نکته جالب توجه در این نظرسنجی، انتخابها در دو ژانر معمایی و وسترن است. دو ژانر مهم تاریخ سینما که بیشتر فیلمهای انتخاب شده در آن را آثار کلاسیک تشکیل میدهند. شاید در مورد وسترن طبیعی باشد که با توجه به افول این ژانر در سه دهه اخیر، انتخابها از میان فیلمهای قدیمی صورت گرفته باشد ولی در شرایطی که هنوز هم تریلر یکی از گونههای اصلی و پررونق سینمای آمریکاست، تداوم درخشش کلاسیکها جالب توجه به نظر میرسد.
آلفرد هیچکاک که 4 فیلمش در فهرست برترینهای معمایی قرار گرفته و جانفورد با 2 فیلم در ژانر وسترن، از تداوم حضور استادان سینمای کلاسیک در صدر پانتئون(طبقه بندی) برترینها خبر میدهند.
انتخاب 100 فیلم برتر از 10 ژانر، حرف و حدیثهای فراوانی را در پی داشت. مطابق معمول صحبت از غیبت فیلمهای شاخصی که میتوانستند در این فهرست جایی داشته باشند و البته حضور عجیب فیلمهایی که کمتر کسی فکر میکرد برگزیده شوند، به میان آمد. با این همه انتخابها در ژانرهای وسترن و معمایی، منطقیتر از سایر گونهها به نظر میرسد.
«جویندگان» و «سرگیجه» دو فیلم برتر این دو ژانر، سالهاست که جایگاه تثبیت شدهای در هر رایگیری برای انتخاب بهترینهای تاریخ سینما دارند. جانفورد این اسطوره سینمای وسترن، در کنار ستایشگران پرشمار، منتقدانی هم داشته است.
کسانی که فیلمهای فورد را بیش از حد احساساتی ارزیابی کردهاند و جایگاه او را زیر سؤال بردهاند. اما افراطیترین مخالفان سینمای فورد هم وقتی به «جویندگان» میرسند، سر تعظیم فرود میآورند. «جویندگان» محصول 1956 است و با گذشت بیش از 6دهه از ساختش، هنوز بهترین وسترن تاریخ سینماست. ایتان ادواردز (جان وین) این کابوی تنها و خشن هنوز هم جلوه رازآمیزی دارد. کاراکتری چندوجهی و پیچیده که توامان هم مهربان است و هم سنگدل و هم انساندوست است و هم نژادپرست؛ کابوی تک افتاده فورد که تنهاییاش چنان عمق داشت که سالها دستمایه فیلمسازان برای به تصویر کشیدن کاراکترهای تنها و روانپریش شد.
«جویندگان»، مجموعهای از تناقضها را به نمایش میگذارد، از قطعیت و حکم صادر کردن میگریزد و به همین دلیل هنوز طراوت خود را حفظ کرده است. فورد هم به چشماندازها تعین میبخشید و هم چهره انسانهارا با شکوهترین چیزی میدانست که یک فیلمساز میتواند از آن فیلم بگیرد و روی آن متمرکز شود. هیچ ژانری در تاریخ سینما این اندازه به یک فیلمساز مدیون نبوده است که وسترن به جان فورد. «دلیجان» فیلم مهم، آغازگر و جریانساز او هم میتوانست رتبهای بالاتر از مقام فعلیاش در این نظرسنجی کسب کند، همچنان که جای حداقل یکی دو وسترن دیگر او در این فهرست خالی است.
آن جلوه پرشکوه ابهام و رمز و راز «جویندگان» در بهترین فیلم معمایی این نظرسنجی، یعنی «سرگیجه» هم قابل مشاهده است. هیچکاک مانند فورد در طول دوران پربار و طولانی فعالیتش فیلمهای زیادی را جلوی دوربین برد که بسیاری از آنها آثار شاخصی هستند ولی در میان در این فیلمها، «سرگیجه»، متفاوتترین و بهترین اثر استاد است. باز در حیطه سینمای کلاسیک و قواعد و مناسبات ژانر و نظام استودیویی، فیلمساز در قالب روایت یک داستان به ظاهر متعارف، جهانی ژرف و پرمعنا خلق کرده است. خط داستانی «سرگیجه» یک داستان معمایی از جنس آنچه بسیار روایت شده را تداعی میکند. درست مثل داستان یک خطی «جویندگان» (یک کابوی که خواهرزادهاش توسط سرخپوستها ربوده شده، در جستوجوی یافتن او و گرفتن انتقام از سرخپوستهاست.)
نه «جویندگان» روایت صرف یک انتقام فردی است و نه «سرگیجه» صرفا ماجرای پیگیری یک کارآگاه برای کشف یک معماست، که اگر چنین بود در طول این سالها، این میزان شاهد حضور زنده این فیلمها نبودیم. باز این توانایی مؤلفان نابغه سینمای کلاسیک است که از دل قراردادهای بهظاهر دست و پاگیر، جهانی متکثر و پیچیده خلق کردهاند و البته فراموش نکنیم که ابتدا بهساکن هدفی جز روایت درست داستان نداشتهاند. چهره حیرتزده و خیره اسکاتی (جیمز استیوارت) در انتهای «سرگیجه» و حرکت ایتان (وین) به سمت بیابان (جایی که در ابتدای فیلم از آنجا آمده بود) در قابی فراموش نشدنی و پرمفهوم هنوز هم جای تاویل برای منتقدان دارد و هم منبع الهام فیلمسازان است.
«جویندگان»و «سرگیجه» دو نگین درخشان تاریخ سینما، جلوهای پرشکوه از رمز و راز را به نمایش میگذارند... .