تریرود به دختر 10 سالهای چشم دوخته که در ورزشگاهی در مرکز شانگهای به توپهای تنیس یکی پس از دیگری ضربه میزند. مهارت ویژانگلان، آقای رود را شگفتزده کرده است. در کشوری که تقریباً همه چیز دولتی است، این دختر برای آقای رود نشانه این است که سیستم ورزش چین پس از المپیک تغییر میکند و راه برای ورود مدیران برنامهها و بازاریابهای ورزشی باز میشود تا از جهش ورزش این کشور استفاده کنند.
هرچند سیستم استعدادیابی چین در کنار مدارس ویژه ورزشی، منجر به کاروانی از ورزشکاران شد که به ماشین کسب مدال شبیه بود، به نظر میرسد که حق با آقای رود باشد. تأمین زیرساختها بسیار گران شده و دولت نمیتواند همه این هزینه را تأمین کند، سطح خواستههای طبقه جدید شهری بالاتر رفته و ورزشکاران نخبه چینی به لطف موفقیتهایشان نفوذ بیشتری پیدا کردهاند.
حتی مدیران ارشد چین هم اعتراف میکنند که نظام فعلی ورزش باید متحول شود. وانگ ژون، معاون سازمان ورزش چین میگوید: «سیستم ورزش چین شاهد یک تحول تدریجی خواهد بود.» این همان سازمانی است که بر پایه شعار مائوستونگ، مبنی بر تبلیغ ورزش برای افزایش سلامتی عمومی کار میکرد. ولی حالا آقای وانگ پیشبینی میکند که بخش خصوصی وارد ورزش خواهد شد و سرمایهگذاری بیشتری در ورزشهای مفرح صورت خواهد گرفت.
یکی از دلایل این تغییرات پول است. اگر بهانه برگزاری المپیک در پکن نبود، فشار فزایندهای وجود داشت تا بخش بزرگی از بودجه زیاد ورزش به بخشهای دیگری مانند بهداشت عمومی و آموزش روستاها منتقل شود. بائومینگ ژائو، مدیر انستیتوی علوم ورزش چین که بازوی تحقیقی وزارت ورزش این کشور است، ضمن اشاره به این موضوع ادامه میدهد: «این سیستم برای کسب مدال بسیار مؤثر است، ولی تمرکز زیادی روی مسابقات دارد.»
کاهش بودجه ورزش در دولت از سال 1998 تا 2006، آخرین آمار کامل سالیانه موجود، سرمایهگذاری چین در ورزش افزایشی 149 درصدی داشته و به 2/9 میلیارد یوان (53/1 میلیارد دلار) رسیده است، در حالی که بودجهای که به بلایای طبیعی اختصاص دارد، 36 درصد افزایش داشته و به 1/7 میلیارد یوان رسیده است. در کنار فشاری که برای کاهش بودجه ورزش وجود دارد، نیاز برای بازسازی منطقه زلزلهزده سیچوان موجب شده تا کل بودجه دولت 5 درصد کاهش یابد. ورای اینها، با پایان شعف المپیک، حالا دولت با 31 مجموعه ورزشی نوساز یا بازسازی شده مواجه است که باید برای نگهداری آنها هزینه کند.
این فشارها میتواند فرصتی برای شرکتهای چند ملیتی، لیگهای بینالمللی مانند NBA، مدیر برنامههایی مانند آقای رود و همچنین اسپانسرهایی باشد که میتوانند بخشی از هزینه تمرین ورزشکاران سطح بالا را تأمین کنند. امتیاز نام ورزشگاهها هم میتواند به فروش برود. همچنین متخصصین بازاریابی باید بتوانند اتفاقات مهم بینالمللی ورزش مانند قهرمانی جهان شنا و تورنمنتهای رگبی را به چین بکشانند.آقای رود که در سال 1994 برای بازاریابی کفشها و سایر محصولات یک شرکت مشهور البسه ورزشی به چین آمد، یکی از پیشگامان بازاریابی ورزشی در این کشور است.
او پس از آن شرکتی خصوصی تأسیس کرد و توانست رابطه خوبی با مدیران و ورزشکاران مطرح چینی برقرار کند. او همچنین نقش زیادی در تغییر اسپانسر یائومینگ، ستاره بسکتبال چین داشت. در حالی که آقای رود نقش مشاورهای خود در بازاریابی ورزشی را حفظ کرده، 15 بازیکن تنیس و بسکتبال را هم زیرنظر دارد. برخی مانند این دختر تنیسور 10 ساله چینی، هنوز جزیی از سیستم ورزشی دولتی چین نشده اند. براساس آن، مدارس ویژه ورزش روی ورزشکاران مستعد تمرکز میکنند و با آنها قراردادی 18 ساله میبندند که طبق آن فدراسیونهای ورزشی اجازه دارند گاهی تا نیمی از درآمد آتی این ورزشکاران را سهیم شوند.
بیمیلی والدین
آقای رود پیشبینی میکند که این تنیسور آینده درخشانی خواهد داشت. هرچند آگاه است که مسائل زیادی مانند مصدومیت، از دست رفتن انگیزه و اضافه وزن میتواند مانع موفقیت او شود. والدین فرزندان نقش زیادی در برنامههای آقای رود دارند، به ویژه افزایش طبقه متوسط جامعه چین. سیاست کنترل جمعیت چین که بسیاری از خانوادهها را مجبور به داشتن تنها یک فرزند میکند، آنها را نسبت به فرستادن تنها فرزندشان به آکادمیهای ورزشی دولتی بیمیل کرده است. بخش زیادی از موفقیت ورزش چین بر پایه انبوهی از ورزشکاران روستایی است که اصطلاحاً میخواستند ریاضت بکشند تا در سیستم دولتی ورزش رشد کنند و موفقیت را تجربه کنند.
مادر این تنیسور که یک معلم و پدرش که یک کارمند دولت است، مایل نبودند که تنها فرزندشان را به این سیستم بفرستند. والدین او میگویند که نمیخواهند تحصیلات او را قربانی ورزش کنند و او را به سیستمی بفرستند که در نتیجه به ندرت میتوانند او را ببینند. در برخی موارد، دور ماندن از این سیستم به ورزشکار کمک میکند که سریعتر رشد کند.
هومو، گلفباز 17 ساله چینی در 11 سالگی برای تمرین، تحصیل و شرکت در مسابقات به ایالات متحده رفت. او با هزینه خانوادهاش، توانست با بهترین گلفبازهای نوجوان مسابقه بدهد و با مربیان مطرح تمرین کند. او حالا با دانشگاه فلوریدا توافق کرده که برای آنها گلف بازی کند.آقای رود میگوید: «همهچیز به حق انتخابهای شما بستگی دارد.»
برای محصولات موفق این سیستم ورزشی، امیدواری برای رسیدن به آزادی عمل بیشتر وجود دارد و آنها میتوانند سهم کمتری از درآمدشان را به فدراسیون اختصاص دهند. مثلاً اووی، گارد رأس تیمملی بسکتبال که یکی از مشتریان رود است، طبق قراردادی با یک کمپانی البسه خارجی، کفشهای آنها را به پا میکند.
آقای رود میگوید: «لووی و یائومینگ تنها بازیکنان تیمملی هستند که کفشهای متفاوتی میپوشند. 5 سال پیش نمیتوانستیم چنین کاری کنیم، ولی لو موقعیت مستحکمی دارد. او کاپیتان تیم است و فدراسیون امتیازات ویژهای برای او در نظر میگیرد.»
منبع: وال استریت ژورنال