مجموع نظرات: ۱
سه‌شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۳۵
۰ نفر

چند روز پس از مرگ هولناک آیلار، دختر ۸ساله بندرعباسی در پشت بام خانه‌شان، تحقیق از دوست ۱۲ساله او نشان می‌دهد که گویا آیلار قربانی بازی مرگباری شده است.

مرگ آیلار

به گزارش همشهری آنلاین، نام آیلار، دختر ۸ساله بندرعباسی، از هفته گذشته سر زبان‌ها افتاد؛ زمانی که اعلام شد او به طرز عجیبی در پشت بام خانه‌شان جان خود را از دست داده است. با اینکه آثار کبودی دور گلوی او به چشم می‌خورد و در نگاه اول به‌نظر می‌رسید خودکشی کرده است اما گمانه‌زنی‌هایی درخصوص قتل او به گوش رسید و حتی برخی از شایعه‌ها از دخالت یکی از نزدیکان او در مرگ آیلار حکایت داشت که خیلی زود تکذیب شد.

شب حادثه

۲۸آبان‌ماه که این حادثه اتفاق افتاد، آیلار به همراه دوست ۱۲ساله‌اش یکتا که در همان ساختمان و در همسایگی آنها زندگی می‌کند برای بازی به پشت بام رفته بودند. خانه یکتا در طبقه همکف بود و آیلار و پدر و مادرش در طبقه اول زندگی می‌کردند و مستأجری هم در طبقه دوم بود. معمولا کودکان بندری به‌دلیل گرمای هوا روزها استراحت می‌کنند و شب‌ها که هوا کمی خنک‌تر است بازی می‌کنند.

آن شب هم آیلار و یکتا گفتند به پشت‌بام می‌روند تا بازی کنند. با اینکه پدر و مادر آیلار مخالف رفتن دخترشان به پشت بام بودند، وقتی او اصرار کرد موافقت کردند اما دیگر سراغی از دخترشان نگرفتند، تا اینکه صبح روز بعد پدر دختربچه که متوجه شده بود او هنوز به خانه برنگشته به پشت بام رفت و با پیکر بی‌جان او روبه‌رو شد. مرد که هنوز باور نداشت دخترش جان باخته او را به بیمارستان منتقل کرد اما تلاشش فایده‌ای نداشت و به او گفته شد که دختربچه چند ساعتی از مرگش می‌گذرد.

پدر او که صبح روز بعد به کلانتری۱۷ بندرعباس رفته بود گفت: دخترم شب گذشته با دختر همسایه برای بازی به پشت بام منزل رفت و وقتی صبح از خواب بیدار شدم دیدم در خانه نیست. سراسیمه به پشت بام رفتم و دیدم که او با طناب خودش را حلق‌آویز کرده است.

قتل یا خودکشی؟

به‌دنبال وقوع این حادثه تلخ تحقیقات پلیس برای روشن‌شدن علت اصلی مرگ آیلار آغاز شد. هنوز به‌درستی معلوم نبود که دختربچه با این سن کم دست به‌ خودکشی زده یا اینکه قربانی یک جنایت شده است. حتی شایعه‌ای درخصوص وقوع یک قتل خانوادگی همه‌جا پیچید؛ اما خیلی زود از سوی پلیس تکذیب شد.

سرهنگ کرمی، رئیس‌پلیس آگاهی استان هرمزگان در این‌باره گفت: هم‌اکنون پدر و مادر کودک، هردو به‌عنوان شاکی پرونده پیگیر ماجرا هستند. پدر و مادر هردو اعلام کرده‌اند که آیلار برای بازی با دختر همسایه به پشت‌بام رفته بود. با این حال تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.

انگشت اتهام به سوی دختر ۱۲ساله

حالا با گذشت بیش از ۲هفته از مرگ آیلار پلیس به جزئیات تازه‌تری از آنچه نیمه‌شب ۲۸آبان‌ماه رخ داده دست پیدا کرده است. اطلاعاتی که نشان می‌دهد آیلار و یکتا هردو قصد خودکشی داشته‌اند.

سردار غلامرضا جعفری، درباره تازه‌ترین یافته‌های پلیس گفت: این پرونده با گزارش مردمی به کلانتری۱۷ بندرعباس درخصوص حلق‌آویز شدن کودکی در پشت بام خانه و انتقال او به بیمارستان آغاز شد. با حضور همکارانم در بیمارستان پدر دختربچه به آنها گفت دخترش با طناب در پشت بام خودش را حلق‌آویز کرده است.

وی در ادامه گفت: بلافاصله گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی متشکل از کارشناسان بررسی صحنه و رئیس اداره مبارزه با جرائم جنایی خود را به محل حادثه رساندند و به تحقیق در این‌باره پرداختند و در این میان به دختر ۱۲ساله همسایه که با آیلار دوست بود مظنون شدند. هرچند او ابتدا می‌گفت همراه آیلار نبوده اما در ادامه گفت که شب حادثه با او در پشت بام بوده است. او گفت که شب حادثه برای بازی به بالای پشت بام رفتیم و با توجه اختلافات شدید خانوادگی و از آنجا که تحت‌تأثیر خودکشی یکی از دوستانمان بودیم تصمیم گرفتیم خودکشی کنیم. اول من خودم را حلق آویز کردم اما تحمل نکردم و خودم را نجات دادم و در ادامه دوستم خودش طناب را دور گردنش پیچید و من هم دو دور طناب دورگردنش پیچیدم و طناب را به سمت بالا کشیدم تا بی‌حال شد که با دیدن وضعیت او ترسیدم و برای به نجاتش تلاش کردم اما نتوانستم طناب را از گردنش باز کنم و از ترس به خانه مان رفتم.

سردار جعفری در ادامه گفت: در ادامه رسیدگی به این پرونده با حضور مقام قضایی، نماینده پزشکی قانونی و کارآگاهان پلیس آگاهی بازسازی صحنه انجام و با تکمیل تحقیقات پرونده به دادگاه کیفری فرستاده شد. همچنین به‌دلیل وضعیت روحی و جسمانی دختر ۱۲ساله و سن کم او، وی هم‌اکنون در بهزیستی بندرعباس نگهداری می‌شود.

  •  خواب تلخ و ابدی یک کودک- نگار فیض‌آبادی ـ روانشناس بالینی

«دختر ۸ساله ساکن بندرعباس با همکاری دوست ۱۲ساله‌اش با انگیزه مشکلات خانوادگی و تحت‌تأثیر خودکشی یکی از دوستان خود بر اثر حلق‌آویز شدن جان‌باخت.» این چکیده خبر تلخ و مهمی است که به ‌تازگی منتشر شده است. خودکشی عوامل مختلفی دارد؛ در یادداشت پیش‌رو به ۲عامل مهم فشارهای روانی در خانواده و خودکشی تقلیدی می‌پردازیم.

هجوم هیجان‌های ناخوشایند

خودکشی، مرگ خودخواسته‌ای است که نوعی فروپاشی به‌حساب می‌آید. کسی که این راه را برای پایان دادن به فشارهای زندگی انتخاب می‌کند، چند مرحله را از سر می‌گذراند: ابتدا خودش را میان انبوهی از هیجان‌های منفی می‌بیند که به آن «سیل عاطفه» می‌گویند.

اگر راهکارهای مقابله‌ای فرد با مشکلات موفقیت‌آمیز نباشد ناامیدی را تجربه خواهد کرد. زمانی که فرد در ناامیدی و عواطف ناخوشایندش غرق شود، این احتمال وجود دارد که در آستانه فروپاشی قرار گیرد. درنهایت، برنامه‌ریزی و تلاش برای پایان دادن به رنج‌ها از طریق مرگ، ماجرای غم‌انگیز خودکشی را رقم می‌زند.

وقتی خانواده به‌جای یار بودن بار باشد

کودکان ازنظر سنی، جسمی و روانی، جزو گروه‌های آسیب‌پذیر به‌حساب می‌آیند و بدیهی است که در مقابل مشکلات احساس ناتوانی کنند. آنها هنوز برای رویارویی با بالا و پایین‌های زندگی آمادگی ندارند و با شیوه‌های مختلف حل مسئله آشنا نیستند.

گاهی والدین آنقدر درگیر مشکلات زوجی خودشان می‌شوند که مسئولیت اصلی‌شان یعنی مراقبت از فرزندان را فراموش می‌کنند. حالا به‌جای توجه به کودکان و رسیدگی به مشکلات آنها، خودشان تبدیل به مشکلی برای کودک می‌شوند. گویی به‌جای اینکه پدر و مادرها یار بچه‌ها باشند تبدیل به باری می‌شوند که شانه‌های نحیف کودک، تحمل آن را ندارد.

اختلافات خانوادگی برای کودکان می‌تواند به ‌قدری تنش‌زا باشد که آنها را در معرض افسردگی، اضطراب، بیماری‌های جسمی، پرخاشگری، انزوا و آسیب‌های اجتماعی قرار دهد. شاید دعواهای مستمر و شدید خانه را نمک زندگی بدانید، اما شوری زندگی‌تان زخم بچه‌ها را حسابی می‌سوزاند.

تأثیر یادگیری مشاهده‌ای بر کودکان

خودکشی منجر به مرگ این دختر ۸ساله، تحت‌تأثیر دوست دیگری با همین تجربه رخ‌ داده است. اگر حلقه‌های این زنجیر را دنبال کنیم، شاید به یک الگو برسیم. همه ما می‌توانیم با تماشای یک الگو، رفتارهای خاصی را یاد بگیریم. در قالب «یادگیری مشاهده‌ای» ترس ما از انجام دادن برخی رفتارها می‌ریزد و با کارهایی آشنا می‌شویم که تا قبل از دیدنشان هرگز بلد نبودیم. می‌توانیم این اتفاق تلخ را «خودکشی تقلیدی» بنامیم.

ابزارها و شیوه مرگ، همانطور است که بچه‌ها شنیده‌اند. دچار اشتباه شده‌ایم اگر تأثیر دیدن و شنیدن در کودکان را دست‌کم بگیریم. آنها می‌بینند، یاد می‌گیرند، خیال‌پردازی می‌کنند و اگر شرایط نامساعدی داشته باشند، ممکن است بخواهند دیده‌ها و شنیده‌هایشان را تجربه کنند. اگر محیط خانواده امن باشد، کودک می‌تواند درباره آنچه دیده است حرف بزند و بپرسد، نه آنکه آن را کامل انجام دهد.

خانواده امن و حامی، علاوه بر مراقبت کافی از کودکان، فضای گفت‌وگو را فراهم می‌کند و همینطور بر دوستی‌های فرزندش نظارت دارد. شرایطی که شوربختانه در مورد این کودک وجود نداشته است. امنیت روانی برای بچه‌ها بسیار جدی است. کودک ۸ساله‌ای که امروز باید مشغول بازی در حیاط خانه‌شان باشد، در غیاب توجه کافی و به‌ موقع، آرام خوابیده است؛ خوابی که قطعاً هیچ پدر و مادری آن را برای کودکش آرزو نمی‌کند.

منبع: همشهری

کد خبر 569203

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha