی رخ می‌دهد که جامعه نسبت به موضوعی کاملا ناآگاه یا جاهل باشد درحالی‌که این ترس با وجود شناخت و آگاهی از بین می‌رود. در این میان البته سیاستمداران هم بی‌تاثیر نبوده‌اند.

در روزهای اول بحران استفاده‌های نابجا از کلمات و واژه‌های نامناسب مثل جنگ صلیبی یا کلماتی با بار تاریخی نامناسب و نامتناسب این حربه را به دست بسیاری از رسانه‌مداران و اداره‌کنندگان رسانه‌های جریان اصلی یا Mainstream داد که از آن سوءاستفاده کرده و بهره‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی ببرند اما فشارهای زیاد از سوی نهادهای مدنی غیردولتی و مذهبی بسیاری به دولت و دولتمردان وارد شد تا بابت این استفاده نابجا از کلمات از پیروان اسلام عذر خواهی شود و سمت و سوی جریان عوض شود به گونه‌ای که در حال حاضر نوعی تمرین شناخت اسلام با جدیت از سوی جامعه آمریکایی در جریان است و تعداد زیادی از افراد در رده‌های گوناگون جامعه در حال مطالعه اسلام هستند.

  • تمرین شناخت اسلام یعنی چه و معادل ملموس آن چیست؟

در حال حاضر بسیاری از دانشگاه‌های مختلف آمریکا دوره‌های کامل اسلام شناسی گذاشته‌اند. در بسیاری از دانشکده‌ها واحدهایی با عناوین مختلف مربوط به اسلام ارائه می‌شود و دانشجویان می‌توانند این واحدها را برداشته و درباره اسلام مطالعه کنند و نسبت به آن شناخت پیدا کنند. نگاه ناشی از تعجب یا ناآگاهی نسبت به مسلمانان و به‌خصوص زنان مسلمان به نسبت قبل بسیار کم شده است و بسیاری از پیروان مسیحیت و یهودیت برای شناخت این دین توحیدی فعالیت می‌کنند.

خود همین شناخت عامل بسیار مهمی در کاهش تنش‌هاست. وقتی موضوعی شناخته شد بالطبع جریان‌سازی‌ علیه آن کمتر منصه ظهور پیدا می‌کند و کمتر می‌تواند خودش را مطرح کند یا از یک رویداد یا اتفاق سوءاستفاده کند. در حال حاضر نسل جدید نگاه نسبتا روشن‌تر و واضح تری نسبت به اسلام پیدا کرده است.

  • برای شما به‌عنوان یک عالم مسیحی، گسترش اسلام و گرویدن مسیحیان به اسلام چالش است یا تهدید؟

هیچ کدام. ادیان توحیدی رودهایی هستند که به یک مقصد و دریا روان هستند. مهم شناختن خدا و درست زندگی کردن است. اگر یک مسیحی نمی‌تواند از طریق دین مسیحیت با ذات مقدس خداوند یا هدایت واقعی ارتباط برقرار کند باید تلاش کردتا این مسیر برای او از طرق دیگر میسر شود. شاید نوعی حسادت در میان بعضی از علمای ادیان به وجود بیاید اما مهم این است که انسان‌ها هدایت شوند. هدف همه ما یکی است و آن رساندن انسان به آرامش و رها کردن او از این زندگی پر از آشوب و سراسیمگی است.

زندگی جهان امروز چه حاصلی برای بشر داشته است، جز هراس و تلاش برای گذران زندگی و بعد از آن؟ هیچ. یک انسان چند ده سال در این دنیا سپری می‌کند و با مظاهر دنیایی آشنا می‌شود و بعد بدون هیچ توشه‌ای این جهان را ترک می‌کند. اگر هرکدام از ما بتوانیم کمکی کوچک به این انسان بکنیم که راهش را پیدا کند سهم خود را ایفا کرده‌ایم و فرقی نمی‌کند که این فرد از طریق کدام یک از رودخانه‌ها به دریای حقیقت برسد.

کد خبر 56099

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز