امری که متأسفانه دو سه سالیاست در کشور ما بهفراموشی سپرده شده. این، بیشاز هرچیز، نشاندهنده نبودن اراده (و شاید بینش لازم) در متولیان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور و بهطور خاص، وزارت ارتباطات است.
متأسفانه در چند ماه گذشته که شکاف عظیم جامعه اطلاعاتی ایران با دنیا آشکارتر شدهاست، بهجای آنکه شاهد رویکردی قوی به این امر باشیم، تنها چیزی که از متولیان امر میبینیم، فرافکنی و ارائه آمارها و اطلاعات نهچندان درست از سوی دولت است.
درحالیکه این شکاف عظیم دیجیتال، چیزی نیست که از چشم بسیاری از کارشناسان و بهخصوص نمایندگان محترم مجلس دور بماند. همچنانکه خود مسئولان مخابرات نیز به این فاصله اذعان دارند.
درشماره اخیر (شهریور 1387) ماهنامه «پیام تهران» نشریه رسمی شرکت مخابرات استان تهران با محمدرضا نوروزی، معاون مدیرکل شرکت دیتا، مصاحبهای انجام شده و ایشان در این گفتوگو، درباره «تدوین طرح کلی برای جبران عقبماندگی سرویسهای پرسرعت اینترنت» صحبت کردهاند.
مهندس نوروزی در این مصاحبه 4نکته را برای ورود شرکت مخابرات به عرصه اینترنت پرسرعت بیان کرده که مرور آنها خالی از لطف نیست. در اینجا هرکدام از این دلایل را جداگانه؛
عینا و بهنقل از پیام تهران میآوریم و نکاتی را در اینزمینه یادآوری میکنیم.
«چهار دلیل برای ورود شرکت مخابرات استان تهران در این حوزه (اینترنت پرسرعت) متصور است.
نخست آنکه نیاز مردم به سرویس اینترنت پرسرعت باتوجه به توسعه و فراگیرشدن سرویسهای جدید افزایش یافتهاست.»
خوشبختانه در مجموعه ارتباطات کشور بالاخره کسی پیداشد که متوجه شود که مردم بهاینترنت «نیاز» دارند و اینترنت صرفا اسباببازی نیست! البته اینکه توسعه و فراگیرشدن این نیاز در ایران، اینقدر با فاصله نسبت به کشورهای همسطح ایران در دنیا انجام میشود، جای بسی تامل است.
واضح است که «توسعه و فراگیرشدن سرویسهای جدید» پیشاز هرچیزی به زیرساخت احتیاج دارد که در این مورد البته جزء مهم این زیرساخت، پهنای باند است که متولی آن هم مخابرات است. این نکته هم بدیهی است که وزارت محترم ارتباطات در اینمیان نقش اصلی اجرایی و سیاستگذاری را دارد.
این وزارتخانه است که اول باید زیرساخت را ایجاد کند تا سرویسهای جدید در میان مردم فراگیر شود. نه اینکه مردم سرویسهای خود را ایجاد کنند ولی مشتریان این سرویسها با اینترنت منسوخشدهDial Up که در ایران حرف اول را میزند، نتوانند از این سرویسها استفادهکنند، بعد جان ملت بهلبشان برسد، آنوقت مخابرات حس کند که «بله، بهنظر میرسد سرویسهای جدید فراگیر شدهاند، پس ما هم حالا مهرورزی کنیم و زیرساختش را ایجاد کنیم»!
«دلیل دوم آنکه بهلحاظ شاخصهای جهانی، کشور ایران در رتبهبندیهای بینالمللی از جایگاه بسیار پایینی در حوزه اینترنت پرسرعت برخوردار بود.»
اولا «بود» نه، «است»! ثانیا باز هم جای بسی خوشبختی است که مهندس نوروزی به آمارهای واقعی مقایسه ما با کشورهای همسایه که قرار است طبق سند چشمانداز در سال 1404 از آنها جلو بیفتیم، دسترسی دارند. متأسفانه در این زمینه تنها آماری که میشنویم، ادعای 18میلیون کاربر اینترنتی در ایران است.
ضمن اینکه به اصل این عدد، خدشه وارد است، فرض میکنیم که اصلا این تعداد هم درست باشد. برای ما که بیشترین جمعیت در خاورمیانه را داریم این آمار افتخارآمیز نیست! باید ببینیم که درمقایسه با کشورهای کوچک اطرافمان، چقدر پیشرفتهایم.
