به گزارش همشهریآنلاین پیروز حناچی، شهردار تهران، در یادداشتی در ادامه سلسله گزارشهای «اداره شهر» برای روزنامه همشهری نوشت: ۲ گزارش پیشین بر آن بود تا توضیح دهد که چگونه هزینه اداره شهر تهران در ۳ دهه گذشته، از طریق فروشِ شهر تأمین می گردید؛ مسیری که به واسطه آن، زمین و آسمان شهر به کالایی اقتصادی تقلیل یافته بود که در کوتاه ترین زمان، سودآوری های کلان برای سوداگران داشت. بهطوری که خصوصی سازی و تجاری سازی «فضاهای عمومی شهر»، مکان های حضور، تجمع و ارائه خدمات به شهروندان را از دسترس و اختیارِ عموم مردم خارج کرده و به جای آن برج های مسکونی و مراکز تجاری و هتل و... برای بهره برداری اقتصادی هرچه بیشتر از فضای مشاع همه شهروندان به نفع گروهی خاص را رواج داد. بهعبارتی دیگر فرایندهای تولید، توزیع و تخصیص فضاهای شهری در سازوکاری خارج از کنترل جمعی شهروندان قرار می گرفت.
در این ۳ دهه، روحیه بهره کشی اقتصادی از فضاهای عمومی شهر به درون دستگاههای اجرایی و حاکمیتی نیز رسوخ پیدا کرد و مجموعه قابل توجهی از ساختمان های تجاری عظیم توسط این گروه در شهر ساخته شد. پیامدهای ناشی از این منطق اقتصادی در دهههای اخیر به باغ ها، خانههای تاریخی و میراث راستین شهر نیز وفا نکرد و در پسِ تاخت و تازِ گروه اندک سرمایه دار که بر سرِ تسخیر فضای شهری در رقابت بودند، فساد گسترده ای را ایجاد کرد. موارد بیان شده به آن معنا نیست که در دورههای قبل فعالیتهای مفیدی در راستای گسترش فضاهای عمومی برای شهروندان انجام نشده است. نکته حائز اهمیت تأکید بر روند غالب مدیریت شهر در دورههای گذشته برای تملک فضاهای عمومی و بدل کردن آنها به کالایی برای سودآوری اقتصادی است.
اما در دوره حاضر و در راستای تحقق شعار «تهران؛ شهری برای همه»، مدیریت شهری فعلی یکی از مهمترین عرصههای فعالیت خود را تلاش پیرامونِ بازپس گیری فضاهای عمومی شهر تهران برای عموم شهروندان قرار داده است.
پس گرفتن فضاهای عمومی شهر به نفع شهروندان، پیش شرطِ امکانپذیری دیگر آرمانهای رهاییبخش در سیاستگذاری شهری، یعنی گسترش حوزه عمومی و انسان محور شدن شهر بود. اهمیت این موضوع از آن روست که فقدان فضای عمومی در شهر باعث سرکوب حس تعلق به هویت مشترک و شکل نگرفتن خاطره جمعی از شهر در ذهن شهروندان خواهد شد. بدون وجود فضاهای عمومی مناسب، شهر به سلول های سکونت مجزا از یکدیگر تبدیل میشود. جایی که سود و منفعت شخصی اولویت شهروندان بوده و ارتباط معناداری با کلیتی به نام شهر نداشته و روح جمعی در آن تضعیف شده است. شهری که در آن بی تفاوتی نسبت به یکدیگر و احساس تنهایی و بیگانگی تسری پیدا میکند.
برای مقابله با این وضعیت مدیریت شهری فعلی، تغییر مسیر ریل گذاری شهر برای گسترش و بازپسگیری فضاهای عمومی به نفع شهروندان را آغاز کرد. مسیری که نیازمند اتخاذ سیاستی منسجم در جهت گسترش فضاهای عمومی شهر بود. دردوره ای که اینجانب تصدی مدیریت شهری را بهعهده داشتم، ۷۸ بوستان با مساحت ۲/۱۴۱ هکتار در شهر تهران احداث و راه اندازی شد و تعداد محلههای بدون بوستان از ۱۷ محله به ۹ محله رسید. فضای عمومی معنای دیگری هم دارد که معمولاً از نظر دور می ماند. مدیریت شهری فعلی اعتقاد دارد که شهرداری بهخودی خود مالک هیچچیز نیست. هر آنچه در مالکیت شهرداری قرار دارد، در واقع متعلق به عموم مردم و ملک مشاع همه آنهاست؛ بنابراین شهرداری نباید آنها را بدون درنظر گرفتن منافع عموم شهروندان در اختیار دیگران قرار دهد. این درحالی است که در دهههای گذشته، املاک متعدد و عموماً بی ضابطه در اختیار افراد، نهادها و گروههایی گذاشته شد که غالباً بهره برداری آنها ربطی به منفعت عمومی جامعه نداشت. با چنین رویکردی مدیریت کنونی شهرداری تهران بازپس گیری و گسترش فضاهای عمومی را در چند حوزه دنبال کرده است:
۱- تملک اراضی تحت مالکیت دستگاههای اجرایی و حاکمیتی به نفع مردم.
۲- تملک باغهای شهر و فراهم کردن امکان استفاده همه شهروندان از آنها.
۳- تملک برخی کارخانهها و صنایع قدیمی بازمانده در شهر و بدل کردن آنها به فضای عمومی شهر.
۴- تملک و بازسازی بناهای تاریخی و گشودن درب های آنها به روی عموم مردم.
۵-صدور مجوز برای بازسازی خانههای قدیمی غیرمیراثی به بخش خصوصی و تبدیل کردن آنها به فضای عمومی مانند کافه و گالری و رستوران.
۶- برچیدن فضاهای کارگاهی در سراسر شهر و بازگرداندن آنها به عموم مردم.
۷-اقدام جهت بازپسگیری املاک مردم (که در دورههای قبل واگذار شده بود) از نهادها، گروهها و افراد صاحب قدرت و نفوذ.
۸-ساماندهی میدانگاهها و بازآفرینی خیابانها و فضاهای فرسوده.
در ادامه گوشهای از فعالیتهایی که در هر یک از این حوزهها انجام شده برای اطلاع عموم مردم و شهروندان تقدیم میشود:
۱-تملک اراضی تحت مالکیت دستگاههای اجرایی و حاکمیت به نفع عموم مردم
بخش بزرگی از مالکیت «پهنههای گسترده» در شهر تهران در اختیار دستگاههای اجرایی و نهادهای حاکمیتی است که در بسیاری از آنها نگاه بخشی، به مسائل شهری نهادینه شده است. ما تلاش کردیم با استفاده از همه ظرفیتها و امکان هایی که برای مذاکره و اجماعسازی وجود داشت، دستگاههای مختلف را متقاعد کنیم که از منافع بخشی صرفنظر کرده و به فرایند تخصیص اراضی برای استفاده همه شهروندان کمک کنند. خوشبختانه با همراهی دستگاهها و پشتیبانی رهبری و رئیس جمهور، در این زمینه توفیقات قابل توجهی داشتیم؛ برای نمونه میتوان به تملک ۴۵ هزار مترمربع از اراضی شمال مصلای تهران، حد فاصل بزرگراههای حکیم و همت و تبدیل آن به پارک و فضاهای فرهنگی و توافق با ارتش جمهوری اسلامی ایران برای تبدیل پادگان ۰۶ به پارکی ۳۵ هزار مترمربعی اشاره کرد. در همین زمینه همکاری مناسبی نیز با بنیاد مستضعفان آغاز شده و چشمانداز مطلوبی برای افزودن برخی املاک این مجموعه به فضاهای عمومی شهر وجود دارد. این الگو قابلیت آن را دارد که مورد توجه سایر نهادها و دستگاههای اجرایی نیز قرار گیرد و به گسترش فضاهای عمومی در شهر کمک کند.
۲- تملک باغهای شهر و فراهم کردن امکان استفاده همه شهروندان از آنها
در این دوره، حفاظت از باغات سطح شهر و تلاش برای تملک و بدل کردن آنها به فضای عمومی، از مسیرهای متعددی پیگیری شد. از منظر قانونی لغو مصوبات مفسده انگیزی مانند مصوبه ساخت برج باغ ها از تخریب پرسرعت باغات به انگیزه ساخت برج های مسکونی جلوگیری کرد. در کنار آن با توافق با دستگاههای مختلف توانستیم برخی باغات را به تملک شهرداری درآورده و پس از بازسازی و آماده سازی به عنوان بخشی از فضای عمومی در اختیار شهروندان قرار دهیم؛ برای نمونه توافقنامه مهمی با بنیاد مستضعفان تنظیم شده است که براساس آن باغات تحت تملک این بنیاد جهت تبدیل شدن به فضای عمومی به شهرداری واگذار میشوند؛ ازجمله مواردی که طی این تفاهم به ثمر نشسته است میتوان به باغ سلیمانیه به مساحت ۲۰ هزار مترمربع در منطقه ۱۴ تهران و باغ عبقری (بوستان پدر) به مساحت ۱۱هزار متر در منطقه ۲ تهران (سعادت آباد) اشاره کرد که اکنون به فضای عمومی شهر افزوده شده است. علاوه بر این دو باغ، ۱۷ باغ دیگر در مناطق مختلف شهر تهران توسط شهرداری از مالکین آنها خریداری شده و در اختیار مردم قرار گرفته است. بوستان دامپزشک به مساحت ۲۰ هزار مترمربع در منطقه ۱۱، بوستان باغ سبزی به مساحت ۱۷ هزار متر در منطقه ۱۷، بوستان نشاط کودک به مساحت حدودا ۵هزار مترمربع در منطقه ۱۳، باغ سازور به مساحت حدودی ۲.۳ هزار مترمربع در منطقه ۸ و بوستان علاءالدوله به مساحت ۲ هزار مترمربع در منطقه ۱۲ از آن جمله اند. جمع مساحت این بوستانها حدودا ۹۵ هزار مترمربع است.
