یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۵ - ۱۲:۲۴
۰ نفر

محمدرضا هادیلو: دوشنبه 24 مهر «روز پیوند اولیا و مربیان» است؛ واژه‌ای که تقریباً تمام خانواده‌های دارای دانش‌آموز با آن آشنا هستند.

نامه‌های پی‌درپی «جلسه اولیا و مربیان» که توسط دانش‌آموزان از مدرسه به خانه می‌رسند و جملاتی مانند «بازهم پول می‌خوان...!»، «آخه من که نمی‌تونم هر روز مرخصی بگیرم بیام مدرسه...!»، «مثل همیشه، مشکلات مدرسه و نیازها و کمبودها و...!» و «اگه وقت کردم میام...» خیال دانش‌آموز را راحت می‌کند که پیوند اولیا و مربیان فقط یک حرف است و خانه و مدرسه دو مکان جدای از هم هستند که مسائل و مشکلاتشان هیچ ربطی به هم ندارند.

اما به راستی این گسست و فاصله از کجا نشأت گرفته است؟
آیا سازمان آموزش و پرورش توانسته با شناخت نیازهای زیر‌مجموعه عظیم خود به رفع آنها بپردازد؟

آیا دانش‌آموزان، معلمان، مربیان و والدین به موازات یکدیگر و مطابق با علوم روز در حرکتند؟
آیا در مدارس به همان اندازه که به بحث آموزش توجه می‌شود، پرورش نیز مورد نظر قرار می‌گیرد؟ و آیا...

***

امسال 700 هزار کلاس درس به روی 15 میلیون دانش‌آموز لبخند زدند تا 3 میلیون بازمانده از تحصیل- که در کشور وجود دارند- با حسرت به آنها نگاه کنند. در اول مهرماه 1385 صدای زنگ تمام مدارس ایران بار دیگر خانواده‌ها را به تکاپو انداخت تا خود را برای یک سال تحصیلی جدید با  هزاران درد و مشکل و گره کور آماده کنند.

عدالت آموزشی

عدالت آموزشی به عنوان یکی از مقولات عدالت مطرح شده که رئیس جمهور محترم نیز تاکید بسزایی برآن دارند و وزیر آموزش و پرورش در اولین روز آغاز سال تحصیلی جدید با اشاره به آن گفت: «برای گام برداشتن در راه عدالت، عدالت آموزشی و به خصوص حل مشکلات معلمان که همچنان مورد توجه رئیس جمهور خواهد بود، روز به روز به شکوفایی محیط‌های تعلیم و تربیت افزوده می‌شود...!»

آقای وزیر نگفتند مسائل مورد توجه رئیس‌جمهور، در وزارتخانه متبوع ایشان چقدر در اولویت قرار دارند. چند روز بعد رئیس مجلس شورای اسلامی در مراسم بازگشایی مراکز تربیت معلم گفت: «تربیت معلم خوب، تنها راه نجات آموزش و پرورش و پیشرفت علمی در کشور است. باید آموزش را جدی بگیریم، باید برای مراکز تربیت معلم اهمیت قائل شویم، کشوری که بخواهد به علم برسد، اما روش‌های آموزشی را به عنوان علم مورد توجه قرار ندهد به علم نمی‌رسد.»

حداد عادل تاکید کرد: «متأسفانه در کشور ما توجه به روش تدریس هنوز به عنوان یک رشته دانشگاهی و علمی معتبر تلقی نشده و نتیجه آن این است که دانشسراهای تربیت معلم با بیش از 80 سال سابقه، (که اکنون تبدیل به دانشگاه شده‌اند) اصرار دارد اسم تربیت معلم را بردارد، ما اهمیت تربیت معلم و روش تدریس را درک نکردیم و تا وقتی مشکلات حل نشود ما در علم جهش نخواهیم داشت.»

