ظهور
باز بوی جمعه میآید. سحرش با غم دیدار تو همراه است. عشق و صفا و صداقت همه از نام پر مهر توست. همه عالم را بانگ دهید: مهدی موعودعج از سفر میآید.
مجتبی ناطقی، خبرنگار افتخاری از کرج
لحظههای بارانی
از اینکه نام مهربانت را بر زبان بیاورم میترسم. نمیدانم لیاقت نام تو را دارم؟ اما میخواهم بخوانمت تو را با نام کوچکت و از اعماق قلبم بگویم: مهدی جانعج! به اندازه تمام جمعههای خاموش و لحظههای بارانی انتظار، دوستت دارم.
یاسمن رضائیان، خبرنگار افتخاری از تهران
تصویرگری از گلچهره مرادی باستانی، خبرنگار افتخاری ، اراک
به امید ظهورت
روزها و شبها میگذرند. ساعتها و ثانیهها سپری میشوند، اما تو هنوز اشک چشمان مادربزرگهایمان را پاک نکردهای.
هر جمعه نرگسهای باغچهمان به امید ظهورت به زندگی لبخند میزنند؛ اما تو هنوز نیامدهای.
نمیدانم کی میآیی و کدام جمعه بهترین جمعه خواهد شد. تنها میدانم که ظهورت را ایمان دارم و آمدنت را انتظار میکشم.
الهه احمدی مرادی، خبرنگار افتخاری از تهران
باران مهر
آسمان شهر من پر است از شاپرکهای مسافری که نام تو بر لبهایشان نقش بسته است. تمام شعرهایم به نام توست. کجایی، ای با تو بودنم آرزویم تا ابد؟
من خستهام از تمام غولهای آهنی . من به تو رو کردهام. دل خشکیدهام باران مهر تو را به انتظار نشسته است.
بیا که سرزمین من تنها با دیدگان تو زنجیرهای اسارت را خواهد گسست. بیا که من تو را میجویم. ای که دیدگان ما فرشی است برای قدمهای تو مهدی جان عج!
الهام حقگوی مهر، خبرنگار افتخاری از تهران
عصر انتظار
شاید فردا بیایی، از آن غروب تنهایی.
از صبح تا شب پشت پنجره به انتظار نشستهام اما نیامدی!
آخر چرا؟
معصومه عظیمی، خبرنگار افتخاری از قم
تصویرگری از زهرا بیرامی ، خلخال
بهار
همه منتظریم. چشم به افق دوختهایم.
همه میدانیم که میآیی و بهار را به زمین سرد و خزان زده هدیه میکنی. همه از تو میگویند و آمدنت را انتظار میکشند.
مهدی جان(عج)! به منتظران بیقرارت بگو تا کی؟
فرزاد زارعزاده، خبرنگار افتخاری از تهران
هدیه ماه شعبان
ای موعود هستی!
روزی که آسمان تو را به مهمانی زمین فرستاد، غلغلهای در ذرات وجود برپاشد. روزی که فرشتگان تو را به ماه شعبان هدیه کردند، دریاها موج برداشتند و کوهها پر گرفتند. ماه خندید و خورشید چهره گشود. درختان و گلها جان تازهای یافتند و فضا مشکافشان شد.
طیبه کرانی، خبرنگار افتخاری از تهران
بهاری تازه
ساعتها، روزها، هفتهها، ماهها و سالها میگذرند. مسافری در راه است. مسافری که روزی از راه میرسد و این دلهای منتظر را آرام میکند و با آمدنش بهاری تازه میآورد.
یاسمن مجیدی، خبرنگار افتخاری از تهران
تصویرگری از فهیمه محمدی، خبرنگار افتخاری ،تهران
چشم به راه
هر جمعه از این سوی کوچه به آن سوی کوچه میروم. به آسمان مینگرم. ساعتها به انتظار مینشینم، به امید اینکه اولین کسی باشم که او را میبینم.
هر شب جمعه چشم به راه او هستم و از شنبه تا جمعه برای رسیدنش ثانیهها را میشمارم.
محدثهسادات باباجهدی، خبرنگار افتخاری از تهران
سفر نخستین انتظار
ای عزیز دل ما!
سلام بر تو آنگاه که نسیم خدا نقاب از چهره زیبای تو برمیدارد و آفتاب نگاهت بر اهل زمین سایه میافکند.
سلام بر تو که سطر نخستین انتظاری و سرآغاز دفتر آرزوها.
درود بی پایان قلبها و قلمها بر تو باد.
لیلا عبدالهی از خرمآباد
تو خواهی آمد
تو خواهی آمد... تو که مهربانترین هستی و تپشهای قلبم صدایت میزنند.
تو خواهی آمد... تو که شمعدانیهای مادربزرگ چشم انتظارت هستند و پیچکهای باغ همسایه به عشق دیدنت سربرافراشتهاند.
میدانم.
خواهی آمد...
صدای قدمهایت میآید...
تو در راهی...
سمانه مالمیر، خبرنگار جوان از قم