روند رو به رشد تقاضای اجتماعی برای ورود به دانشگاه در ایران و فواید مترتب بر توسعه دانشگاه، ضرورت بازنگری و تامل در ابعاد مختلف آموزش عالی را قوت بخشیده است. از این رو، تلاش برای فراهم آوردن شرایطی مناسب برای ورود و جذب دانشآموختگان به موازات تقویت شاخصهای کیفی آموزشی میتواند در فرایند تولید علم و به طریق اولی، توسعه پایدار و متوازن جامعه نقش مؤثری ایفا نماید.
از وظایف عمده آموزش عالی میتوان به تربیت متخصصان، تربیت استاد و معلم برای دورهها و سطوح مختلف تحصیلی، پژوهشی و کارآموزی پژوهشگران، فراهم نمودن دورههای تکمیلی و بازآموزی منابع انسانی و اشاعه فرهنگ علمی، ادبی و هنری و ارزشهای فرهنگی جامعه اشاره کرد.
در سالهای اخیر نیاز به نیروی انسانی ماهر و متخصص در کشور، ضرورت گسترش و توسعه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را در اولویت برنامههای سیاستگذاران آموزشی و برنامهریزان قرار داد. از طرفی تلاش مسئولان آموزش عالی کشور بهویژه بعد از انقلاب اسلامی برای ایجاد فرصتهای برابر در دسترسی افراد جامعه به آموزش عالی صرفنظر از متغیرهایی چون سن، جنسیت و خاستگاه اقتصادی و اجتماعی افراد، گسترش هر چه بیشتر دانشگاهها را از نظر کمی بیش از پیش مورد تاکید قرار داد.
اما آنچه زمینه راکد شدن مراکز آموزش عالی در تربیت نیروهای متخصص مورد نیاز جامعه را فراهم نمود، کمتوجهی به مقوله مهم «کیفیت» در فرایند توسعه و گسترش آموزش عالی و نادیده گرفتن توسعه متوازن و هماهنگ دانشگاهها بوده است، بهطوری که در جریان گسترش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، مسئولان نظام آموزش عالی کشور، بیشتر از بعد کمی به این مهم توجه کرده و به شاخصها و معیارهای اساسی و زیربنایی که کیفیت مورد انتظار را در مراکز دانشگاهی محقق مینماید، در حد قابلقبولی تاکید نکردهاند.
با وجود گذشت بیش از 170 سال از آغاز فعالیت روزنامهنگاری در ایران - از سال 1253 هجری قمری معادل با سال 1215 هجری شمسی - و گذشت 66 سال از شروع آموزش روزنامهنگاری در ایران- هر چند در برهههای منقطع- میزان انطباق آموزشهای دانشگاهی با نیازهای حرفهای در قالب طرحهای تحقیقی و پایاننامه مورد پژوهش و بررسی دقیق قرار نگرفته است. این در حالی است که برخی از مدیران روزنامهها، روزنامهنگاران حرفهای و فارغالتحصیلان دانشگاهها در مصاحبهها و نوشتههای خود عنوان میکنند که آموزشهای دانشگاهی پاسخگوی نیازهای حرفهای نبوده است.
بهنظر میرسد در میان موانع چندگانه توسعه فعالیت روزنامهنگاری در ایران چهار عامل «عدمرشد روزنامههای آزاد»، «سلطه سیاسی دولت بر مطبوعات»، «نبود استقلال حرفهای و امنیت شغلی در حرفه روزنامهنگاری» و «کمرنگ بودن نقش آموزش و عدماحساس نیاز به آن در محیطهای حرفهای» جایگاه ویژهای دارد. در مورد عامل چهارم، میتوان تصور کرد که یک دانشآموخته رشته روزنامهنگاری درصورتی میتواند پس از فارغالتحصیلی در محیطهای کار موفق باشد که در زمان تحصیل، با فضا و اصولی که در محیطهای حرفهای رعایت میشود، آشنا شود. لذا، مطابقت محتوا و درسهایی که در دانشگاهها تدریس میشود با نیازهای محیطهای حرفهای و توانایی دانشآموختگان پس از فارغالتحصیلی برای فعالیت در محیطهای حرفهای اهمیت فراوانی دارد.
در بیشتر برهههای تاریخ مطبوعات ایران، نقش کلیدی آموزش همهجانبه و مداوم روزنامهنگاران و سیاستگذاران رسانهای به فراموشی سپرده شده است. توجه به این نکته قطعاً میتوانست به کاهش هزینهها و فعالیتهای حرفهای مطبوعات منجر شود و در عین حال با منطقی کردن رفتارها و پرهیز از ایجاد کانونی به نام مطبوعات برای جدالهای حوزه قدرت و سیاست، این رکن چهارم دمکراسی میتوانست با طول عمر و پایایی بیشتری به ایفای وظیفه اطلاعرسانی و روشنگری افکار عمومی بپردازد.
تعطیلی دانشکده مستقل علوم ارتباطات اجتماعی در اوایل انقلاب، از دیدگاه بسیاری از استادان روزنامهنگاری ضربه مهلکی بر نهال نوپای آموزش ارتباطات بهویژه روزنامهنگاری در ایران بود و متأسفانه با وجود گشایش رسمی دوباره این دانشکده در دیماه 1383 هنوز از این دانشکده، جز تابلویی که در کنار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی وجود دارد، چیز دیگری به چشم نمیخورد.
فراگیر نبودن و عدموجود رشته روزنامهنگاری در دانشگاههای شهرستانهای بزرگ کشور، سیستم ناکارآمد ورود دانشجویان از طریق کنکور به رشته روزنامهنگاری و فقدان امکانات مناسب برای انجام کارهای عملی در محیطهای دانشگاهی از جمله عوامل توسعهنیافتگی آموزشِ دانشگاهی رشته روزنامهنگاری محسوب میشود. نفی کردن تحصیلات دانشگاهی برای ورود به حرفههای تخصصی از جمله روزنامهنگاری از سوی هر فرد و نهادی که باشد، پاک کردن صورت مسئله است. ضرورت آموزش دانشگاهی موضوعی است که مورد اتفاق استادان و مدرسان روزنامهنگاری و اکثریت روزنامهنگاران است و تنها در مورد شیوههای پذیرش دانشجو، محتوای درسهای ارائه شده، استادان تدریسکننده در دانشگاهها و... اختلاف نظر وجود دارد.
نظریه آموزشمحور «مکتب آمریکایی»، نظریه تجربهمحور «مکتب انگلیسی» و نظریه آموزشـ تجربه محور«مکتب فرانسوی» سه نظریهای هستند که به نقش آموزش دانشگاهی در رشته روزنامهنگاری میپردازند. براساس تحقیقات انجام شده، درصد قابلتوجهی از مدرسان و روزنامهنگاران ایران اعتقاد به آموزش همراه با کار عملی و «تجربهآموزی» ـ نظریه فرانسوی آموزش و تجربه محور ـ دارند.
در مجموع با توجه بهنظرهای مختلف ارائه شده، برای اصلاح نارساییهای و مشکلات نظام آموزش عالی کشور، باید دانشگاهها را بهعنوان یک عنصر ـ البته عنصری بسیار مهم ـ در فراگرد توسعه جامعه محسوب کرد و آن را نه عاملِ تمام مشکلات و نه راهحلِ تمام معضلات دانست.