این نظر یک کارشناس برنامهریزی گردشگری است درباره تنوع چشماندازهای طبیعی پیرامون تهران و پاسخ به این سؤال که در شهری که امکانات فراغتی آن در حداقل ممکن است و فیالمثل تنها پایتخت جهان است که دیسنیلند ندارد، مردم برای گذران اوقات فراغت باید چهکار کنند؟ عکسها اشاراتی تصویری است درباره پاسخ فنی و علمی همین پرسش.
ازدحام طبیعتگردان در کنار یک برکه آب، وسط یک برهوت. بله، فقط یک برکه وسط یک برهوت. مقایسه شود با میزان بهرهبرداری توریستی ما از انواع چشماندازهای طبیعی تهران.
یک دریاچه مصنوعی (دریاچه پشت سد) و امکانات توریستی پیرامون آن. از این دریاچهها در استان تهران بیشتر از 20تا هست. اما هرگونه استفاده گردشگری از آنها را ممنوع کردهاند! وزارت نیرو هم مثل سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها و مراتع به جای طراحی برنامه و راهنما برای بهرهبرداری اکوتوریستی از منابعی که در اختیار دارد، راه آسانتر را در سدکردن ورود مردم به آنها دانسته است.
یک کمپ گردشگری، عمدتا طراحی شده برای اوقات شبانه خانوادهها، در پارکی همجوار شهر. صدها هکتار پارک جنگلی در پیرامون تهران از چنین ظرفیت و استعدادی برخوردار است، اما چرا تا حالا کسی فکر نکرده که از این عرصهها استفاده متنوعتری هم میشود به عمل آورد؟
انگار البرز است. برای جلب گردشگران فقط همین کلبههای ارزانقیمت لازم است و البته آدم جسور و فارغالبالی را که دارد کایتسواری میکند!
یک کمپ مجهز در آلمان. آنچه میبینید عمدتا موقت است؛ یعنی با اولین بارش برف برچیده خواهد شد، تا بهار سال بعد. میبینید که چنین کمپ بزرگی چقدر در هماهنگی با طبیعت پیرامون آن طراحی و اجرا شده است.
این است اکوتوریسم! ازدحام خودروهای گردشگران برای دیدن شیر دیدنی است. دیدنیتر البته برنامهریزی تور است و مدیریت محیط؛ زیرا میبینیم که حضور گردشگران اصلا به آرامش شیر لطمه نزده است.