همشهری- مهرداد رسولی: میگویند قدرت انسانها به اراده است نه زور بازو. حامد امیری نمونه آشکار این جمله حکیمانهای است که معلوم نیست چه زمانی و از زبان چه کسی جاری شده است.
او کسی است که در مسابقه مردان آهنین به مقام سوم رسید و سال ۱۳۹۰ از رکورد حمل چمدان و اسکات تعادلی جهان عبور کرد اما بعد از آن در مسیر خرمآباد به بروجرد دچار سانحه تصادف و قطع نخاع شد تا بهجای حضور در مسابقه مردان آهنین، روی ویلچر بنشیند و در مسابقات معلولان به حیات ورزشیاش ادامه دهد.
پرتابگر خرمآبادی که در پارالمپیک ۲۰۱۶، مدال نقره پرتاب وزنه را تصاحب کرده بود، حالا و ۹ سال بعد از آن اتفاق هولناک، روی سکوی قهرمانی پرتاب نیزه پارالمپیک ۲۰۲۰ ایستاد. حامد امیری بعد از آن حادثه تلخ، خیلی زودتر از حد تصور با این واقعیت که دیگر نمیتواند راه برود کنار آمد و وارد مسابقات پرتابی معلولان ازجمله پرتاب نیزه، پرتاب دیسک و پرتاب وزنه شد. او حالا در ۳۸ سالگی بیش از ۲۰ مدال جهانی و آسیایی و دو مدال پارالمپیک دارد و جمله «خواستن توانستن است» را معنا کرده است.
- شما در حالی قهرمان پارالمپیک شدید که حضورتان در این بازیها در هالهای از ابهام بود. چطور خودتان را به مسابقات پرتاب نیزه پارالمپیک رساندید؟
بعد از نقره پارالمپیک قبلی، اینبار دنبال مدال طلای پارالمپیک توکیو بودم اما دوماه و نیم قبل از شروع این بازیها و در ادروی آخر دچار پارگی عضله بازو شدم و اصلا نمیتوانستم نیزه را در دستم بگیرم. با کمک طب سوزنی و آرنجبند بهطور نصفهنیمه تمرین میکردم و میتوانستم چندبار نیزه را پرتاب کنم. با همین وضع راهی پارالمپیک شدم و پرتابهایی که اینجا انجام دادم به قول معروف دلی بود.
به عشق مردم نیزه را پرتاب کردم، وگرنه خودم هم تصور نمیکردم با این وضع مدال بگیرم و دوبار هم رکورد پرتاب نیزه پارالمپیک را جابهجا کنم. وقتی نیزه را در دستم گرفت به این مسئله فکر میکردم که اگر نتوانم مدال بگیرم چه جوابی به مردم بدهم. برای همین تصمیم گرفتم با تمام قدرت پرتاب کنم، حتی اگر منجر به آسیبدیدگی کامل دستم شود. همه وجودم را برای تکتک پرتابها گذاشتم چون پولی که باید خرج مردم میشد را برای من هزینه کرده بودند تا قهرمان پارالمپیک شوم.
- ظاهرا قبل از شروع بازیهای المپیک قصد خداحافظی با ورزش را هم داشتید؟
بله تصمیم گرفته بودم ورزش را برای همیشه کنار بگذارم. فکرش را بکنید که چهارسال برای بازیهای المپیک زحمت کشیده باشید اما دو، سهماه مانده به مسابقات بگویند نمیتوانی پرتاب کنی و باید دوره نقاهت چهارماهه را پشتسر بگذاری. در آن ۴۵ روزی که بهخاطر مصدومیت خانهنشین بودم مدام فکر میکردم که مصدومیت من در فاصله ناچیزی که تا پارالمپیک مانده چه حکمتی دارد.
من ششماه در ادوهای تیم ملی میماندم و بیش از هر ورزشکار پارالمپیکی دیگری در اردو بودم. حکمتش این بود که با این مصدومیت بیایم و با همه توانم پرتاب کنم. خدا را شکر شرمنده مردم نشدم. باور کنید اگر مدال نقره میگرفتم هیچوقت خودم را نمیبخشیدم.
- احتمال پارگی کامل عضلات بازو در همان پرتابهای اول وجود داشت؟
در همان پرتاب اول صدای کشیدگی و پارگی عضلات بازویم را شنیدم. همان موقع به مربی گفتم اگر اجازه میدهید از سکو پایین بیایم و مسابقه را ادامه ندهم. فکر میکردم نیزه زیر خط ۳۰ متر فرود آمده، درحالیکه آن خطی که دیده بودم خط ۳۱متر بود. همان لحظهای که مربی میخواست به داوران مسابقه بگوید مرا از سکوی پرتاب پایین بیاورند اعلام کردند که پرتاب من ۳۱ متر و ۲۷ سانتیمتر بوده و همان لحظه درد دستم را فراموش کردم.
- بعد هم که رکورد پارالمپیک را دوبار جابهجا کردید.
با همان پرتاب اول رکورد پارالمپیک را شکسته بودم اما رقابت سختی داشتیم و باید به مسابقه ادامه میدادم. قبل از پرتاب سوم مربی گفت بهخاطر مردم پرتاب کن. من هم تمام وجودم را برای پرتاب چهارم گذاشتم و یکبار دیگر رکورد قبلی را شکستم و مدال طلایم قطعی شد.
- یک رابطه عاطفی هم با مادرتان دارید که در همه مسابقات به شما کمک میکند. حتما قبل از شروع این بازیها دعای خیر مادر همراهتان بوده است.
مادرم موقع مصدومیت از من پرستاری میکرد و میدید که لیوان آب را هم نمیتوانم بلند کنم. با این حال به من گفته بود که از تو فقط طلا میخواهم. شب قبل از مسابقه به مادرم گفتم آسیبدیدگی شدیدی دارم و دعا کن که با دست پر برگردم. او هم گفت کاری به مصدومیت ندارم و بهعنوان سوغات برایم مدال طلا بیاور. همان شب با خدای خودم خلوت کردم و گفتم اگر مدال طلا نگیرم میتوانم از مردم عذرخواهی کنم اما جواب مادرم را چه بدهم. از خدا خواستم مرا شرمنده مردم و مادرم نکند و همین هم شد.
- البته یک حریف خاص هم داشتید که به شما انگیزه بردن میداد. از حریف آمریکایی چه خبر؟
ماجرای حریف آمریکایی مفصل است. یکی از اقوام حریف آمریکایی که سناتور حزب دمکرات است در مراسم بدرقهاش گفته بود حریف ایرانی را نابود کن و با مدال طلا برگرد. او هم این جمله را با عکس سناتور در اینستاگرام منتشر کرده بود. بعد از این ماجرا درگیری لفظی پیدا کردیم. به حریف آمریکایی گفتم بهعنوان ورزشکار برای شما احترام قائلم اما جواب این حرفها را در توکیو میدهم. او هم گفت در روز مسابقه همهچیز مشخص میشود. بعد هم همدیگر را بلاک کردیم. در روز مسابقه هم یکدیگر را نگاه نمیکردیم تا این که من طلا گرفتم و حریف آمریکایی برنز گرفت. همین که دستآخر پرچم ایران بالاتر از پرچم آمریکا بود اندازه چند مدال طلا برایم ارزش داشت. همان لحظه هم فکر میکردم سناتور آمریکایی دارد این تصویر را میبیند. برای همین هنگام پخش سرود ملی کشورمان، یک بوس برای پرچم ایران فرستادم و یک سلام نظامی هم چاشنیاش کردم.
- موفقیت در رشتههای پرتابی قدرت بدنی و به قول ورزشکاران این رشته، بالا تنه قوی و عضلانی میخواهد. سابقه حضور در مسابقه قویترین مردان ایران چقدر به موفقیت شما در ورزش معلولان کمک کرد؟
۱۰۰ درصد موفقیتم را مدیون قویترین مردان ایران هستم. اگر در ورزش معلولان قدرت بدنی داشته باشید ۸۰ درصد راه را رفتهاید. اگر آسیبدیدگی نداشتم در مسابقات پرتاب وزنه هم مدال طلا میگرفتم. قبل از شروع بازیها قرار بود در پرتاب وزنه هم شرکت کنم اما از مربی خواستم انصراف بدهد و همه تمرکزم را گذاشتم روی پرتاب نیزه.
- برای آینده چه برنامهای دارید؟ هنوز هم به خداحافظی با ورزش فکر میکنید؟
تا جان در بدن داشته باشم به عشق مردم و مادرم به مسابقات میروم و مدال میگیرم. اولویت برنامههای من این است که چند ماهی روی دستم کار کنم تا آسیبدیدگی بهطور کامل برطرف شود و بعد از آن برای مسابقات آسیایی که حدود یک سال دیگر برگزار میشود آماده شوم. قصدم این است که در بازیهای پارآسیایی در سه رشته پرتاب نیزه، پرتاب وزنه و پرتاب دیسک شرکت کنم و در هر سهرشته مدال طلا بگیرم و رکورد بزنم. در بازیهای پارآسیایی جاکارتا با دو مدال طلا و یک مدال برنز پرافتخارترین ورزشکار کاروان ایران شدم اما اینبار میخواهم با سهمدال طلا و سهرکورد جدید برگردم.
- قبل از سانحه تصادف که منجر به معلولیت شد به شما میگفتند مردی که یکتنه هواپیما را تکان داد. الان باید با چه لقبی شما را معرفی کنیم؟
لقبها را مردم به ما میدهند. بعد از قهرمانی در پارالمپیک هم مردم به صفحه اینستاگرام من رجوع کردند و الان حدود ۳۰ هزار پیام خواندهنشده دارم که سر فرصت به همه آنها پاسخ خواهم داد.خیلی از مردم در پیامهایشان میگویند برای ما اسطوره اراده هستی. من بعد از آن تصادف ۱۰۰ کیلو وزن کم کردم و بدنم را از نو ساختم. هر ورزشکاری که حمایت مردم را پشتسرش داشته باشد میتواند کوه را جابهجا کند.
- برای افرادی که مثل شما حین زندگی دچار معلولیت میشوند چه پیامی دارید؟
از این افراد میخواهم که در درجه اول خودشان را نبازند و ذهنیتشان در مورد زندگی را از نو بسازند. هر انسانی اگر امید به زندگی را در دلش زنده نگه دارد از پس هر کاری بر میآید. هیچ کاری نیست که یک انسان با اراده نتواند انجام دهد و هر فردی که بنا به هر دلیلی معلول میشود باید به این باور برسد.
نظر شما