سه‌شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۸۷ - ۱۹:۳۲
۰ نفر

پیروز مجتهدزاده: به‌عنوان یک دانشگاهی با بیش از 40 سال تجربه در مطالعات امور جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و حقوقی خلیج‌فارس،

تماشای ادامه توطئه علیه ایران و یکپارچگی سرزمینی و حقوق طبیعی‌اش در خلیج‌فارس و صدمات ناشی از آن علیه صلح و امنیت منطقه را بدون اعلام نگرانی مردم ایران و دیگر مردم صلح‌دوست منطقه نسبت به این توطئه‌ها، کار آسانی نمی‌بینم.

این نگرانی‌ها از اقدامات نژادپرستانه علیه هویت تاریخی، وقار ملی و تمامیت سرزمینی ایران ناشی می‌شود که در راستای میراث ضد‌ایرانی برجای مانده از حزب بعث پیشین عراق ادامه می‌یابد و آل‌نهیان ابوظبی همگام با برادرانش در قطر گویی تعمد دارند عصاره این میراث پلید را به بهای نابود کردن صلح و امنیت بر منطقه چیره سازند؛

مانند صدام، آنان استان ایرانی خوزستان را یک سرزمین عربی فرض کرده و سرپرستی گروه تروریستی الاهواز اختراع شده از طرف او را به‌عهده گرفته‌اند؛

مانند صدام، آنان بسیاری از جزایر ایرانی از جمله جزایر تنب و ابوموسی را سرزمین‌های عربی فرض می‌کنند که توسط ایران «اشغال» شده‌اند؛

از صدام، آنان ایده نژادپرستانه دگرگون کردن نام‌های تاریخی اماکن جغرافیایی درون و اطراف خلیج‌فارس را به ارث برده‌اند و مانند صدام، آنان در دسیسه‌ای با برخی دیگر از عربان می‌کوشند این شرارت‌ها را به‌صورت «آرمان ملی» در سطح خاورمیانه علیه ایران و حقوق سرزمینی مشروع و قانونی‌اش در خلیج فارس در آورند.

برای توفیق خود، آنان حتی به تزویر وانمود کردن «دوستی» با برخی مقامات ایرانی متوسل شده، آنان را به اجتماعات تمام عربی کشانده و در اعلامیه‌های انتهایی به ایران و حقوقش در خلیج‌فارس اهانت می‌کنند.

اکنون به آگاهی می‌رسانم که تحریک‌های امارات متحده شکل تازه‌ای به‌خود گرفته است. این بار ابوظبی شکایتی را به تاریخ 29 اوت 2008 در سطح سازمان ملل مطرح کرده است.

براساس این اتهام ایران تفاهمنامه 1971 امضا شده میان خود و شارجه را مورد «نقض شدید» قرار داده است، بی‌آنکه مانند همیشه، برای ارائه اسناد و شواهد لازم جهت اثبات اتهامات بی‌اساسش تلاشی کند.

انتشار اینگونه شکایت‌نامه‌های غیر‌واقعی یک بار دیگر ثابت می‌کند که اشتهای آل نهیان در زمینه بهانه قرار دادن هر موضوع پیش پا افتاده‌ای به‌منظور اختراع دعوای سرزمینی با ایران، آنگونه که عرب را به بهای نابود کردن ثبات در دنیای اسلام علیه ایران بشوراند، پایان‌ناپذیر است.

شاید منطقی باشد که از آل نهیان ابوظبی دعوت شود مواد یک و 2 تفاهمنامه 1971 بریتانیا- ایران- شارجه را مطالعه کند تا دریابد که این سند با عباراتی کاملا قاطع می‌گوید:
ماده 1. نیروهای نظامی ایران وارد ابوموسی شده و مواضعی را در اختیار خواهند گرفت که گستره جغرافیایی آن روی نقشه ضمیمه این تفاهمنامه تعیین و مورد توافق قرار گرفته است.
ماده 2. الف- در داخل مناطق مورد توافق که در کنترل نیروهای ایرانی است، ایران از حق حاکمیت کامل برخوردار بوده و پرچم ایران در اهتزاز خواهد بود.

ب- شارجه در باقیمانده جزیره حق صلاحیت کامل دارد. پرچم شارجه در اهتزاز بودن بر فراز قرارگاه پلیس شارجه را براساس همان زمینه (حقوقی) ادامه خواهد داد که پرچم ایران بر فراز قرارگاه نظامی ایران در اهتزاز است.

شاید ابوظبی نیازمند آن است که مفهوم عملی اصطلاح «حاکمیت کامل» ایران بر مناطق تحت کنترلش در جزیره ابوموسی را مورد توجه قرار داده و به یاد آورد که ارائه تحریف در مفهوم عملی این عبارات کاملا روشن و قاطع، چیزی جز تلاش برای اختراع کشمکش‌های سرزمینی نخواهد بود که می‌تواند صلح و ثبات منطقه را واژگون کند.

شاید ارزش یادآوری داشته باشد که سران امارات در تلاش خود برای آشوب کردن صلح و ثبات منطقه از راه بهانه قرار دادن هر موضوع پیش پا افتاده‌ای در جزیره ابوموسی، اغلب با قطر و قدرت‌های فرامنطقه‌ای مانند آمریکا و اسرائیل که آشکارا جنگ علیه ایران را تشویق کرده‌اند، دست در توطئه علیه ایران دارند.

برای مثال، ابوظبی در تاریخ 3 ژوئن 2004 مرتکب حمله‌ای مسلحانه علیه یک قایق ایرانی در آب‌های سرزمینی ایران در اطراف ابوموسی شد و در توطئه‌ای با قطر، آن شیخ‌نشین را وادار کرد تا در فاصله‌ای کمتر از یک هفته مرتکب تجاوز مسلحانه علیه افراد ایرانی در همان منطقه شود.

این تجاوزهای مسلحانه شرارت‌ورزی‌هایی بود در راستای بروز یک سلسله واکنش‌های خشن که بتواند صلح و ثبات را در منطقه واژگون کند که در نتیجه سال‌ها تلاش ایرانی- عربی برای ایجاد موازنه‌های ضروری قدرت در منطقه، به دست آمده است.

اگرچه وزارت امور خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران شاید در گزارش مستند این ماجراجویی‌ها به سازمان ملل متحد کوتاهی ورزید، ابوظبی به‌نظر می‌رسد که به این نتیجه گمراه رسیده است که نقض مکرر تفاهمنامه 1971 و شرارت‌های مسلحانه غیرقابل اغماضش برای همیشه از سوی مردم صلح‌دوست منطقه تحمل خواهد شد. 

شاید هنگام آن فرا رسیده است که به‌عنوان عضو رسمی سازمان ملل متحد، وظایف امارات در قبال صلح و ثبات منطقه و جهان به توجه ابوظبی رسانده شود تا طرح ادعاهای غیرقانونی نسبت به جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را ترک کرده و به اقدامات تجاوز‌کارانه علیه ایران، منافع ملی ایران و تمامیت سرزمینی کشور ما پایان دهد.

متن نامه به دبیرکل سازمان ملل متحد

کد خبر 62950

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز