مرضیه مهدوی: ایران سرزمین رؤیاها نیست. سرزمینی رؤیایی است بهشتی پر از بهشت‌های دیدنی و کوچک در گوشه‌گوشه این خاک رؤیایی.

سفر، یکی از لذت‌بخش‌ترین رؤیاهایی است که به عمل نیز بسیار نزدیک است. سفر فقط یک لذت نیست، یک استراحت نیست، یک تفریح نیست. یک نیاز است، یک ضرورت فراموش‌نشدنی.

تابستان را خدا فقط برای روزهای گرم و طولانی نیافریده که خوشه‌ها را درو کنیم، غله‌ها را انبار کنیم و توشه‌ای بیندوزیم برای زمستان. تابستان فقط فصل عاقبت‌اندیشی نیست؛

فصل عرق ریختن کلافه‌کننده است تا زیر باد کولر بنشینیم و میوه‌های خنک بخوریم و طبیعت زیبا را زیر نور کورکننده خورشید بگردیم و خدا را ستایش کنیم.

سرزمین ما، آنقدر جادویی و دیدنی است که برای دیدن تمام نقاط و شهرها و روستاهایش، شاید یک عمر فقط زمان کوتاهی باشد. همه ما هم سفر کردن را دوست داریم.

آنقدر که تمام عوامل فوق یکجا جمع می‌شوند تا ما راهی یک نقطه دیدنی بشویم. گاهی اوقات می‌رویم که چادر بزنیم، گاهی در منزل اقوام اطراق می‌کنیم، گاهی به هتل می‌رویم، گاهی هم لذت سفر با تور را تجربه می‌کنیم. ما ایرانی‌ها مردمی اجتماعی هستیم.

یعنی همیشه دور هم جمع‌شدن را دوست داریم. چه در سفر، چه در حضر. دیگر برایمان این فکر جا افتاده که دور هم بودن، با هم بودن بیشتر خوش می‌گذرد.  سفر با تور یکی از جاذبه‌های سفر است.

چند روز پیش یک آگهی نیمه‌پنهان و کوچک در گوشه‌ای از نیم‌صفحه روزنامه‌ای دیدم که مردم را به یک سفر 3 روزه به بهشت پنهان دعوت می‌کرد برای ورزش. وقتی با آن شماره تماس گرفتم، توضیح داده شد که هدف اصلی این تور، خندیدن است نه به هم خندیدن بلکه با هم خندیدن.

نه به جوک خندیدن بلکه به هر موضوع جالب یا... قیمت تور آنقدر بالا بود که خودبه‌خود خنده آدم درمی‌آمد! برای یک تور 3 روزه به یکی از شهرهای شمالی که با تهران حدود 4 یا 5 ساعت فاصله دارد رقم بیش از دویست هزار تومان تعیین شده بود.

حالا اگر بنده آدمی بودم که خودبه‌خود اهل خنده نبودم فکر کنید چه غوغایی به‌پا می‌شد اما فی‌الواقع چون بنده از هدف تور هم مطلع شدم به استقبال برنامه تور رفتم و حالا نخند و کی بخند! به‌نظرم مسئول تور وقتی فهمید که بنده ناقابل، خود به‌خود اصلاً از روز ازل تا به ابد روانم شاد و خرم است، دلش خواست سریع اسمم را بنویسد که مبادا مشتری خندانی را از دست بدهد و متضرر بشود.

مدت‌های طولانی است که مسئولین امور گردشگری و سفر می‌گویند که می‌خواهند تسهیلاتی دراختیار مسافران تابستانی بگذارند، کمپ درست کنند، هتل‌های ارزان‌قیمت بسازند، تبلیغ جاهای دیدنی را بیشتر کنند، مسافرت را تشویق کنند و...

وقتی یک سفر چندروزه با تور به یک کشور خارجی همجوار، بسیار ارزان‌تر از دیدن کشور خودمان درمی‌آید آیا به‌نظر شما عاقلانه است که وجه رایج مملکت را صرف توری بکنیم که قرار است فقط تویش بخندیم؟

آیا واقعاً آن حرف‌ها در زمینه اوقات فراغت، استفاده از تعطیلات تابستان، دور شدن از زندگی شهری، کمی استراحت و دیدن زیبایی‌های طبیعی کشورمان فقط در سهمیه بنزین تابستان خلاصه می‌شود؟

کد خبر 60573

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز