همشهری- سیاوش فلاحپور: انتخابات عراق از روز گذشته در صدر اخبار رسانههای منطقهای و جهانی قرار گرفته است؛ رسانههایی که در ماراتنی نفسگیر تلاش میکنند تصویری دقیقتر از آنچه داخل عراق میگذرد برای مخاطبان خود در کشورهای مختلف ارائه کنند. اهمیت ویژه این انتخابات از منظر معادلات داخلی عراق بر هیچکس پوشیده نیست، مخصوصا در شرایطی که نارضایتی شهروندان از بحرانهای اقتصادی و خدماتی به بالاترین حد از زمان سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ رسیده است. اما در عین حال نمیتوان چنین رخداد سیاسی را صرفا با توجه به مسائل داخلی عراق بررسی و از ابعاد منطقهای یا حتی بینالمللی آن عبور کرد. عراق طی ۲ دهه گذشته، به یکی از کانونهای رقابت میان قدرتهای خارجی تبدیل شده و در نتیجه، هرگونه تحول سیاسی، نظامی یا حتی اقتصادی در آن از اهمیت بالایی برای بازیگران منطقه و جهان برخوردار است. بر این اساس رسانههای خارجی در چارچوبی متفاوت از دغدغههای شهروندان عراقی، زوایای انتخاباتی این کشور را زیر نظر دارند؛ زوایایی ازجمله مواضع هر یک از گروهها و ائتلافهای مؤثر در انتخابات عراق نسبت به قدرتهای منطقهای و جهانی. در این گزارش مواضع مهمترین ائتلافهای انتخابات عراق را نسبت به ایران و سیاستهای منطقهای آن مورد بازخوانی قرار میدهیم.
فتح و بناء: متحد در جنگ و سیاست
ائتلاف فتح و بناء (گشایش و سازندگی) به رهبری هادی العامری و قیس الخزعلی، یکی از مهمترین جریانات سیاسی شیعه در عراق است که شانس بسیار بالایی برای پیروزی در انتخابات دارد. این ائتلاف سیاسی برآمده از جریان نظامی حشد شعبی است که در سال۲۰۱۴ با فتوای مرجعیت نجف و حمایت ایران برای مقابله با تروریسم شکل گرفت و نقش مهمی در شکست داعش ایفا کرد. فتح و بناء ازجمله مهمترین متحدان استراتژیک ایران در سطح عراق و حتی جهان عرب شناخته میشود. این جریان تقریبا در تمامی پروندههای مهم منطقهای و جهانی، چشماندازی مشابه تهران داشته و از سیاستهای آن حمایت میکند؛ از مخالفت قاطع و عملی با تحریمهای آمریکا علیه ایران گرفته تا ضدیت با تروریسم در سوریه، پشتیبانی از مسئله فلسطین، همکاریهای میدانی با حزبالله لبنان، مخالفت با تجاوز کشورهای عربی به یمن و... رهبران این جریان، همواره بر نقش ایران در حفظ امنیت عراق تأکید داشته و تقابل بغداد-تهران را به ضرر امنیت و اقتصاد عراق میدانند. ازجمله اولویتهای سیاسی فتح و بناء، پیگیری خروج کامل نیروهای آمریکایی از خاک عراق است و در حوزه اقتصادی نیز بر توسعه همکاریها با ایران بهعنوان عمق استراتژیک کشور خود تأکید دارند.
دولت قانون: ائتلاف قدیمی
حزبالدعوه مهمترین تشکیلات سازمانیافته شیعی در عراق بهحساب میآید که نقشی محوری در مبارزه با نظام صدام در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی ایفا کرده است. ریشه روابط این جریان با ایران نیز به همان سالها بر میگردد؛ روابطی که بر پایه باورهای مشترک طرفین و کمکهای ایران به مبارزان عراقی برای رهایی از استبداد صدام شکل گرفت. شخصیتهای برجسته این جریان پس از سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ بار دیگر برای نقشآفرینی در معادلات داخلی عراق به کشور خود بازگشته و به یکی از مهمترین متحدان ایران در بغداد تبدیل شدند. بر این اساس روابط ایران و عراق در دوران نخستوزیری نوری مالکی (رهبر ائتلاف دولت قانون و ازجمله سران حزبالدعوه) شاهد توسعه همهجانبه و پرسرعتی بود؛ تا جایی که خشم و نگرانی بازیگران دیگر، ازجمله آمریکا و برخی کشورهای عربی همچون عربستان سعودی را بهدنبال داشت. این وضعیت با گذشت زمان باعث شد اجماعی عربی-آمریکایی برای مقابله با نفوذ حزبالدعوه و مخصوصا حامیان نوری مالکی در عراق ایجاد شود. ائتلاف دولت قانون که شاخه سیاسی-پارلمانی حزبالدعوه بهحساب میآید همواره از نفوذ قدرتهای غربی در عراق انتقاد کرده و از حامیان توسعه روابط با کشورهای شرقی نظیر چین و روسیه شناخته میشود.
دولت ملی: دوستی بر پایه منافع مشترک
ائتلاف موسوم به نیروهای دولت ملی، با ریاست عمار حکیم و حیدر العبادی موفق شده خود را در جایگاه منتقد وضع فعلی عراق معرفی کند. این جریان، از عادیسازی روابط بغداد با جامعه جهانی، عبور کامل از میراث انزواگرایانه عصر صدام و توسعه همکاریها با تمامی همسایگان عراق دفاع میکند. نقطه ثقل گفتمان این جریان در سیاست داخلی عراق نیز «تقویت دولت» و مهار بازیگران و نیروهای غیردولتی است که بهرغم تأثیرگذاری بالا، هیچ سازوکاری برای نظارت بر آنها وجود ندارد. دولت ملی با وجود برخورداری از گفتمانی جدید و متفاوت نسبت به سایر جریانات شیعه، روابط گرم و مستحکمی با ایران دارد؛ چه در سطح دولتی و چه در سطح نهادهای فرهنگی-تاریخی نظیر مرجعیت قم. سیاستمداران این جریان، مخالف تحریمهای اقتصادی علیه ایران هستند و از برقراری مذاکرات میان تهران و واشنگتن و حتی ریاض به میانجیگری بغداد دفاع میکنند. ادبیات سیاسی این جریان از فضای شعاری حاکم بر دهههای پیشین فاصله گرفته و بیشتر رنگ و بوی دیپلماتیک و عملگرایانه دارد. ائتلاف نیروهای دولت ملی از توسعه روابط با ایران در چارچوب احترام به حاکمیت ملی دو کشور و بر پایه منافع مشترک حمایت میکند.
صدریها: اتحاد جنجالی
بسیاری از رسانههای عربی و انگلیسی مقتدی صدر و جریان سیاسی او را منتقد و یا حتی رقیب ایران در عراق بهشمار میآورند؛ اگرچه این تصور قرابت چندانی با واقعیتها ندارد. مهمترین اولویتها و شعارهای جریان صدر در مخالفت با حضور آمریکا در عراق و همچنین مبارزه با فساد خلاصه میشود. این جریان نقش مهمی در مبارزه مسلحانه علیه اشغالگران آمریکایی ایفا کرده و پس از آن نیز بخشی از مقاومت ملی علیه تروریسم داعشی بوده است. حمایت همیشگی از مسئله فلسطین، ارتباط قوی با حزبالله و انتقاد تند از تجاوز کشورهای عربی به یمن از دیگر شاخصههای مواضع این جریان در سیاست خارجی است. با این حال صدریها به اتخاذ مواضع رسانهای جنجالی مشهور هستند؛ مواضعی که نقطه اشتراک تمامی آنها، ایجاد تمایز میان جریان صدر با سایر گروههای سیاسی شیعه است. بر این اساس انتقادات گاه و بیگاه برخی شخصیتهای صدری از دخالت کشورهای خارجی (از جمله ایران) در مسائل داخلی عراق، برای رسانههای پرمخاطب جذاب است. پژوهشکده کارنگی در تحلیل رفتارهای سیاسی و رسانهای جریان صدر مینویسد: صدریها در سطح جریانات شیعه همواره در اقلیت قرار داشتهاند و نسبت به حمایت کشورهای خارجی از رقبای شیعی خود نگاهی انتقادآمیز دارند، اما این مسئله به معنای وجود تنش و یا حتی اختلاف جدی میان آنها با تهران نیست.
قرارداد ملی و جنبش حقوق؛ متحدان سیاسی و میدانی
ائتلافهای قرارداد ملی (به ریاست فالح الفیاض) و جنبش حقوق (به ریاست حسین مونس) ازجمله دیگر جریانات انتخاباتی هستند که براساس نظرسنجیها، سهم کمتری از کرسیهای پارلمانی نسبت به احزاب بزرگ شیعی خواهند داشت. اگرچه هردوی این ائتلافها برآمده از حشد شعبی هستند اما گرایشهای نسبتا متفاوتی را نمایندگی میکنند. «قرارداد ملی» نماینده طیفی از نیروهای سابقا نظامی اما تکنوکرات است که ضمن تأکید بر مواضع اصولی خود در مخالفت با حضور نیروهای خارجی، مقابله با تروریسم و... همواره متعهد به همکاری با دولت و فعالیت زیرنظر این نهاد حکومتی هستند. در مقابل، مواضع جنبش حقوق، نزدیک به گردانهای حزبالله بوده و بیشتر رنگ و بوی میدانی داشته و اصرار چندانی به حفظ آداب و رسوم سیاسی یا دیپلماتیک ندارند. هردوی این ائتلافهای شیعی ازجمله نیروهای حامی ایران و سیاستهای منطقهای این کشور بهحساب میآیند.
ائتلافهای اهل سنت؛ از تعامل تا تنش
اولویت بخش اصلی ائتلافهای اهل سنت در انتخابات پارلمانی عراق، تعامل و همکاری با ایران در زمینههای مختلف است؛ برای مثال ائتلاف اراده به ریاست خمیس الخنجر، در همکاری با احزاب نزدیک به ایران موفق شده بود بخشی از اکثریت پارلمانی طی سالهای گذشته باشد. از سوی دیگر، محمد الحلبوسی، رهبر ائتلاف پیشرفت نیز با حمایت مستقیم ایران بهعنوان رئیس پارلمان سابق عراق انتخاب شده است. در این میان، سهم معادلات منطقهای در تعیین موضع برخی احزاب اهل سنت عراق با ایران بسیار بالاست؛ برای مثال، روزنامه القدس العربی ائتلاف استراتژیک حزب اراده با احزاب شیعی پارلمان را یکی از نتایج همکاریهای منطقهای ایران و قطر توصیف کرده است. در مقابل اما مواضع سومین ائتلاف اهل سنت (جبهه نجات) به ریاست اسامه النجیفی، عمدتا بر پایه انتقاد از سیاستهای ایران شکل گرفته است. این جریان که براساس نظرسنجیها شانس بالایی برای رقابت با سایر ائتلافهای اهل سنت در انتخابات ندارد، از توسعه پرسرعت روابط سیاسی و اقتصادی میان عراق و ایران انتقاد کرده و خواهان تقویت روابط بغداد با کشورهای عربی خلیجفارس است. بخش قابل توجهی از انتقادات این ائتلاف نسبت به سیاستهای ایران، رنگ و بوی انتخاباتی داشته و با هدف جلب رضایت جریانات تندرو بیان میشود.
ائتلافهای کردها؛ خیلی دور خیلی نزدیک
اتحادیه میهنی که در قالب ائتلاف کردستان به ریاست بافل طالبانی و لاهور شیخ جنگی در انتخابات شرکت کرده، ازجمله متحدان دیرین تهران در عراق و منطقه بهشمار میآید. این جریان در دوران جنگ حکومت صدام با ایران از مواضع تهران حمایت کرده و طی سالیان گذشته نیز هیچ تمایل یا ادعایی برای جدایی کردستان از خاک عراق نداشته است. فواد معصوم، رئیسجمهور پیشین عراق که برآمده از اتحادیه میهنی است، با اشاره به تشدید تنشهای منطقهای و جهانی علیه ایران میگوید: ماهیت روابط ما با ایران متفاوت است و نباید انتظار داشت مطابق دیدگاه آمریکاییها با ایران رفتار کنیم. در سوی دیگر ائتلافهای کردی اما حزب دمکرات کردستان به ریاست مسعود بارزانی قرار دارد؛ جریانی که بهعنوان یکی از متحدان آمریکا در منطقه شناخته شده و هیچگاه تمایل خود را برای طرح تجزیه عراق پنهان نکرده است. البته حزب دمکرات از تعامل سازنده با ایران دفاع میکند و رهبر این جریان نیز همواره از نقش تهران در نبرد با داعش و جلوگیری از سقوط اربیل تقدیر کرده است.
به گزارش شبکه الجزیره، مواضع حزب دمکرات و رهبران آن در پروندههایی نظیر حضور نیروهای خارجی در عراق و... به کلی با ایران در تناقض است و بهرغم وجود همکاریهای تاکتیکی میان طرفین، نمیتوان از وجود اتحادی استراتژیک میان آنان سخن گفت.
نظر شما