او درباره موفقیت خودش در جمعآوری کمک مالی برای تبلیغات انتخاباتی تا کنون بارها سخن گفتهاست. در این باره او چنان سخن میگوید که گویی کمککنندگان مالی، ستارگان کوچکی هستند گرد منظومهای عظیم. دمکراتها سالها صرف ساختن این شبکه از کمککنندگان خود کردهاند. پایگاه مالی اوباما بسیار عظیمتر از جان کری، هوارد دین و ال گور است.
وکلا بیشترین سهم را در میان کمکهای مالی به اوباما بهخود اختصاص میدهند. این وضعیت برای دیگر نامزدهای حزب دمکرات در گذشته هم صادق بودهاست. وکلا بیش از 18 میلیون دلار به اوباما کمک مالی کردهاند. این قشر از جامعه آمریکا تنها 5 میلیون دلار به مک کین کمک کردهاند.کسانی که در شرکتهای بورس و سرمایهگذاری فعالیت دارند به اوباما نزدیک به 8 میلیون دلار کمک کردهاند. این رقم برای مک کین 5/4 میلیون دلار بودهاست.
فعالان عرصه ارتباطات و الکترونیک 10 میلیون دلار به اوباما کمک کردهاند. این رقم برای مک کین 2 میلیون دلار بودهاست. استادان دانشگاه و دیگر فعالان حوزه آموزش 7 میلیون دلار به اوباما کمک مالی کردهاند. این رقم برای مک کین 700 هزار دلار بودهاست.
شاغلان حوزه املاک و مستغلات 5 میلیون دلار به تبلیغات انتخاباتی اوباما اختصاص دادهاند. کمک مالی آنها به مک کین 4 میلیون دلار بودهاست. در حوزه پزشکی 7 میلیون دلار به اوباما و 3 میلیون دلار به مک کین کمک شدهاست. بانکداران و بازرگانان 6/1 میلیون دلار به اوباما و 2/1 میلیون دلار به مک کین کمک کردهاند. صندوقهای سرمایهگذاری و بخش خصوصی 6/1 میلیون دلار به اوباما و 850 هزار دلار به مک کین کمک کردهاند.
کارمندان شرکت تجاری معروف گلدمن ساکس بیش از کارمندان دیگر شرکتها در آمریکا به اوباما کمک مالی کردهاند. بعد از کارمندان این شرکت، کارمندان دانشگاه کالیفرنیا، سیتی گروپ، موزه ملی، هاروارد و گوگل در ردیفهای بعدی بیشترین کمک مالی به اوباما هستند.
اوباما میگوید که تبلیغات انتخاباتی او تا 90 درصد توسط کمککنندگان انفرادی و کوچک تامین شدهاست، اما واقعیت آن است نزدیک به 45 درصد از پولهای رسیده به او از ناحیه کمکهای 200دلاری یا کمتر بودهاست و بخش عمده این کمکها را رقمهای درشت تشکیل میدهد.
روند دیگری که میتوان از تحلیل میزان و منبع کمکهای مالی به نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به آن پی برد، میزان شکاف بین حرفهایها و مدیران است. حرفهایها مانند وکلا، پزشکان و دیگر اقشار حرفهای جامعه تمایل دارند که به دمکراتها رای دهند. مدیران شرکتی اما بهدنبال جمهوریخواهان هستند. دمکراتها ارزش و اعتبار عمده خود را از دانشگاهها و دنیای رسانه میگیرند اما جمهوریخواهان از کلیسا و کلوبهای مدیریتی و حکومتی.
این روند نشان میدهد که بخشهای رو به رشد اقتصاد به سوی دمکراتها متمایل هستند در حالیکه بخشهای در حال افول، جمهوریخواهان را ترجیح میدهند.
درصورت پیروزی دمکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، طبقه تحصیل کرده جامعه آمریکا نقش بیشتری خواهند یافت.
اشپیگل – 2 جولای2008