به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، اختلاف نرخ بین قیمت فروش دلار، در صرافیهای رسمی و غیررسمی، دیروز سهشنبه، به نزدیک ۲ هزار تومان رسید و موجب شد بسیاری از طالبان کسب سود، با هدف برخورداری از رانت توزیعشده، به صرافیهای رسمی هجوم آورند. مشاهدات میدانی خبرنگاران همشهری حاکی است: این روزها فقط کافی است یک کارت ملی در جیب داشته باشید تا ۴ میلیون تومان سود مفت به جیب بزنید زیرا صرافیهای رسمی ۲۲۰۰ دلار آمریکا را، به قیمت هر دلار ۲ هزار تومان ارزانتر از کف بازار به مشتریان میفروشند. قیمت هر دلار آمریکا دیروز در کف بازار به ۲۸ هزار و ۶۲۰ تومان رسید اما صرافیهای دولتی هر دلار را در محدوده ۲۶ هزار و ۸۰۰ تومان میفروختند. دیروز رانت ناشی از اعمال سیاست چند نرخی در بازار ارز، صفهای خرید ارز با قیمت دولتی را جلوی صرافیها طولانیتر کرد. این حاتمبخشی در شرایطی است که بهگفته مقامهای سازمان برنامه و وزارت اقتصاد، دولت در تنگنای مالی و ارزی گرفتار آمده است.
صعود دوباره نرخ ارز
قیمت هر دلار آمریکا، دیروز دوباره بنای صعود گذاشت و به ۲۸ هزار و ۶۲۰ تومان رسید. شواهد موجود نشان میدهد بازار ارز بهشدت تحت فشار ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک است. همزمان بهدلیل افزایش شکاف قیمت، بین نرخ ارز در بازار آزاد و قیمت فروش ارز در صرافیهای دولتی که حاصل نظام ارز چند نرخی است، صفوف مردم برای دریافت ارز دولتی جلوی صرافیهای منتخب طولانیتر شد.
به گزارش همشهری، درشرایطی که امیدواری برای ثبات قیمت دلار بعد از یک دور نوسان مقطعی در کانال ۲۷ هزار تومان در تابستان افزایش یافته بود، بیش از ۲ هفته است که قیمت دلار تمایل زیادی به صعود پیدا کرده است. این تمایل به صعود در شرایطی ایجاد شده که گزارشها نشان میدهد درآمدهای ارزی دولت افزایش یافته است. حتی براساس جدیدترین گزارش اوپک، تولید نفت ایران در مهرماه افزایش یافته و قیمت نفت سنگین با ۸ دلار و ۶ سنت افزایش به ۸۲.۱۴ دلار در هر بشکه رسیده است. رشد درآمدهای ارزی درصورتی که قابل دسترس باشد میتواند نقش تعیین کنندهای در تامین نیازهای ارزی داشته باشد. این درآمدهای ارزی، بهغیر از درآمدهایی است که مطابق گزارشهای دولتی در حوزه صادرات فرآوردههای غیرنفتی و افزایش حجم صادرات بهدست آمده است. اما چرا با وجود چنین آمارهایی که میتواند حجم عرضه را افزایش دهد و به کاهش قیمت دلار منجر شود، قیمت ارز شیب صعودی به خود گرفته است؟
اهرمهای اقتصادی
اطلاعات موجود نشان میدهد فشار اصلی از ناحیه عوامل اقتصادی بر بازار ارز وارد میشود. طبق دادههای موجود با وجود آنکه آهنگ رشد تورم به میزان اندکی آهستهتر شده اما برآورد تحلیلگران بازار ارز این است که شیب تورم درآینده نمیتواند با سرعت زیادی کاهش یابد و چون تورم یکی از عوامل بنیادی در رشد یا کاهش ارزش پول ملی است نمیتوان انتظار داشت که قیمت ارز در بلندمدت با افت مواجه شود و همین عامل میتواند محرکی برای افزایش تقاضا در بازار ارز باشد که عمدتا ناظر بر آینده قیمت ارز است. به این معنا که بازیگران اصلی بازار ارز نه تنها به فروش ارز خود تمایلی ندارند بلکه با افزایش احتمالات نسبت به رشد تورم در تلاشند با روشهای مختلف حجم منابع ارزی خود را افزایش دهند. از سوی دیگر بررسیها نشان میدهد با وجود رشد درآمدها، دولت همچنان با محدودیتهای ارزی زیادی برای تامین کالاهای اساسی مواجه است و همین عامل موجب شد تا دولت در جریان ارائه لایحه ارز ترجیحی به مجلس از نمایندگان بخواهد سقف اختصاص ارز ترجیحی را تا پایان سال تا ۴.۶ میلیارد دلار افزایش دهند که این موضوع با مخالفت مجلس مواجه شد. مقامهای مسئولی که با همشهری گفتوگو کردهاند، میگویند دولت برای تامین کالاهای اساسی تا پایان سال دستکم به ۱۰ میلیارد دلار منابع ارزی، مازاد بر ۸میلیارد دلاری که در قانون بودجه تصویب شده، نیاز دارد. بنابر این حالا که مجلس با افزایش سقف تامین ارز ترجیحی تا پایان سال مخالفت کرده، فشار به منابع ارزی دولت بیشتر خواهد شد.
همه اینها در حالی است که تحتتأثیر رشد تورم در اقتصاد جهان ناشی از اجرای سیاستهای انبساطی تحتتأثیر کرونا، قیمت انرژی و بهدنبال آن قیمت مواد پایه و حتی محصولات غذایی در سطح جهان افزایش یافته است. بهعبارت دیگر، دولت برای تامین کالاهای اساسی به منابع ارزی بیشتری در نیمه دوم سال نیاز دارد و این موضوع میتواند فشار را به منابع ارزی کشور بیشتر هم بکند. همین حالا قیمت گندم در بازارهای جهانی به بالاترین رقم در ۹ سال گذشته رسیده است. برآوردها نشان میدهد دولت باید تا پایان سال ۵ میلیون تن گندم وارد کند که این میزان با توجه به نرخهای جدید به منابع ارزی بیشتری نیاز دارد. علت این حجم از واردات گندم این است که امسال بهدلیل خشکسالی تولید گندم نسبت به سال قبل تا ۳۰ درصد کاهش یافته است و چنین نمونههایی برای سایر بازارها هم دیده میشود.
این عوامل موجب شده بازیگران بازار ارز با نگاه به آینده به این نتیجه برسند که فشار به منابع ارزی کشور در ماههای آینده بیشتر خواهد شد و این موضوع میتواند جریان عرضه و تقاضا را در بازار ارز تحتتأثیر قرار دهد. به بیان کلیتر بررسی عوامل اقتصادی نشان میدهد نگاه بازیگران بازار ارز عمدتا ناظر به آینده منابع و مصارف ارزی است که به رشد تقاضا در بازار ارز و افزایش قیمتها منجر شده است.
اهرمهای فشار سیاسی
عامل دیگری که این روزها بهعنوان اهرم فشار بر بازار ارز تأثیر میگذارد سرنوشت مذاکرات هستهای و احیای برجام است. هرچند قرار است مذاکرات هستهای از اواخر ماه نوامبر آغاز شود اما عدمقطعیت در مورد نتایج این مذاکرات به بلاتکلیفی بازار ارز منجر شده است. دیروز و درآستانه آغاز مذاکرات هستهای در هشتم آذر ماه، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی وارد تهران شد و در جریان دیدار با مقامات سازمان انرژی اتمی اعلام کرد: دنبال ادامه مذاکرات هستیم. رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا نیز روز قبل در توییتی نوشت: باید مشترکا در جهت رسیدن به یک راهکار دیپلماتیک از طریق بازگشتی دوجانبه به برجام تلاش کنیم.
با وجود این سخنان ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: آمریکا برای اطمینان از بازگشت ایران به میز مذاکره گامهای یکجانبه بر نمیدارد. همزمان برخی خبرگزاریهای خارجی از احتمال شکست در مذاکرات خبر دادهاند، بهطوری که روزگذشته خبرگزاری بلومبرگ اعلام کرد آمریکا باید خود را برای شکست در مذاکرات آماده کند. مخابره چنین اخبار متناقضی تأثیر منفی زیادی بر بازار ارز گذاشته است. به زعم تحلیلگران روند مذاکرات هستهای میتواند تعادل عرضه و تقاضای ارز را با چالش مواجه کند. نمودارهای قبلی نیز نشان میدهد در دور قبلی تحریمها و همزمان با خروج آمریکا از برجام قیمت هر دلار آمریکا ظرف چند ماه و از اردیبهشت ۱۳۹۷ تا مهرماه همان سال دستکم ۲۲۰ درصد رشد کرد.
سایر اهرمهای فشار
عامل دیگری که این روزها بر بازار ارز تأثیر داشته سیاستهای منفعلانه بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز بوده است. هنوز تیم ارزی و معاون ارزی بانک مرکزی منصوب نشده و شاید علت سردرگمی بانک مرکزی در بازار ارز همین عامل باشد. از طرف دیگر شاید حکم صادر شده علیه رئیسکل و معاون ارزی اسبق بانک مرکزی و تعیین محکومیتهای چندساله برای آنها موجب شده بدنه بانک مرکزی با احتیاط بیشتری در بازار ارز عمل کند. این عوامل سازمانی باعث شده نمایی از یک سیاست یکپارچه در بازار ارز نمایش داده نشود در نتیجه بازار با ابهام سیاستگذاری مواجه شده است.
تشکیل صف جلوی صرافیهای منتخب
همزمان با افزایش شیب صعودی قیمتها در بازار ارز، مشاهدات میدانی خبرنگاران همشهری حاکی است که صفوف دریافت ارز دولتی در میان صرافیهای منتخب در سطح شهر تهران افزایش یافته است. مطابق مقررات بانک مرکزی متقاضیان میتوانند با هر کدملی ۲ هزار و ۲۰۰ دلار ارز دولتی دریافت کنند. هماکنون قیمت فروش دلار در صرافیهای بانکی ۲۶ هزار و ۷۹۵ تومان است. یعنی خریداران میتوانند با خرید این میزان ارز و فروش آن در بازار آزاد دستکم ۴ میلیون تومان سود کنند. این موضوع به افزایش تقاضا برای دریافت ارز دولتی و تشکیل صف جوی صرافیهای منتخب بانک مرکزی منجر شده است. این رویداد در عین حال حجم توزیع رانت را در بازار افزایش داده است. سیاست ارز چند نرخی در طول سالهای گذشته و در ابعاد مختلف به توزیع رانتهای گسترده منجر شده است. بازار ارز ایران هماکنون نرخهای مختلفی ازجمله نیما، سنا، بازار متشکل، بازار آزاد، هرات، سلیمانیه و نرخهای ترجیحی دارد که در طول سالهای گذشته چالشهای اقتصادی فراوانی ایجاد کرده است.
نظر شما