این دو خواهر دوقلو از ناحیه سر به هم چسبیده بودند و پدر و مادر خود را مبهوت شرایط کرده بودند. پدر تمام مدت فکر میکرد که از این دو دختر که نامشان را لاله و لادن گذاشته چگونه در روستا نگهداری کند و با این شرایط آیا توان نگهداری از آنها را دارد ؟ پس تصمیم گرفت 3 سال از آنها در بیمارستانهای شیراز نگهداری شود و خود نیزگهگاه به آنها سر میزد تا اینکه برای اولین بار مسئله جداسازی بیان شد.
اول به بیمارستانی در مشهد و سپس به بیمارستانی در تهران منتقل شدند و این انتقالها باعث جدایی دخترها از خانواده اصلیشان شد و سرآغاز یک زندگی پر فراز و نشیب برای خودشان.
آنها هر سال بزرگتر میشدند و گرم وسرد روزگار را بیشتر میچشیدند اما با تمام سختی دلسرد نمیشدند.
آنها در کنکور دانشگاهها شرکت کردند و توانستند تحصیلات خود را در رشته حقوق دانشگاه تهران آغاز کنند. اما مشکل اصلی لاله و لادن زمانی آشکار شد که با در دست داشتن مدرک لیسانس حقوق، به جستوجوی کار برآمدند. اما هرچه بیشتر تلاش میکردند، کمتر نتیجه میگرفتند. آن دو، دختران سختکوشی بودند که علاوه بر داشتن مدرک تحصیلی، به زبان انگلیسی و کار با کامپیوتر مسلط بودند، اما موفق به پیداکردن کار نمیشدند. آخرین بار، زمانی که یکی از بخشهای دولتی پس از سه ماه کار آزمایشی به آنها جواب رد داد، لاله و لادن با چشم گریان به خانه آمدند و تصمیم گرفتند به هر قیمت از هم جدا شوند. لادن تأکید میکرد: «به هر قیمت.»
امکان عمل جداسازی وجود نداشت چون سیاهرگی که خون تیره مغز را به قلب میرساند و همچنین یک رگ در ناحیه بالای گردنشان مشترک بود و همین موضوع شانس موفقیت عمل را خیلی کم کرده بود.29 سال از سنشان میگذشت اما هرگز خویشتنداری و روحیه خوبشان را از دست نداده بودند. لادن بیژنی از ۲۹سال پیش که به دنیا آمد، هرگز تنها نبود. همین را باید در مورد خواهر دوقلویش لاله نیز گفت. آنها نزدیکتر از دو حبه انگور در یک خوشه بودند. اما تصمیم خود را گرفته بودند که از هم جدا شوند حتی اگر تنها یکی از آنها زنده بماند!
پس با کیت گوا جراح زبدة سنگاپوری که آن زمان موفق به جداسازی دوقلوهای نپالی که مانند آنها از سر به هم چسبیده بودند شده بود، تماس گرفتند و خواهان عمل جراحی مشابهی برای خود شدند.
این خطرناکترین ریسک ممکن بود، اما لاله و لادن اصلاً نمیترسیدند. شور و عشق به زندگی مجزا و مستقل همواره در وجود این دو خواهر بقدری زبانه میکشید که تصمیم گرفتند برای رسیدن به این عشق به سنگاپور سفر کنند و این وضع را تغییر دهند. این چنین بود که ۱۵، ۱۶ و ۱۷تیرماه بیسابقهترین عمل جراحی دوران آغاز شد. لادن شب قبل از عمل میگفت: ما تمام ریسکهای این عمل را پذیرفتهایم و با شجاعت به اتاق عمل میرویم و لاله آرزو میکرد هر دو سالم از اتاق عمل خارج شوند.
تلاشهای پزشکان و اعضای تیم جراحی لاله و لادن بیژنی دوقلوهای معروف ایرانی، در جداسازی کامل جمجمه و پس از 70 ساعت عملیات طاقتفرسا در مرحله جداسازی مغز این دو خواهر انجام شده بود، اما با تمام وجود که جراحی با روند بسیار کند و پر از حرارت طی میشد، به خاطر اینکه مغزآنان ۲۹ سال با یکدیگر گره خورده بود و مشترک بوده و بافت یکسانی داشت این جراحی به طول انجامید و در خاتمه جدایی بدن لادن بیژنی دیگر قادر به تحمل جراحی نبود و به خاطر فشارخون در مغز جان باخت، دو ساعت بعد لاله نیز به همین دلیل درگذشت.لاله و لادن بیژنی روز ۱۷ تیرماه سالِ ۱۳۸2 در گذشتند و پیکر آن دو جداگانه در روستای لهراسب محل تولدشان تشییع شد.