به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، روز شنبه برای چندمین بار طی هفتههای گذشته بر توانایی این کشور برای نقش آفرینی بیشتر در افغانستان پس از خروج آمریکا تأکید کرد. براساس جدول زمانبندی اعلام شده، فرایند خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان تا پایان شهریورماه سالجاری تکمیل میشود. اردوغان در اینباره میگوید: ترکیه بیش از سایر کشورها در بازگشت ثبات به افغانستان نقش داشته و میتواند پس از خروج نیروهای آمریکایی، «تحت پوشش ناتو» حضور پر رنگتری در این کشور داشته باشد.
پیش از این دولت ترکیه اعلام کرده بود که بهرغم مخالفت طالبان، اصرار دارد کنترل فرودگاه کابل را در اختیار داشته باشد و بر این اساس رایزنیهایی را با آمریکا و ناتو برای تامین منابع مالی لازم در این زمینه آغاز کرده است. اگرچه دولتمردان و رسانههای ترکیه این روزها بهطور گسترده از نقش این کشور در افغانستان سخن میگویند، اما واقعیت نشان میدهد که حضور ترکیه در افغانستان اصولا رنگ و بوی نظامی نداشته است. برای درک بهتر این واقعیت کافی است بدانیم که ترکیه تاکنون در هیچ یک از عملیاتهای نظامی صورت گرفته در افغانستان مشارکت نداشته و ماموریت نیروهای این کشور به آموزش داوطلبان بومی، تامین امنیت بخشهایی از فرودگاه کابل و ارائه کمکهای انسانی و فنی خلاصه میشود. در واقع بخش عمده نفوذ ترکیه در افغانستان تاکنون مرتبط با قدرت نرم بوده و ارتباط چندانی با قدرت سخت و نظامی نداشته است؛ سفارت بزرگ ترکیه و هیأت دیپلماتیک بسیار فعال این کشور در کابل، نشانهای از این واقعیت است.
تمام این ها در حالی است که بهنظر میرسد آمریکا تاکنون با افزایش حضور نظامی ترکیه در افغانستان و مشخصا کنترل کامل فرودگاه کابل توسط این کشور موافق نبوده است. رویترز با اشاره به این موضوع به نقل از یک منبع در پنتاگون مینویسد: آنکارا شروطی را به انضمام پیشنهاد خود مطرح کرده که نمیتوان به سادگی آنها را پذیرفت. شاید بتوان بخشی از شروط مورد اشاره مقامات آمریکایی را در سخنان اخیر خلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه یافت. او ماه گذشته در نشستی با حضور فرماندهان نظامی ترکیه ضمن تأکید بر اراده این کشور در نقش آفرینی بیشتر در افغانستان گفت: این مسئله به موضع متحدان ما بستگی دارد. اگر حمایتهای سیاسی، مالی و لجستیک برای نیروهای ترکیه فراهم شود خواهان تامین امنیت فرودگاه کابل هستیم.
تکرار الگوی آذربایجان و معضل طالبان
ترکیه طی سالهای گذشته مسیر مشابهی را برای افزایش نفوذ همه جانبه خود در باکو پیموده است. از سرمایهگذاری عمده برای تقویت نفوذ سیاسی-فرهنگی تا افزایش نفوذ سیاسی و اخیرا فروش انبوه تسلیحات. جالب آنکه نفوذ ترکیه در هر دوی این کشورها به نوعی در رقابت با روسیه و ایران تعریف میشود؛ امری که نشان از وجود چشماندازی جامع در استانبول برای آینده آسیای میانه دارد. با وجود این، مسیر پیش روی ترکیه در افغانستان همانند آذربایجان هموار نیست. بدون شک مهمترین مانع در این مسیر، مخالفت طالبان با حضور نیروهای خارجی (از آمریکایی تا ترکیهای) در خاک افغانستان است. در گزارش شبکه الجزیره با اشاره به این موضوع آمده است: ترکیه تلاش میکند تا معضل تقابل با طالبان را از طریق تقویت روابط خود با پاکستان حل کند؛ گزینهای که اگرچه در کوتاهمدت ممکن است کارآمد باشد، اما در طولانی مدت نارضایتی دولت افغانستان را بهدنبال خواهد داشت. بر این اساس پیشبینی میشود که ترکیه راهی جز تعامل با طالبان برای افزایش نفوذ خود در افغانستان نداشته باشد. شاید بتوان تلاشهای ترکیه برای میزبانی گفتوگوهای صلح افغانستان با حضور طالبان را بر این مبنا تفسیر کرد؛ تلاشهایی که البته تاکنون بینتیجه باقی مانده است.