برفرض داشتن بیشاز 18میلیون کاربر، درحالی که بیشاز 90درصدشان از فناوری منسوخشده Dial Up برای اتصال بهاینترنت استفاده میکنند و سرعت دانلودشان تنها 12-10 کیلوبیت در ثانیه است، این چه پیشرفتی است؟
آیا از «برنامه چهارم توسعه» فقط عددهایش را میبینیم و زور میزنیم که به آنها برسیم؟ چرا به واژههای مربوط به «کیفیت» که درکنار اعداد «کمی» درج شده، دقت نمیکنیم؟
اصلا 18میلیون نه، 70میلیون، با فناوری منسوخشده Dial Up میخواهند چهکار کنند؟ تجارت الکترونیک یا آموزش مجازی؟ کاش بقیه متولیان امر هم مثل آقای نوروزی، سر را از برف بیرون بیاورند و عمق شکاف ما با کشورهای 600هزار نفری حوزه خلیجفارس که 550هزار کاربر با سرانه پهنای باند 2مگابایت در ثانیه را دارند، متوجه شوند!
«دلیل سوم، گرانبودن قیمت استفاده از اینترنت پرسرعت برای کاربران داخلی بود که به لحاظ فنی قیمت واقعی آن بسیار پایینتر از قیمتهای فعلی است... شرکت مخابرات با خرید انبوه، هزینهها را کاهش خواهد داد.»
این یکی واقعا عذر بدتر از گناه است. قیمت را که خود مخابرات تعیین میکند! مخابرات است که به شرکتهای PAP (توزیعکننده اینترنت پرسرعت) اینترنت میدهد.
بههرحال این هم راهبرد خوبی است که اول قیمتها را بالا ببریم، بعد که هیچ کس نتوانست سراغ اینترنت پرسرعت برود، رقیبمان را که شرکتهای کوچک خصوصی هستند کنار بزنیم و با ادعای اینکه آنها در این زمینه ناکارآمد هستند و گرانفروشی میکنند، خودمان وارد این بازار عظیم و تشنه شویم. فقط دراین بین یک چیز فراموش شدهاست: «اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»!
«دلیل چهارم آنکه بسیاری از سرویسهای ارتباطی، بهویژه سرویسهای ارزش افزوده، در آینده سرویسهایی خواهند بود که مبتنی بر اینترنت هستند... با شرایط فعلی امکان ارائه این سرویسها وجود ندارد.»
باز هم میرسیم به همان نکته اول. با این تفاوت که سرویسهای ارزش افزوده، در خیلی از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه، درگذشته راهافتادهاند.
کافیاست به کمی آنطرفتر یعنی هند یا امارات توجه کنیم. الگوی توسعه هند در 10، 15 سال گذشته کاملا مبتنی بر فناوریاطلاعات بودهاست.
کشوری که گروهی از مردمش در کنار خیابان زندگی به سبک مردم 400سال پیش دارند، گروهی دیگر در پشت کامپیوترشان به آمریکاییها خدمات آنلاین ارائه میدهند.
فقط بهاین دلیل که زمانی که در آمریکای شمالی، شب است و مردم در خانههایشان خواب هستند، در هند روز است و همه سرکارشان هستند و البته در این زمان گروهی از مردم در آمریکای شمالی نیازمند خدمات فوری هستند؛
به همین سادگی متولیان ارتباطات هندی که بازاری بسیار فراتر از کشورشان را میدیدند، با جرأت به آن نزدیکشدند و آن را فتح کردند و برای اینکار تنها یکچیز نیاز بود: «اینترنت پرسرعت».
هرچند چنین فرصت عظیمی با اینهمه نیروی کار در ایران، بههدر رفت، اما این یک مثال بود. هنوز هم دیر نشدهاست.
فاصله بسیار عمیق است اما کافی است که عمق آن را با تدبر و تعمق درک کنیم و بخواهیم که برای پرشدن آن کاری کنیم.
آنوقت است که برای رسیدن به توسعه پایدار و هدف بلندی چون سند چشمانداز 20ساله، نخستین گام را برداشتهایم. نگاهی که متأسفانه در وزارت محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات، هنوز هم دیده نمیشود.