فیلم، داستان نوجوانی به نام موسی(محمدامین احمدیزاده) است که در یکی از روستاهای جنوب زندگی میکند. موسی که تاکنون دریا را ندیده است، آرزو دارد روزی دریا را ببیند، اما مادرش با رفتن او موافق نیست. پس از اتفاقهایی که در روستا برای موسی رخ میدهد، او تصمیم میگیرد که هر جور شده از روستا خارج شده و دریا را ببیند. در این سفر دختری نابینا به نام زیبا(ستاره حسینزاده) که او هم دریا را ندیده است، موسی را همراهی میکند.
شکیبا این فیلم را براساس فیلمنامهای از نیوشا صدر ساخته است و علیرضا برازنده مدیریت فیلمبرداری آن را به عهده داشته است. کار تدوین فیلم با محمود یار محمدلو است و بازیگران آن عبارتند از: عصمت رضاپور، محمدامین احمدیزاده، ستاره حسینخانی، زهره امام دادی، سیدامید وحدانی، مجید اسماعیلی، رضا فتحی مقدم، شایان چشمبراه و امیرحسین صحراخواب.
شکیبا در حال کارگردانی بازیگر نوجوان خود
ابوالفضل شکیبا سال1356در نیشابور متولد شد و فیلمسازیاش را از سال 1374 آغاز کرد. او چندین فیلم کوتاه ساخته که بعضی از آنها در جشنوارههای داخلی و خارجی بهنمایش درآمد. از ساختههای کوتاه او میتوان به «نغمههای انتظار» (داستانی)، «صدا کن مرا» (داستانی)، «ذهن زیبا» (مستند، هر دو در باره کودکان استثنایی)، «سیب سرخ»، «نقش خاطره»، «سودای بودن» و مستندی از پشت صحنه فیلم سینمایی نوجوانانه، «بچههای ابدی» (پوران درخشنده) اشاره کرد. فیلم «ذهن زیبا»ی شکیبا در سیوششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم رشد، برنده دیپلم افتخار شد.
شکیبا در باره ساخت فیلمی برای نوجوانان به دوچرخه میگوید: «من در آموزش و پرورش کار میکنم، حدود پنج سال است که در بخش کودکان استثنایی فعالیت دارم؛ بههمین دلیل، همیشه علاقه داشتم فیلمی برای بچهها بسازم. طرح اصلی قصه فیلم به یکی از دوستان فیلمسازم تعلق دارد. موضوعی که در این مطرح میشد برایم جالب بود. با گسترش کار از نیوشا صدر دعوت کردیم تا فیلمنامه را بنویسد. بحثی که فیلم مطرح میکند، این است که ما چقدر با چشم باز به دنیای دوروبرمان نگاه میکنیم؟ ما دو شخصیت اصلی در قصه داریم که یکی از آنها نابیناست.
برای شناخت بهتر و دقیقتر از قشر نابینا تحقیق مفصلی کردم تا دختر نوجوان قصه، غیرواقعی به نظر نرسد. او به شخصیت پسر نوجوان کمک میکند تا چیزهای زیادی را در باره محیط اطرافش بفهمد. موسی، نوجوان قصه همه چیز را فقط میبیند، ولی نسبت به آنها دقت کامل ندارد. قصه فیلم میخواهد فرق بین نگاه کردن معمولی و دیدن واقعی را به نمایش بگذارد. زیبا، نابینای مطلق قصه فیلم، باید همهچیز را لمس کند تا به درک خود از آن چیز برسد، او از کنار هیچ چیز بهصورت گذرا رد نمیشود و نگاهی دقیقتر از آدمهای بینا به مسائل دارد. زیبا به چشم ظاهر نیاز ندارد.
زیبا (ستاره حسینخانی) در کنار بچه های مدرسه
از روز اول کار دغدغهام این بود که تفاوت بین چشم دل و چشم ظاهر را بررسی کنم. اما موسی خیلی سطحی از کنار همه چیز میگذرد و فقط یک رویا در ذهنش دارد. زیبا به او کمک میکند تا به مرحلهای برسد که فکر کند و دقیقتر دنیا را ببیند.»
شکیبا با بیان اینکه فضای واقعگرای قصه ایجاب کرده از نابازیگران استفاده کند، میگوید: «یک هفته مدرسههای بندرعباس را گشتیم و از بین دانشآموزان حدود 25نفر را برای نقشهای مختلف انتخاب کردیم. برای نقش موسی نوجوانی میخواستم که جسور، بیباک و پرشروشور باشد و نگاه جسورانهای داشته باشد. برای نقش زیبا چون او از تهران به بندرعباس میآمد، نوجوانی نابینا از کرج را انتخاب کردیم. نقش مادر را هم به عصمت رضاپور سپردم که یک بازیگر تئاتر محلی است.»
نکته جالب فیلم این است که تمام بازیگران با گویش محلی صحبت میکنند، بهجز صحنههای کلاس و مدرسه که بازیگران فارسی حرف میزنند، اما در صحنههای دیگر بازیگران به زبان محلی خود صحبت میکنند. اما شکیبا میگوید نوع صحبت کردن آنها طوری است که تماشاچی غیرمحلی هم متوجه میشود.
تمام صحنههای فیلم در روستاهای اطراف بندرعباس فیلمبرداری شده است.
نیم ساعت تا دریا برای نمایش در جشنواره فیلم فجر آماده میشود.