اولین مخلوق حضرت حق نوروجودی رسول مکرم اسلام است که «اول ماخَلـَقَالله نوری» وآن حضرت و خاندان پاکش واسطه فیض خداوند به مخلوقات هستند و در سلسله علل طولی - طبق قاعده امکان اشرف- پس ازواجب الوجود قراردارند.
ازآنجا که آن ذوات نورانی صراط مستقیم الهی هستند ومورد توجه حضرت حق، هرکس میخواهد بهالله برسد باید ازمسیرآن عبورکند وچون خداوند به ذات وافعال خویش عشق میورزد وحضرات معصومین اولین تجلیات آن ذاتند فرستادن درود بر آن ذوات مقدس و تقرب به آنها باعث جلب نظر حضرت حق میشود.
در ادامه این فقره ازدعا اشارهای به طلب ِشنیدن دعا ازجانب حق شده است.باید توجه کرد که طبق بیانات حضرات معصومین که خزانه علوم الهی هستند، سمع ازاسماءذات الهی است واسماءذات، عین ذات بسیط وبی نهایت حق بوده وغیرقابل تفکیک ازذات هستند.پس این طلبِ شنیدن چیست؟ اهل نظرمعتقدند آنچه ارزش شنیدن دارد، که شنیدنی باشد.به عبارتی عبد سالک درهمین ابتدا خواهان تحول ورشدوشکوفایی است ومی خواهد خداوند اورابه جایی برساند که سخنش شنیدنی شود وحق به اواقبال کند.اقبال وتوجه حق با اسماءجمال ورحمت نیزپس ازرفع حجب است ورفع حجب نیزتاحدود بسیارزیادی پس ازیقظه وانتباه وبیداری وقیام به توبه است.
روح حیوانی نداردغیر نوم
حسهای منعـکس دارند قــوم
یقظه آمد نوم حیوانی نماند
انعکاس حس خود ازلوح خواند
درسفر الیالله، یقظه اساس امراست، زیرا بنیاد وهم وخیال را درهم میریزد وموجودیت وجایگاه موهوم قبلی راکه مبتنی برغفلت وجهل است به سالک مینمایاند.شاید اینکه درقرآن کریم به اهل ایمان میفرماید:یا ایها الذین آمَنوا آمِنوابالله...هدفش بیدارکردن اهل غفلت وجلب توجه آنان به امورحقیقی وویران کردن بنیان سراب آنها باشد. پس سالک دراین فرازازدعا از معشوق تمنا دارد که زبان قال را به زبان حال وفطرت تبدیل کند و او رابه عوالم روحانی سیر دهد که:هم دعا از تو، اجابت هم زتو.
نکته دیگراین فرازمناجات، فرارالیالله است که یکی ازمقامات عارفان است.سالک پس از بیداری وتوجه به حقایق، آنچه رابه آن دل بسته بود، موهوم وغیرقابل اتکامی بیند ومزاحم، پس خود رادرعالم تنها مییابدوتاحدودی پی به فقرخویش میبرد ودچاراضطراب میشود ودراین حال ازماسویالله وخود، قطع تعلق میکند وازآنها به سویالله میگریزد وسعی درانعدام انانیت دارد.
میان عاشق ومعشوق هیچ حایل نیست
توخودحجاب خودی حافظ ازمیان برخیز
تحصیل این مقام وفرارازخود ولقاءبا اسماءجمال وجلال الهی وشهودِمقدماتی درمراحل اولیه سلوک وفتح قلب دراین فقره ذکرشده است که با مجاهدت و ریاضت به دست میآید.
جد وجهد اینجات باید سالها
زان که اینجا قلب گردد کارها
این مرحله ادامه منطقی مرحله قبل است؛ زیراوقتی کلام، شنیدنی شدوحضرت حق به سالک توجه کرد مرحله به مرحله به تکامل میرساند و جذبه حق، سالک راازخود بیخودمی کند.