از نخستین لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۲۸۵ تا به امروز قوانین متفاوتی در این عرصه به تصویب رسیده است.
تنها ۴ ماه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام راحل، فرمان تشکیل شوراها نشانهای از قصد امام و ملت برای بسط نظامی متاثر از رای مردم از خردترین تا عالیترین مرتبهها بوده است.
شکل گیری شوراها که بسترساز حضور بسیاری از مردم در چرخه تصمیمسازی و تصمیمگیری و اداره امور به شمار میآید یکی از کاملترین اشکال تعامل اجتماع و حاکمیت است.
یکی از دستاوردهای غرورآفرین و شادی بخش شوراها، حضور نام محمد باقر قالیباف در جمع ۱۱ شهردار برتر جهان است.
این موفقیت در واقع متعلق به مجموعه مدیریت شهری و نشاندهنده تعامل مثبت شورا با شهرداری است؛ به گونهای که دستاوردهای آن توانسته حتی توجه ناظران جهانی را نیز بهخود جلب کند اما نباید فراموش کنیم تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم.
ما در شهری زندگی میکنیم با هوای ناگوار همراه با سمومی مهلک، ترافیکی ناروان و توان فرسا ، شهری نامهربان با کودکان، زنان، سالخوردگان ومعلولانکه بسیاری از مطالبات مردم در آن مغفول یا بیپاسخ باقی مانده است؛
شهری که حق و حقوق شهروندان آن، گاهوبیگاه تحتتأثیر اغراض و امیال و گروکشیها با هدف وزن کشی سیاسی پایمال میشود. سؤال این جاست که سهم شورا در این میان چیست؟
بهنظر میرسد تلاش برای رسیدن به نقطه مطلوب با بازتعریف امور محلی و واگذاری آنها به مدیریتی واحد تحت اشراف و نظارت شوراها و اخذ تصمیمات مبتنی بر حداکثر کار کارشناسی، شاه بیت مطالبات و درخواستهای مردم تهران از نمایندگان خود در شورای شهر است.
نظارت حقی است برای مردم که در ساز و کاری مردمسالارانه آن را به ما بهعنوان نمایندگان خود در شورا تفویض نمودهاند تا اگر کاستی، قصور، اهمال یا تقصیری در امور وجود داشت با ابزارهای نظارتی به اصلاح آنها همت گماریم.
از دیگرسو مردم حق تصمیمگیری در امور را نیز به نمایندگانشان در شورای شهر واگذار کردهاند. آیا کسی هست که ادعا کند اخذ تصمیم، آن هم برای کلانشهری چون تهران با حوزههای متنوع و متکثر، بدون انجام کار کارشناسی بایسته و شایسته قابل انجام، قابل دفاع و مثمرثمر باشد؟
این همه، تحقق هرچه سریعتر تشکیل مرکز پژوهشها را در شورای شهر ضروری ساخته تا مصوبات براساس مطالعات کارشناسی و پژوهشی در کمیسیونهای تخصصی باشد.اما بهعنوان عضوی از جامعه و نماینده مردم در شورای شهر تهران سخنی نیز خطاب به فعالان سیاسی دارم.
روزها میگذرد و تقویمی که قسمتهای رفته آن حجم بیشتری مییابند یادآور آن است که عمر خدمتی دولت نهم به پایان خویش نزدیک شده و در انتهای ۴ سال، فضای جامعه کمکم آماده انتخابات دیگری میشود.
در این میان یک نگرانی در کنار امیدهای ناشی از شکوه مشارکت مردم در صحنه انتخابات وجود دارد و آن چیزی نیست جز بداخلاقیهای سیاسی که چند سالی است مانند ویروس به پیکر فعالیتهای انتخاباتی وارد شده است.
امروز نگران آنیم که نکند فردا تعدادی از نخبگان ملت که با گذر از صافیهای قانونی و با کوله باری از تجربه پای به میدان کسب آرای مردم بگذارند و هدف تیغ تیز تخریب قرارگیرند.
بهعنوان یک پیشنهاد و در روزهایی که گروهها و جریانهای سیاسی اندکاندک آماده ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی میشوند خواستار آن هستم تا بر سر رقابتی خوب، اصولی و اخلاقی با یکدیگر اجماع کنیم و از این راه مردم سالاری دینی را بهعنوان الگویی حکومتی در جهان سربلندتر و کامیابتر از هر روز خویش نمایانسازیم.
*عضوشورای شهر تهران