رئیس جمهور نیز در هفتصد و سی و هشتمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش گفت: «آموزش و پرورش باید انسان‌هایی تربیت کند که خداپرست، عدالت دوست، شجاع، عالم و خلاق باشند، در حالی که امروز عمده کار نظام آموزشی حول محور علم و تربیت عالم است و چندان توجهی به عنصر خلاقیت وجود ندارد.»

بدون شک باید به این جمله ایمان آورد که آموزش و پرورش حساس‌ترین بخش جامعه به شمار می‌آید، جایی که فکر و روح و جسم نسل آینده شکل می‌گیرد و مسیر حرکت شهروندان را تعیین می‌کند.این سیستم فقیر و غنی نمی‌شناسد و باید مورد توجه خاص دولت قرار گیرد و برای توزیع عادلانه امکانات آموزشی و ایجاد فضاهای مناسب پرورشی تلاش وافری شود.

دنیای معلمان

در حال حاضر 350 تا 380 هزار معلم فاقد مسکن داریم که 53 هزار نفر از آنان بالای 25 سال سابقه دارند و 66 هزار و 618 نفر از آنان زوج فرهنگی و 4 هزار و 429 نفر سرپرست خانواده هستند.

مشت نشانه خروار است، با همین چند عدد و رقم به راحتی می‌توان به دنیای پردرد و رنج معلمان پی برد. البته امنیت شغلی نیز از دیگر موارد مهمی به شمار می‌آید که گروه کثیری از معلمان با آن بیگانه‌اند.در سال تحصیلی جدید بیش از 60 هزار معلم حق‌التدریس در مدارس کشور مشغول به کار شده‌اند.

معلمانی که در استخدام وزارتخانه نیستند اما به خاطر نیاز باید تمام مشکلات را به جان بخرند.

معلمان آنقدر درگیر قیل و قال زندگی هستند که بعضاً می‌توان به راحتی متوجه شد دانش‌آموزان در زمینه‌هایی همچون تحقیقات علمی یا اطلاعات کامپیوتری و اینترنتی که جزو معلومات روز و پراهمیت به شمار می‌آیند از آنها جلوترند.

معلمی که دارای تجربه، مهارت، تخصص کافی و آشنا به اطلاعات عمومی و مورد نیاز کلاس درس نباشد مطمئناً حرفی برای گفتن نخواهد داشت، حلقه پیوند معلم و دانش‌آموز، معلومات مدرس است و در صورت فقدان این حلقه هیچ ارتباطی بین آنها برقرار نخواهد شد.

معلمان آنقدر تحت فشار قرار دارند که به جای صرف وقت خود در راه تحقیق و مطالعه و فرا گرفتن علوم روز، درست 13 روز پس از بازگشایی مدارس روبه‌روی ساختمان اصلی وزارتخانه آموزش و پرورش تجمع کردند تا از مسئولان بخواهند به مطالباتشان در زمینه حقوق، مزایا، طرح ارتقای شغلی، طرح جدید ارزشیابی، معلمان مازاد و مشکلات مربوط به معلمان بازنشسته و... رسیدگی شود.

آنها از کاهش 50 درصدی قدرت خرید معلمان، وعده‌های بی‌پاسخ وزیر آموزش و پرورش و بی‌توجهی به لایحه نظام پرداخت هماهنگ انتقاد می‌کنند و در بیانیه خود از رئیس  جمهور می‌خواهند تا برای چند روز جمعیت یک میلیونی فرهنگیان را همچون استانی بنگرند و به مشکلات آنان رسیدگی کنند.

آری! بی‌توجهی به قشر فرهنگی، بی‌توجهی به سرنوشت 15 میلیون دانش‌آموز است، بی‌توجهی به نسل فردا و آینده این کشور است.

مشکلات معلمان به همین جا ختم نمی‌شود. گروهی از کارشناسان معتقدند دوری مکان زندگی آموزگاران از محل تدریس آنان آسیب‌های جدی مادی و معنوی بسیاری به دنبال دارد.
دکتر علیرضا شریفی، می‌گوید: «در شهرهای بزرگی نظیر تهران بین 20 تا 25 درصد درآمد ماهانه معلمان در راه رفت و برگشت هزینه می‌شود و این در حالی است که در کل درآمد این افراد به سختی کفاف زندگیشان را می‌دهد.»

