اشخاص از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوتند. هر یک از افراد دارای صفات و ویژگیهایی هستند که در مجموع هستی آنها را تشکیل میدهد. هرچند بعضی اشخاص شباهتهایی با هم دارند ولی هیچگاه دو نفر به طور کامل شبیه هم نیستند. به عبارت دیگر اشخاص، منحصر به فرد هستند.
مدیران هنگام استخدام افراد برای یک شغل خاص، با توجه به نوع و ماهیت آن شغل، عوامل متعددی را درنظر میگیرند از جمله عوامل فیزیکی (چهره، قد و نوع لباس پوشیدن)، تواناییهای فرد اعم از تواناییهای فیزیکی و فکری، مدرک تحصیلی، مهارتهای فرد، تجربه کاری، تفاوتهای روانی افراد مثل نحوه نگرش، ادراک، خلاقیت و... .
البته دو موضوع را باید درنظر گرفت؛ یکی اینکه علم و دانش بشری در شناخت انسان بسیار محدود است و دیگر اینکه توانایی ما نیز در سنجش افراد محدود است.
یکی از عواملی که هنگام انتخاب افراد برای استخدام یا انتخاب برای یک شغل خاص میتواند مورد بررسی قرار گیرد شخصیت فرد است.
شخصیت، مجموعهای از ویژگیهای روانی- اجتماعی است که در فرد به صورت پایدار وجود دارد و بر رفتار و تفکر وی اثرگذار است.
به عبارت دیگر هر شغل دارای ویژگیهایی منحصر به فرد است؛ مثلا آیا این شغل نیازمند کار فکری است یا جسمی، محیط شلوغ دارد یا خلوت، کار بهتنهایی انجام میشود یا با گروه، نحوه نظارت چگونه است و بسیاری از مسائل دیگر؛ در مقابل، افراد هم دارای ویژگیهای شخصیتی هستند، دوست دارند بهتنهایی یا در گروه کار کنند، برخی به فعالیتهای ذهنی و برخی به فعالیتهای جسمی علاقه دارند، برخی مسئولیتپذیر و برخی مسئولیتناپذیر هستند.
تلاش این مقاله آن است که هر فرد را در شغل مناسب خود قراردهد به طوری که بین شغل و خصوصیات شخصی تناسب و سازگاری وجود داشته باشد. یک گزارش تحقیقی از آژانس استخدامی توکیو حاکی از آن است که شرکتهای ژاپنی به تناسب شخصیت داوطلبان با شخصیت سازمان و شغل بیشترین توجه و تاکید را دارند.
شاید راز موفقیت شرکتهای ژاپنی در این باشد که شخصیت افراد را مقدم برتخصص و مهارت آنها میدانند.
به اعتقاد بسیاری از نویسندگان، وجود تناسب بین شخصیت و ویژگیهای شغلی و سازمانی باعث ایجاد رضایت بیشتر فرد، ایجاد انگیزههای درونزا در فرد، افزایش کارایی، خلاقیت و مسئولیتپذیری خواهد شد اما در صورت عدم وجود این تناسب نمیتوان آن را با انگیزههای بیرونی مانند پول، پاداش و... جبران کرد.
در ادامه اشاره خواهیم کرد که تناسب ویژگیهای شغلی با شخصیت شاغل چگونه بر رضایت شغلی او اثر میگذارد.
به عبارت دیگر وجود تناسب بین ویژگیهای شخصیتی فرد از یکسو و ویژگیهای شغل وی از سوی دیگر باعث بالارفتن رضایت او از شغلش خواهد شد؛ همچنین وجود این تناسب به چه شکلی میتواند تاثیر عمیقی بر عملکرد بهتر فرد در شغلش داشته باشد.
تعریف شخصیت
شخصیت عبارت است از مجموعه ویژگیهای جسمانی، روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میکند (کریمی، 1376،7).
شخصیت افراد منحصر به فرد است اما شخصیت افراد مختلف دارای وجوه اشتراک نیز هست.
همچنین شخصیت فرد بالغ نسبتا ثابت باقی میماند اما دو عامل رشد و تجربه میتوانند آن را تغییر دهند (راس، 3.:1375.)
عوامل موقعیتی دو تاثیر عمده بر شخصیت دارند:
1 – بر شخصیت فرد تاثیر میگذارند.
2 – باعث آشکارسازی ویژگیهای فرد میشوند. یعنی برخی ویژگیهای شخصیتی فقط در شرایط خاصی خود را نشان میدهند (مورهد و گریفن، 1380، 69).
تئوریهای صفات شخصیتی
بنا بر نظر آلپورت هر شخص دارای مجموعهای از صفات مشترک است ولی همان شخص دارای تعدادی صفات متفاوت و منحصربهفرد نیز هست. آلپورت شخصیتها را به چهار دسته مشترک اجتماعی، سیاسی، مذهبی و زیباشناسی تقسیم میکند (مورهد و گریفن، 70،1380 ).
به نظر ریموند کاتل، هر انسان را میتوان در قالب مجموعه صفات شخصیتی توصیف کرد:
1 – صفات سطحی و ظاهری که منعکسکننده رفتارهای قابل مشاهده و ثابت است (درستی و نادرستی، خونسردی و صمیمت).
2 – صفات درونی یا منشأ که به علت مخفیبودن، اغلب قابل پیشبینی نیستند (اعتماد و سوءظن، بلوغ و عدم بلوغ، تسلط و عدمتسلط) (مورهد و گریفن، 70،1380).
نظریه شخصیتی انتخاب شغل
از دیدگاه این نظریه، انسان با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود شغلی را برمیگزیند که برآورنده نیازهایش باشد. افرادی که مشاغل یکسانی را انتخاب میکنند تا حدود زیادی ویژگیهای شخصیتی مشابهی دارند.
به نظر جان ال هالند هرکدام از انواع شخصیت، نیازمند محیطی است که با آن خصوصیات هماهنگی و سازگاری داشته باشد و بیشترین امکان برای رشد و شکوفایی خود را فراهم آورد. او در این زمینه شخصیت افراد را به 6 نوع تقسیم میکند:1 – کاوشگر 2 – هنرگرا 3- اجتماعی 4- واقعگرا 5- سنتگرا 6- سوداگر.
تناسب بین شغل و شخصیت
چگونگی شخصیت افراد در سازگاری شغلی اهمیت زیادی دارد. بعضی مشاغل برای افراد سربهزیر و ساکت مناسب است در حالی که تعدادی از مشاغل برای افراد برونگرا و سازگار مناسب به نظر میرسد. توانایی سازگاری اجتماعی سهم بزرگی در موفقیت شغلی دارد. در بعضی از مشاغل روی انواع خاصی از مهارتهای اجتماعی تاکید میشود؛ در مقابل برای برخی دیگر از شغلها افراد آرام و درونگرا مناسب هستند (حسینی، 80،1379).
رضایت شغلی
رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است. رضایت شغلی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی میشود.
رضایت شغلی براثر عوامل متعددی حاصل میشود.
رضایت شغلی نوعی احساس مثبت فرد به شغلش است که زاییده عواملی چون محیط کار، نظام سازمانی شغل، روابط حاکم بر محیط کار، عوامل فرهنگی و از همه مهمتر ماهیت و چگونگی خود شغل است.