۳- تملک برخی کارخانهها، صنایع قدیمی بازمانده شهر و بدل کردن آنها به فضای عمومی شهر
بخشی از پهنههای گسترده در شهر تهران، کارخانهها صنعتی قدیمی ای هستند که بنا به دلایلی هنوز از سطح شهر خارج نشده اند. جلوگیری از دست اندازی صاحبان سرمایه به این پهنهها و ممانعت از تبدیل آنها به بناهای تجاری و مسکونی یکی از سیاستهای مدیریت شهری فعلی تهران بود. به خصوص آنکه بناهای موجود در برخی از این کارخانهها امروزه واجد ارزش تاریخی نیز هستند. برای نمونه موضوع کارخانه سیمان ری، در هیأت دولت طرح و با مصوبهای، برای تبدیل شدن به «موزه صنعت» تحویل شهرداری تهران شد.
۴- تملک و بازسازی بناهای تاریخی و فرهنگی و گشودن درب های آنها به روی عموم مردم
شهر تهران برای بیش از ۲ قرن پایتخت ایران بوده است. از اینرو بناهای تاریخی و فرهنگی مهمی مربوط به درباریان و چهرههای فرهنگی و سیاسی در این شهر به یادگار مانده است؛ بناهایی که در بسیاری موارد در معرض بی توجهی بوده اند و از طمع سوداگرایان برای کسب منفعت اقتصادی در امان نبوده اند. شناسایی، تملک، بازسازی و گشایش این بناها برای بازدید عموم مردم در زمره سیاستهای اصلی شهرداری در حوزه آزادسازی فضاهای عمومی به نفع شهروندان است. در این زمینه مدیریت شهری فعلی اقدام به تملک بناهایی که در اختیار بازماندگان و وراث بود، کرده و از طریق مذاکره با نهادها و دستگاههای اجرایی کشور، سعی شده تا برخی بناها به فضاهای عمومی بدل شود؛ برای نمونه عمارت کلاهفرهنگی پس از مذاکرات طولانی با سپاه، برای مرمت، تحویل شهرداری تهران شد تا پس ازآن جهت بازدید عموم مردم گشایش یابد. احیای ۱۰ خانه قدیمی در منطقه ۱۱، بازسازی آرامگاه شهدای مشروطه (آرامگاه ملک المتکلمین)، مرمت خانه نیمایوشیج، اتمام بازسازی خانه موزه سیمین و جلال، خانه موزه اخوان ثالث، موزه دکتر معین، مرمت خانه موزه مینایی، خانه اتحادیه، موزه مشاهیر، خانه موزه لرزاده، خانه فولادمند و شروع مرمت تئاتر نصر ازجمله این فعالیتها بوده اند.
۵-صدور مجوز برای بازسازی خانههای قدیمی غیرمیراثی به بخش خصوصی و تبدیل کردن آنها به فضای عمومی مانند کافه و گالری و رستوران
بخش دیگری از فعالیت ما در جهت گسترش فضاهای عمومی به نفع شهروندان، از طریق صدور مجوز برای بازسازی خانههای قدیمی غیرمیراثی به بخش خصوصی برای تأسیس کافه و رستوران و گالری های هنری و فرهنگی انجام شده است. خانههایی که معمولاً افراد با ورود به آنها به خاطرات گذشته خود سفر می کنند و دستکم برای لحظاتی میتوانند زیستِ متفاوتی نسبت به آپارتمان های امروزی را تجربه کنند. بررسی های شهرداری نشان می دهد این فضاها با استقبال گسترده شهروندان روبه رو شده اند و به سرعت به عنوان یکی از فضاهای عمومی مهم در شهر جای خود را در میان شهروندان بازکرده، به محل حضور و دیدار و گفت وگوی آنها بدل شده اند.
۶- برچیدن فضاهای کارگاهی در سراسر شهر و بازگرداندن آنها به عموم مردم
ازجمله موضوعاتی که فضای عمومی شهر را برای شهروندان غیرقابل استفاده میکند، حضور پایان ناپذیر کارگاههای ساختمانی در سطح شهر به خصوص در اماکن شلوغ و پرتردد است. این حضور دائم در چند دهه گذشته برای پیمانکاران پروژههای عمرانی به عادت بدل شده بود. مدیریت فعلی شهر تهران تلاش کرد، با این رویه غلط که تضییع مسلم حقوق عموم شهروندان است، مبارزه کند. بازگرداندن ۱۰۰ هزار مترمربع فضاهای کارگاهی به شهر ازجمله در مکان های مهمی مانند میدان هفت تیر نتیجه این مبارزه در دوره مدیریتی فعلی بوده است.
۷- اقدام جهت بازپسگیری املاک مردم (که در دورههای قبل واگذار شده بود) از نهادها، گروهها و افراد صاحب قدرت و نفوذ
همانطور که گفته شد بخش دیگری از گسترش فضاهای عمومی، به حراست از املاک مردم و بازپسگیری آنها از افراد صاحب قدرت و نفوذ برمیگردد. متأسفانه بررسیهای ما نشان می دهد در مدیریت شهری ۳ دهه گذشته، تعداد قابل توجهی از املاک مردم و به اشکال مختلفی که نمیتوان آنها را در مسیر منفعت عموم شهروندان ارزیابی کرد، به افراد، نهادها و گروههای خاص واگذار شده بود. اما در این دوره از مدیریت شهری تهران، تیم حقوقی ویژه ای مسئول بررسی این واگذاریها و طراحی اقدام های لازم جهت بازپس گیری این املاک شد. تیم حقوقی تعیین شده، به واسطه قدرت و نفوذ برخی از این مجموعهها و افراد، با مسیری پیچیده و دشوار برای بازپس گرفتن املاک مردم روبه رو بود. بااین وجود در این دوره ما توانستیم ۴۰۰ ملک را پس بگیریم و با تلاش فراوان برای ۲۰۰۰ ملک دیگر نیز تعیین تکلیف کنیم.
۸-ساماندهی میدانگاهها و بازآفرینی خیابانها و فضاهای فرسوده
بسیاری از فضاهایی که میتوانستند کاربرد عمومی برای شهروندان داشته باشند بهدلیل بیت وجهی و فقدان سیاست منسجم گسترش فضاهای عمومی، در چند دهه گذشته ساماندهی نشده بودند. در دوره فعلی و در جهت گسترش فضاهای عمومی برای استفاده همه شهروندان، ساماندهی میدانگاه عرشه امیرکبیر به مساحت ۸.۴ هزار مترمربع، میدانگاه خورشید راگا به مساحت حدود ۶ هزار مترمربع، میدانگاه بریانک به مساحت ۱۲ هزار مترمربع، میدانگاه دریافت به مساحت حدود ۱۰ هزار مترمربع و طراحی تبدیل میدان امام خمینی به پلازای مرکزی شهر تهران انجام شد. همچنین بیش از ۱۰۰ هزار متر مربع از همچنین طرح بازآفرینی خیابان فدائیان اسلام و طرح نیلوفری در مناطق ۱۷ و ۱۸، ازجمله طرحهای شهرداری تهران در دوره فعلی جهت تبدیل خیابان ها به محلی برای گردشگری و حضور شهروندان بوده است. باوجود همه این اقدامات در زمینه بازپسگیری فضاهای عمومی به نفع شهروندان، همچنان شهر تهران دارای «پهنههای گسترده»، «باغات»، «خانههای تاریخی» و «صنایع قدیمی» قابل توجهی است که می بایست با پیگیری منظم و تداوم همین سیاستها به تدریج تملک شده و به فضاهای عمومی شهر اضافه شوند.
آنچه مهم است «ریل گذاری» اداره شهر در مسیری است که به نفع همه شهروندان باشد. مدیریت فعلی شهرداری تهران این سیاستها را در شرایطی پیش برد که از همه سو در تنگنای مالی به سر می برد. امید است با گذر از ایام دشوار تحریم و بیماری کرونا، مدیریت شهری در تهران بتواند این مسیرها را با سرعت و جدیت بیشتری پیش ببرد و از تاریخ، هویت و فضای شهر، برای استفاده عموم شهروندان محافظت کند. تثبیت این مسیرها و ممانعت از بازگشت به مسیرهای قبلی در شرایط فعلی اهمیت فراوان دارد. امری که به همت شهروندان و فعالان مدنی و رسانهها و حساسیت آنها نسبت به سرنوشت «پهنههای گسترده»، «باغات»، «خانههای تاریخی» و «صنایع قدیمی» در شهر وابسته است. مسئولیت دفاع از شهر، مسئولیتی است که آن را نخست خود شهروندان می بایست بر عهده گیرند تا به میثاق و ائتلافی عمومی برای بازپس گیری حوزههای عمومی به نفع شهروندان منجر شود.
نظر شما