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: «معلمانی که برای رسیدن به محل تدریس خود مسافت‌های طولانی می‌پیمایند در دراز مدت نسبت به معلمانی که چنین مشکلی را ندارند دچار رکود مطالعاتی می‌شوند. چرا که بیشتر زمان و انرژی آنان در راه رسیدن به خانه و مدرسه تلف می‌شود.»

جای خالی پرورش

«زنگ پرورشی» که در هفته حدود 2 ساعت از زمان حضور دانش‌آموزان در مدرسه را به خود اختصاص می‌دهد از بی‌برنامه‌ترین زنگ‌ها در برنامه تحصیلی به شمار می‌آید. واژه «پرورش» نه فقط برای دانش‌آموزان بلکه برای معلمان و حتی مسئولان هم تعریف نشده است.

زنگ پرورشی یعنی زنگ بیکاری، زنگ ورزش و دو ساعت بدون هیچ معلم و مربی‌ای وقت را هدر دادن. هر چند خبرهایی مبنی بر تدوین کتاب‌های «بازی‌های پرورشی» و برنامه‌های مربوط به کلاس‌های پرورشی در اتاق‌های فکر ویژه!! در وزارت آموزش و پرورش به گوش می‌رسد، اما تا پایان مطالعه و تدوین و تایید و توزیع کتاب‌ها راه بسی طولانی است.

سیدباقر پیش نمازی، معاون امور پرورشی و تربیت بدنی وزارتخانه گفته: «مطالعات بر روی موارد پرورشی در دست کارشناسان و باز مهندسی است و نتایج آن به مرور زمان اعلام خواهد شد!»

به گفته وی، محتوای دروس پرورشی در دوره راهنمایی و متوسطه دگرگون خواهد شد و بخشی از آن به منظور تلفیق آموزه‌های پرورشی با ورزش و نشاط آمیخته و به این ترتیب دریافت اهداف تربیتی مؤثرتر واقع خواهد شد.

متأسفانه تمام وعده‌ها در حد حرف  باقی ماند و هیچ قول و وعده‌ای عملی نمی‌شود. آنقدر آقای وزیر حرف‌ها و شعارهایش در زمان کسب رای اعتماد از مجلس را به دست فراموشی سپرد که در روز پیوند اولیا و مربیان خبر طرح استیضاح ایشان دهان به دهان می‌چرخد.
چند روز پیش قدرت‌الله ایمانی از آماده شدن طرح استیضاح محمود فرشیدی، وزیر آموزش و پرورش در مجلس شورای اسلامی خبر داد.

نماینده خرم‌آباد دلایل عمده طرح استیضاح را ضعف شدید مدیریت و عدم توانمندی در تسلط وزیر بر وزارتخانه، عدم شایسته سالاری در انتصاب مدیران ستادهای اجرایی و روسای مدارس کشور و ترویج حزب‌گرایی و خویشاوند سالاری در این کار، ایجاد هرج و مرج  و نابسامانی و اداره ملوک الطوایفی ادارات آموزش و پرورش، ورود آگاهانه به مناقشات و تسویه حساب‌های حزبی، شخصی و محلی و حمایت از افراد و احزاب خاص، عدم پاسخگویی به مطالبات به حق فرهنگیان، عدم پایبندی به شعارهای مطرح شده در زمان رای اعتماد و عدم تعامل مثبت با نمایندگان ملت عنوان کرد.

حال خودتان قضاوت کنید آیا بهتر نبود به جای روز پیوند اولیا و مربیان که با حضور دانش‌آموزان همیشه برقرار است، روزی را به نام پیوند مربیان و مسئولان نام می‌نهادیم تا علاوه بر حل مشکلات قشر فرهنگی جامعه نسبت به سرنوشت 15 میلیون دانش‌آموز هم کمی حساس‌تر می‌شدیم.

کد خبر 5919

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز