جمهوری اسلامی از همه طرف‌ها خواسته تا به درگیری پایان دهند و به مذاکره روی بیاورند؛ چرا که مذاکره منافع همه طرفین را بهتر تامین می‌کند.

طالبان

همشهری- ابوالفضل عمویی‌-عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس: آمریکا بعد از ۲۰ سال حضور در افغانستان خروج دردسرسازی از این کشور داشت. آمریکایی‌ها به بهانه ۱۱ سپتامبر به افغانستان حمله کردند و هدف خود را رفع تروریسم از این کشور دانستند اما حضور ۲۰ ساله آنها تروریسم را در این کشور کاهش نداد و حتی باعث گسترش آن شد. همچنین تولید موادمخدر در این کشور افزایش پیدا کرد و زیرساخت جدیدی نیز برای افغانستان فراهم نشد و ارتش گران‌قیمتی تشکیل شد که در نخستین چالش بعد از خروج آمریکا به سرعت فروپاشید. بنابراین، این سؤال به‌وجود آمد که داعیه آمریکایی‌ها برای هزینه ۲.۳ تریلیون دلاری در افغانستان چه نتیجه‌ای برای مردم این کشور داشت؟

این حضور نه فقط در افغانستان بلکه در آمریکا نیز با ابهام‌های بسیاری مواجه بود. دونالد ترامپ نیز یکی از شعارهای خود را پایان دادن به جنگ‌های بی‌پایان آمریکا اختصاص داده بود. آمریکا در دوران حضور خود از منابع معدنی افغانستان استفاده کرد اما هزینه‌های حضور نیروهای آمریکا در این کشور با برداشت‌های غیرقانونی از اموال مردم افغانستان همخوانی نداشت. به‌دلیل کمبود منابع انسانی و مادی، دولت آمریکا تصمیم گرفت که خروج فوری از افغانستان داشته باشد. البته این خروج به‌نحوی طراحی شد که برای مردم افغانستان به چالش بعدی دیگری تبدیل شد. آمریکایی‌ها کف راهبرد خود را در خروج،  فرار از مشکلات افغانستان مطرح کردند اما واقعیت این است که تلاش کردند تا با خروج خود افغانستان آینده را به چالشی برای ایران، چین و روسیه که در همسایگی این کشور قرار دارند تبدیل کنند. از این جهت یکی از سناریوهای پیش‌روی آینده افغانستان که نشانه‌هایی برای طراحی آمریکایی آن نیز وجود دارد ایجاد جنگ داخلی در این کشور است.

تحلیلگران برای آینده افغانستان ۳ سناریو پیش‌بینی کردند؛ سناریوی اول جنگ داخلی است. این سناریو به‌دلیل اینکه محیط افغانستان را به جایی برای رشد نیروهای خودسر و افراطی تبدیل می‌کند می‌تواند برای ایران، چین و روسیه خطرناک باشد اما در راستای منافع ملی آمریکاست. سناریوی دوم شکل‌گیری حکومتی مطلق از سوی طالبان است که مطلوب نظر جمهوری اسلامی نیست. سناریوی سوم ایجاد حکومت وحدت ملی و اشتراکی با حضور همه اقوام و مذاهب افغانستان است. هر چند در افغانستان سرشماری جدید و مستندی وجود ندارد اما براساس برآوردها حدود ۴۰ درصد جمعیت این کشور پشتون، ۳۰ درصد تاجیک، ۲۰ درصد هزاره و ۱۰ درصد نیز ازبک هستند. سنجش تطابق داشتن یا نداشتن این آمار با واقعیت به‌دلیل عدم‌سرشماری امکان‌پذیر نیست.

به هر حال این تقسیم‌بندی در اجلاس بن مورد توجه قرار گرفته بود و همین نسبت نسبی مدنظر تحلیل‌گران بین‌المللی است. بر این اساس هر حکومتی که در افغانستان شکل بگیرد باید شامل همه اقوام و مذاهب این کشور باشد تا بتواند منجر به ثبات شود. اما منافع ملی جمهوری اسلامی در مسئله افغانستان چیست؟

ابتدا باید تأکید کنم که تحولات افغانستان با توجه خاصی در ایران رصد می‌شود. یکی از دلایل این حساسیت اشتراکات خاص مردم ایران با افغانستان است. زبان فارسی، تاریخ مشترک و هم‌کیش بودن اشتراکاتی است که باعث می‌شود ایران نسبت به تحولات افغانستان حساس باشد اما موضوعات خاصی نیز وجود دارد که جزو منافع ملی ایران به‌حساب می‌آید. نخستین و مهم‌ترین آنها امنیت مرزهای شرقی جمهوری اسلامی است. تنش، درگیری و حرکت این وضعیت به سمت جنگ داخلی می‌تواند به ناامنی در داخل ایران و به‌ویژه در مرزها دامن بزند. در وضعیت ناامنی افغانستان، ایران با موج مهاجرت جدید از اتباع این کشور نیز مواجه می‌شود.

هم‌اکنون براساس برخی آمارها سه‌ و نیم‌ میلیون نفر از مردم افغانستان در ایران حضور دارند و با وجود این که مردم ما این احترام را برای آنها قائل هستند موج جدید مهاجرت توان داخلی ما را به چالش می‌کشد. به این ترتیب یکی از خواسته‌ها نیز این است که موج جدید مهاجرت از مسیر ایران صورت نگیرد. موضوع دوم امنیت ملی ایران بحث حفظ روند موجود تجارت بین ایران و افغانستان است. باید منافع اقتصادی موردتوجه قرار بگیرد. براساس برخی آمارها بین ۳ تا ۴ میلیارد دلار تجارت بین دو کشور جریان دارد که براساس نیازهای اساسی مردم افغانستان است. حفظ این تجارت برای ایران و مردم افغانستان مهم است.

موضوع دیگری که مورد توجه جمهوری اسلامی است حقوق اقوام شیعه و فارس‌زبان در افغانستان است. مردم شیعه و فارس‌زبان‌ها به ایران به‌عنوان حامی خود نگاه می‌کنند و انتظار خاصی از ایران دارند. انتظار ما این است که دولت آینده افغانستان حقوق این اقلیت‌ها را مورد توجه قرار دهد. همه اینها منجر به این خواهد شد که سیاست جمهوری اسلامی در افغانستان در وهله نخست تلاش برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان باشد. حفظ صلح و ثبات در افغانستان نیز برآمده از گفت‌وگوهای گروه‌های مختلف افغان است تا بتوان به دولت وحدت ملی دست پیدا کرد.

جمهوری اسلامی با همه طرف‌های حاضر در افغانستان ارتباط دارد و گروه‌های مختلف جمهوریت و سران افغان و طالبان به ارتباط با ایران اذعان دارند. این ارتباط باید فرصت خاصی برای جمهوری اسلامی فراهم کند تا بتواند میانجی معتبری باشد. به این ترتیب یک دور گفت‌وگو میان این گروه‌ها در تهران برگزار شد و پس از آن نیز ایران آمادگی خود را برای ادامه گفت‌وگوها اعلام کرد. بنابراین امیدوار هستیم که با ادامه مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن، دولت وحدت ملی با توجه به حقوق همه گروه‌ها تشکیل شود و افغانستان به سمت ثبات حرکت کند.

نکته دیگر این است که خواسته ما برای پایان درگیری شامل همه مناطق این کشور از جمله پنجشیر هم هست. طرف‌های حاضر در پنجشیر اغلب تاجیک هستند؛ از احمد مسعود فرزند احمد شاه مسعود گرفته تا سایر افراد حاضر در این منطقه از اقوام فارس‌زبان و تاجیک هستند. جمهوری اسلامی از همه طرف‌ها خواسته تا به درگیری پایان دهند و به مذاکره روی بیاورند؛ چرا که مذاکره منافع همه طرفین را بهتر تامین می‌کند. ایران از طالبان نیز خواسته تا از درگیری در پنجشیر اجتناب کنند و به گفت‌وگو با بزرگان و سران گروه‌های افغان روی بیاورند.

از دید ایران نتیجه این گفت‌وگوها به شرطی که مورد تأیید مردم افغانستان باشد دولت وحدت ملی خواهد بود. آنچه موردپذیرش مردم افغانستان باشد نیز مورد پذیرش ایران خواهد بود. یکی از حساسیت‌های موضوع افغانستان این است که طرف‌هایی که مایل هستند به تنش مذهبی دامن بزنند و این تنش‌ها را به‌سوی جنگ داخلی پیش ببرند اخبار دروغینی در فضای مجازی منتشر می‌کنند. از این جهت توجه به صحت اخبار منتشر شده درباره تحولات افغانستان اهمیت بسیاری دارد و باید به این موضوع توجه زیادی کرد.

کد خبر 625443

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha