که حتی در قطعنامههای سهگانه شورای امنیت نیز، ذکری از آنها در میان نیست. هر چند تا امروز اسامی اشخاص و چهرههای مورد تحریم قرار گرفته بهطور کامل افشا نشده است، ولی منابع خبری غرب نام برخی فرماندهان نظامی یا مقامات رسمی را بهصورت جسته و گریخته اعلام کردهاند که ابهام و تردید شدید تهران را در پیگیری تعامل با 1+5 برانگیخته است.
در سابقه مراودات با 1+5 و بهویژه شخص سولانا (که شنبه 2 هفته پیش مجموعه پیشنهادهایی را برای آغاز مذاکرات هستهای با ایران عرضه کرد) این مسئله تاکنون بارها پیش آمده که در هنگامه رسیدن به یک توافق محدود، اقدامی تخریبی با سرعت و شدت علیه ایران ساماندهی شده و همه بافتهها را نقش بر آب کرده است.
این تحریمها که در پی آخرین سفر جورج بوش، در کسوت رئیسجمهوری ایالات متحده به اروپا نهایی و اعلام شده، از شکلگیری فضایی تندروانه در میان برخی سیاستمداران غربی نشان دارد و گویا هم سولانا و هم 5 مدیرکل مرتبط با مسائل ایران که شنبه پیش به تهران آمده بودند، در این میانه بازیگر مهمی به شمار نمیروند.
با اینکه بوش اکنون میتواند از وضع این تحریمها بهعنوان یک پیروزی برای خود یاد کند ، کشورهای عضو گروه 8 دیروز بار دیگر بر سیاست دوگانه خود علیه ایران تاکید کردند؛
لیکن روشن است روش چماق و هویج که از زبان دیپلماتهای آمریکایی به ادبیات سیاسی
مقابله جویانه با ایران در برخی مجامع بینالمللی راه پیدا کرده، دیگر کارایی خود را از دست داده است و فرصتهای اندک باقیمانده رو به پایان؛ سولانا هویج را نشان میدهد و آمریکاییها، چماق را.
ایران بهدنبال ایجاد شرایطی برای بهکارگیری دیپلماسی بود و پیام سولانا در تهران، بهخوبی دریافت شد؛ حفظ غنیسازی، همراه با یافتن راهی برای مذاکره.
اما اخلال در این روند که حتما با هدف تحریک آستانه تحمل ایران بوده است، ممکن است بازی را وارد مرحلهای خطرناک کند و مرحلهای سراسر آتشین که غربیها بیش از همه از آشوب فراگیر در پس حمله و تهدید نظامی ایران در هراساند.