که جهان امروز توانسته است در پایه ریزی اصول حکومتی جهانی و نه سلطه یک حکومت بر جهان موفق باشد.
تعاملات سیاسی جهان دیگر مانند گذشته بر پایه حضور یک قدرت برتر تعریف نمی شوند، گو اینکه برخی اوقات کوچکترین کشورها نیز توانستهاند با حدود اختیارات محدودشان رویکردهای بزرگی را در صحنه سیاست جهان رقم بزنند.
هنگامی که در ماه میلادی گذشته سیاستمداران قطر موفق شدند مذاکرات صلح لبنان در دوحه را به سرانجام برسانند، یکباره این کشور کوچک کرانه خلیج فارس در موقعیتی بسیار متفاوت از پیش قرار گرفت. تمامی روزنامه های عربی به یکباره امیر قطر را شیخ مدرن نامیدند. تابلوهای تبلیغاتی عظیمی که در مسیر فرودگاه بیروت نصب شده بودند همگی نشان از قدردانی مردم لبنان از میانجیگری قطر داشتند. حتی بستنی فروشی خرده پای بیروت هم نام یکی از محصولات خود را «بستنی قیفی توافقنامه دوحه» گذاشته بود!
اما قطرخود چندان درگیر این پیروزی سیاسی برجسته نشد، بلکه خود را به تلاش برای حل بحران های دیگر خاورمیانه مشغول داشت. فقط در یک سال گذشته حامد بن جاسم بن جابر الثانی وزیر خارجه قطر بارها سوار هواپیمای شخصی اش شد تا در کشورهای مختلف از مراکش گرفته تا لیبی و یمن به شکرانه پول و قدرت رایزنی کشورش برای حل و فصل بحران های منطقه ای وارد عمل شود. هر چند این کار بسیار دشوارتر از آن بود که بتوان تصور کرد.
جهان عرب این روزها با شکاف های بسیاری مواجه است که پایه های امنیتی و ثبات منطقه خاورمیانه را به خطر انداخته است که در این میان قطر به عنوان کشوری میانجیگر در این بحبوحه اعراب شرایط دشواری را در پیش گرفته است تا بتواند خود را به صورتی مستقل مطرح کند. حساسیت موقعیت کنونی قطر زمانی مشخص می شود که به مناسبات نزدیک این کشور با بسیاری از کشورهای درگیر در مناقشات منطقه ای توجه شود. قطر تعاملات بسیار نزدیکی با ایران دارد؛ اما در عین حال میزبان یکی از بزرگ ترین پایگاه های نظامی آمریکا نیز هست. قطر هم با مقامات اسرائیلی مذاکره می کند و هم پناهگاه اسلامگرایانی است که جز نابودی اسرائیل خواسته دیگری ندارند.
قطر میزبان شبکه تلویزیونی جنجال برانگیز الجزیره است و بیوه صدام حسین را مدت ها در خود جای داده است. قطر هم عربستان سعودی را متحد نزدیک خود تلقی می کند و هم سوریه و رئیس جمهورش بشار اسد را دوست و یار نزدیک خود می بیند! اسد حتی به تازگی یک ایرباس اختصاصی هم از امیر قطر کادو گرفته است! به زعم بسیاری از کارشناسان بین المللی سیاست قطر بسیار پیچیده و همراه با تضادهای بسیاری است اگرچه قطری ها خود سیاستشان را کارآمد و مناسب می خوانند.
قطر با ذخایر عظیم نفت و گاز که در میان همسایگان نام آوری مانند ایران، عراق و عربستان سعودی قرار دارد این روزها در پی آن است تا از «دیپلماسی» به عنوان راهی برای حفاظت از خود، حفظ منافعش در منطقه وهمچنین برقراری ثبات استفاده کند. به طوری که یکی از مقامات قطر عنوان می دارد سیاست قطر این است که یا همه را راضی نگه دارد و یا همه را به صورتی منطقی ناراضی باقی گذارد!
اما این رویکرد برای امریکایی ها چندان خوشایند نبود. مقامات آمریکایی از مناسبات نزدیک قطر با ایران و سوریه دل خوشی ندارند و خوب به خاطر دارند که قطر علاوه بر مناسبات تجاری با این دو کشور، به عدم تحریم ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز رای داده است. از سوی دیگر کمک های مالی قطر به حماس پس از پیروزی حماس در انتخابات سال 2006 میلادی نارضایتی بسیار آمریکاییان را به همراه داشت. به طوری که کاخ سفید در اعلامیه ابراز داشت: «مناسبات واشنگتن و دوحه به سبب برخی سیاست های قطر تا حدودی دگرگون شده است. حمایت قطر از حماس مشکل آفرین است.»
در این میان روسیه هم از سیاست های قطر هم راضی نیست. قطر پیش از این به زلیمخان یانداربیف رهبر شورشیان چچن پناهندگی داد؛ البته عوامل روسیه در سال 2004 میلادی او را ترور کردند و قطر و روسیه بر سر استرداد عاملان ترور تا مدت ها نزاع داشتند.
در این میان، کشورهای عربی نیز گاهی اوقات به شدت از سیاست های قطر ابراز نارضایتی کرده اند به خصوص در رابطه با مواضع شبکه الجزیره. مناسبات سیاسی عربستان با قطر از سال 2002 تا 2007 میلادی به دلیل سیاست های الجزیره تیره بود.
قطر این روزها به عامل تاثیرگذار منطقه تبدیل شده و این مساله برای آمریکا که سالهای سال وزنه سنگین تعاملات جهانی بوده است گران می آید. این یعنی همان مساله ای که آمریکا همواره از آن وحشت داشت: حل مناقشات منطقه ای بی نیاز از حضور آمریکا!
همشهری امارات به نقل از نیویورک تایمز