پیامهای اطمینان بخش برای غرب
افزایش نفوذ منطقهای ترکیه طی سالهای اخیر، تنشهای بیسابقهای را از میان این کشور با متحدان غربیاش در پیمان ناتو بهوجود آورده است. نقطه اوج این تنشها را میتوان در تلاش ترکیه برای مداخله در بحران لیبی مشاهده کرد؛ تلاشهایی که با ارسال حجم انبوهی از تسلیحات پیشرفته و حتی مستشاران نظامی برای مقابله با متحدان فرانسه در لیبی همراه بود. بر این اساس فشارهای غرب در سالهای گذشته علیه ترکیه رشد قابلتوجهی داشته است؛ از تشکیل ائتلافهای ضد ترکیه گرفته تا اعمال برخی از تحریمهای اقتصادی علیه این کشور. اما افزایش نفوذ ترکیه در آسیای میانه و قفقاز را نمیتوان لزوما همسو با این فرایند به شمار آورد.
علی باقر، پژوهشگر سیاستهای منطقهای ترکیه در اینباره مینویسد: آنکارا از طریق نقش آفرینی گسترده در جنگ اخیر قره باغ و همچنین تقویت قدرت نرم خود در افغانستان ثابت کرده که میتواند بازیگری توانمند برای مقابله با نفوذ روسیه و ایران در آسیای میانه و قفقاز باشد. این مسئله در سایه خروج آمریکا از افغانستان و کاهش حضور نظامی این کشور در سطح منطقه خاورمیانه از اهمیت دوچندانی برخوردار است. او همچنین پیشبینی میکند که افزایش نفوذ ترکیه در کشورهایی نظیر آذربایجان و افغانستان نه تنها حساسیت غرب را بر نمیانگیزد، بلکه به اهرم فشاری در دستان آنکارا برای کاهش فشارهای آمریکا و اروپا بر این کشور در سایر پروندهها تبدیل خواهد شد.
در عین حال نباید فراموش کرد که ترکیه تنها کشوری نیست که در انتظار جبران خلأ آمریکا در افغانستان به سر میبرد. مرکز پژوهشهای شبکه الجزیره در اینباره مینویسد: همانگونه که کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه زمینهساز تشدید رقابت قدرتهای بدیل است، خروج این کشور از افغانستان نیز، در را به روی افزایش نقش آفرینی کشورهایی همچون روسیه، ایران یا حتی پاکستان و هند باز خواهد کرد. به این ترتیب میتوان گفت ترکیه حتی درصورت موافقت و حمایت غرب، با چالشهای گستردهای برای تحکیم موقعیت خود در افغانستان روبهرو است. ترکیه نخستین کشور مسلمانی بود که با ارسال ۲۹۰ سرباز به افغانستان در ائتلاف آمریکا علیه طالبان مشارکت کرد. اگرچه طی سالهای گذشته نیروهای این کشور در افغانستان افزایش یافته اما آمار معتبری درباره تعداد دقیق این نیروها وجود ندارد. پایگاههای آموزشی ترکیه در اطراف کابل تاکنون بیش از ۱۲هزار نیروی نظامی افغانستانی (عمدتا پلیس) را تعلیم دادهاند.
پیشبینی میشود درصورت موافقت آمریکا و افغانستان با افزایش نقش نظامی ترکیه در کابل، میزان کمکهای اقتصادی و خدماتی آنکارا به این کشور جنگ زده بیشتر شود. هماکنون دولت ترکیه در برخی از پروژههای عمرانی، بهداشتی و کشاورزی افغانستان بهطور محدود همکاری میکند. این در حالی است که براساس الگوی توسعه همکاریهای ترکیه با کشورهایی نظیر آذربایجان، تاجیکستان، ترکمنستان یا حتی عراق، فرصتهای گستردهای را پیش روی این کشور برای افزایش نفوذ اقتصادی در افغانستان به وجود آورده است.
نظر شما