گرگ: پستچی هستم، درو باز کنید.
شنگول: لطفاً از زیر در، نامه را به داخل بفرستید.
گرگ: این کار از ادب به دور است و شایسته یک پستچی وظیفهشناس نیست.
منگول: مادرمان در را قفل کرده و ما نمیتوانیم باز کنیم.
گرگ: حیف شد! این نامه خبر برنده شدن شما برای جایزهای بزرگ است؛ اگر سروصدا نکنید، با یک تکان قفل در را میشکنم و نامه را تحویل میدهم.
حبه انگور: از کی تا به حال فرستادن نامه از زیر در، بیادبی است اما شکستن قفل، نشانه ادب و وظیفهشناسی است.
گرگ: اصلاً شما لیاقت دریافت هیچ جایزهای را ندارید و فقط به درد سیخ کباب میخورید. با این حرف، برهها شروع به داد و فریاد کردند و گرگ هم پا به فرار گذاشت.