این ماجراجویی در سال 1989 با عقبنشینی نیروهای شوروی از افغانستان پایان یافت. در آن سال حضور و نقش آمریکا باعث عقبنشینی نیروهای شوروی از افغانستان شد. اما اکنون تاریخ برعکس شده و این بار آمریکا موجب بازگشت روسها به افغانستان شدهاست. مسکو این روزها از وخامت جنگ در افغانستان و پیامدهای آن برای امنیت منطقه استفاده کرده و در حال بازگشت به این کشور است. مقامات روسی فعلا از کمک لجستیکی به ارتش افغانستان خبر می دهند اما این آغازی است برای حضور دوباره روسیه در این کشور.
هفته گذشته و بعد از پایان دیدار گروههای کاری ضدتروریستی آمریکا و روسیه، بیانیه مشترکی امضا شد که از توافق اصولی بر سر ارائه تسلیحات روسی به ارتش ملی افغانستان در مبارزه علیه طالبان خبر میداد. این شانزدهمین نشست گروه کاری ضدتروریستی آمریکا و روسیه در مسکو بود که به ریاست سرگئی کیسلیاک معاون وزیرخارجه روسیه و ویلیام برنز معاون امور سیاسی وزیر خارجه آمریکا برگزار میشد.
کیسلیاک بعد از این دیدار در کنار برنز به خبرنگاران گفت: ما (روسیه) در گذشته هم تجهیزات نظامی در اختیار افغانستان میگذاشتیم. اکنون احساس میکنیم که مردم افغانستان میخواهند امنیت خودشان را خودشان تامین کنند. او در ادامه سخنانش گفت که این احتمال وجود دارد روسیه توزیع سلاح به افغانستان را افزایش دهد، البته نمیتوان رقم دقیقی برای آن ذکر کرد.
واشنگتن همواره تلاشهای روسیه برای تبدیل شدن به یک قهرمان مثبت در جنگ افغانستان را ناکام گذاشته است. البته فعالیتهای مشترک اطلاعاتی در این زمینه یک استثنا بودهاست. در ماه مارس گذشته، در افغانستان علیه استقرار احتمالی نیروهای روسی در این کشور که یک روزنامه لهستانی خبر آن را منتشر کردهبود، تظاهرات مردمی گستردهای برگزار شد.
انتشار این خبر و بعد تظاهرات مردمی که در پی آن برگزار شد، همه نشانههای یک توطئه غربی را داشت. در آن زمان دیمیتری پسکوف معاون اول مطبوعاتی کرملین مجبور شد تا در مقابل خبرنگاران حاضر شود و شایعه اعزام نیرو از سوی روسیه به افغانستان را کاملا رد کند. تحلیلگران روسی بر این باورند که گزارش روزنامه لهستانی عمدا و با هدف برانگیختن حساسیت درباره تهدید خارجی علیه تمامیت ارضی و استقلال افغانستان منتشر شدهاست. این حساسیت موجب میشود که حضور ناتو در افغانستان بهتر از قبل پذیرفتهشود.
اما توافقنامه هفته گذشته روسیه و آمریکا در مسکو، نوعی تغییر موضع واشنگتن در این باره را نشان میدهد. وخیم شدن جنگ افغانستان بدون شک از دلایل این تغییر موضع است. آمریکا اخیرا به چین و هند هم پیشنهاد اعزام نیرو به افغانستان را دادهاست. روزنامه
دیلی تلگراف انگلیس هفته گذشته گزارش داد که در واشنگتن بحث بر سر ناتوانی ناتو و متحدانش در افغانستان بالا گرفتهاست.
یکی از مشاوران ارشد پنتاگون در این باره به روزنامه دیلی تلگراف گفت: نوعی سرخوردگی دراین باره به وجود آمده و صبر همه به سر آمده است. بسیاری بر این باورند که شاید هیچ وقت شرایط تغییر نکند. آمریکا نیروی بیشتری را در افغانستان طلب میکند و این خواسته به اندازهای که مورد نظر است محقق نمیشود. این مشاور پنتاگون بر این باور است که شاید مشکل کار، سپردن امور افغانستان به ناتو از ابتدای کار بودهاست. بسیاری از کشورهای همپیمان ناتو فقط برای حفظ کردن ظاهر موضوع نیروهای خود را در افغانستان باقی نگهداشتهاند و بهصورت واقعی نمیجنگند.
این فقط یک ژست دیپلماتیک است. یک ژنرال آلمانی ناتو هفته گذشته گفت: 6 هزار نیروی دیگر بهصورت اضطراری در افغانستان مورد نیاز است تا ماموریت نیروهای 60 هزار نفری مستقر در این کشور کامل شود. روسها به خوبی از این نواقص آگاهند. ضمیر کابولوف دیپلمات ارشد مسکو که سراسر دهه 1980 را در سفارت شوروی در کابل حضور داشتهاست، اکنون سفیر روسیه در افغانستان است. او اخیرا در مصاحبهای با رادیو ملی دولت آمریکا گفت: ما حساسیت ملت افغان نسبت به دخالت خارجیها را دست کم گرفتهایم زیرا خود را در حال حاضر مهاجم یا مداخلهگر نمیدانیم. ما از سنتها و فرهنگ و مذهب افغانها غفلت کردیم.
با توجه به چنین شرایطی، مسکو چگونه میتواند یک بار دیگر وارد افغانستان شود؟ اکنون صحبت از اعزام نیروهای روس به افغانستان نیست. اما آنچه به موضوع حضور روسیه دامن میزند این باور است که حتی دو یا سه برابر کردن نیروها در جنگ افغانستان هم ممکن است نتواند شرایط را سامان بدهد. مسئله اصلی اکنون کیفیت ارتش و پلیس ملی افغانستان است.
دستگاه امنیتی روسیه همواره بر این باور است که اگر میخاییل گورباچف در زمان ریاستجمهوریاش در شوروی، حمایت خود را از رژیم نجیبالله قطع نمیکرد، تراژدی افغانستان هیچگاه اینچنین روی نمیداد. آنها میگویند که نجیبالله که در سال 1986 رئیسجمهور شد، میتوانست حتی بعد از عقبنشینی نیروهای شوروی هم به کار خود ادامه دهد،اما تنها درصورتیکه از حمایت کافی برخوردار باشد.
اینکه روسیه چگونه قرار است توانایی و کارایی ارتش افغانستان را افزایش دهد هنوز روشن نیست. آیا روسیه مسئولیت آموزش ارتش را علاوه بر تجهیز نظامی آن بهعهده خواهد گرفت؟ ممکن است روسیه بهدنبال بازگرداندن نیروهای مسلح نجیبالله باشد که در دانشگاههای نظامی شوروی و مراکز اطلاعاتی آن آموزش دیده بودند، البته کنار آمدن واشنگتن با این مسئله دشوار است.
در این میان یک نکته روشن است و آن اینکه مسکو پیش از پیشنهاد به ناتو برای استفاده از خاک روسیه در اعزام تجهیزات به افغانستان، فکرهایی در سر میپرورانده است. این توافق که در نشست ناتو در بخارست در ماه آوریل به دست آمد ، منافع مسکو را تامین میکند؛از یک طرف نشان داد که با وجود منش خصمانه واشنگتن، روسیه آماده همکاری است. از سوی دیگر به ناتو نشان داد که روسیه هنوز میتواند خیلی مهم باشد.
همانطور که انتظار میرفت، اعضای اروپایی ناتو از این پیشنهاد به شدت استقبال کردند. در نشست روسیه و ناتو در حاشیه اجلاس بخارست، شاید برای اولین بار، فضای همکاری و منافع دوجانبه میان این دو برقرار شد.
روسیه با توسعه و گسترش ناتو مشکل جدی دارد. ولادیمیر پوتین اکنون در مقام نخستوزیر چندی پیش به نشریه لوموند گفت: دیگر اتحاد شوروی وجود ندارد، دیگر تهدیدی برای غرب وجود ندارد، اما سازمان ناتو همچنان باقی است. پرسش من اکنون این است که شما علیه چه کسی متحد شدهاید؟ او در ادامه گفت که گسترش ناتو تنها مرزهای خطرناک جدیدی در اروپا ایجاد میکند که میتواند به ایجاد دیوار برلین جدید بینجامد. پوتین که در جریان سفر به فرانسه با لوموند گفتوگو میکرد در ادامه این مصاحبه گفت: ما اکنون شاهد پیشروی زیرساختهای ناتو به سمت مرزهایمان هستیم اما نمیدانیم این آرایش نظامی در مقابل چه تهدیدی است؟
اکنون که روسیه پیشنهاد همکاری در افغانستان را دادهاست، در حقیقت ناتو را در موضع تدافعی قرار میدهد. سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه ماه گذشته در یک سخنرانی در مسکو گفت: روسیه ادعای دریافت حق وتو ندارد، اما بهنظر من ما حق داریم در جایی که منافعمان اقتضا میکند اول اوضاع را بررسی کنیم و بعد به درخواستها جواب بدهیم. اروپا بر خلاف آمریکا تمایل زیادی به همکاری با روسیه نشان میدهد. اما توسعه ناتو و اضافه شدن اعضای جدیدی مانند اوکراین، گرجستان و آذربایجان، از موضوعاتی است که همواره در فهرست گفتوگوهای اروپا و روسیه باقی میماند.
روسیه علاوه بر آماده شدن برای بازگشت به افغانستان، اخیرا حضور نظامیاش را در آسیای میانه هم تقویت کردهاست. اوضاع رو به وخامت افغانستان، مسکو را بر آن داشته که امنیت منطقه آسیای میانه را جدی بگیرد، اما نکته اینجاست که این اقدام روسیه با درخواست مستقیم کشورهای آسیای میانه صورت میگیرد. اسلام کریماف رئیسجمهوری ازبکستان اخیرا پیشنهاد دادهاست که سازمان پیمان امنیت جمعی و جامعه اقتصادی اوراسیا در هم ادغام شده و یک نهاد واحد به وجود آورند که قدرت و توانایی ایجاد توازن در برابر ناتو و اتحادیه اروپا را داشتهباشد.
از منظر آسیای میانه، ظرفیت روسیه برای ایفای نقشی بزرگتر در امنیت منطقه امروز بسیار قابل اهمیت است. کشورهای این منطقه اکنون تقویت رابطه با روسیه را نوعی اقدام منطقی در جهت منافع خود میدانند.
تا همین سال گذشته کشورهای آسیای میانه و روسیه به نقش پیمان شانگهای در ایجاد ثبات در افغانستان، چشم امید فراوان داشتند،اما بعد از مدتی دریافتند که چین درون این سازمان سیاست پیچیده خود را در پیش گرفته و بهدنبال نفوذ در کشورهای آسیای میانه و منابع انرژی آنهاست. از سوی دیگر پکن به خاطر اینکه نمیخواهد روابطش با واشنگتن تخریب شود، مانع از اتحاد و انسجام و فعالیت و همکاری نظامی درون سازمان شانگهای میشود. به عبارت دیگر چین بهدنبال آن است که گزینههای متنوعی پیش رو داشتهباشد و سازمانی مثل پیمان همکاری شانگهای، گزینههای آن را در کشوری مانند افغانستان محدود نکند.
روسیه قصد دارد با به دست گرفتن ریاست سازمان همکاری شانگهای در سال 2008 و 2009، این سازمان را متحول کرده و نقش و حضور چین را در آن محدود کند.
از سوی دیگر افغانستان هم تمایلی به همکاری با سازمان شانگهای یا پیمان امنیت جمعی ندارد. وزیر خارجه افغانستان در جریان دیدار اخیر خود از مسکو گفت که کابل بهدنبال به دست آوردن جایگاه ناظر در پیمان امنیت جمعی نیست. این سخنان بهطور تلویحی نشان میداد که روسیه در سیاست خارجی افغانستان جایگاه سطح پایینی دارد. بنابراین مسکو تلاش خود را برای به دست آوردن نفوذ در افغانستان مضاعف کرد.
آسیا تایمز- 27 ژوئن2008