چهارشنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۷ - ۰۸:۰۵
۰ نفر

علی کهن‌نسب: ورزش ایران این روزها خیلی بداخلاق شده است. شاید درست از روزی که رقابت‌های المپیک در پکن با ناکامی ورزشکاران ایرانی آغاز شد تا امروز که رسانه‌ها در به ثبت رساندن حاشیه مسابقه‌های فوتبال از یکدیگر سبقت می‌گیرند، ورزش را این‌چنین بداخلاق ندیده بودیم.

شاید خیلی‌ها هنوز تجربه تلخ دیدار چند سال پیش  دو تیم پرسپولیس و استقلال را، که  تعدادی از بازیکنان را  تا مرز بازداشت کشاند، فراموش نکرده‌اند. اتفاقی که تا مدت‌ها جامعه ورزش ایران و اجتماع را تحت تأثیر قرار داد. از آن تاریخ شاید کمتر محیط ورزشی ما  این‌چنین مشوش و نگران‌کننده بوده است.

درست در بحبوحه رقابت‌های المپیک و در حالی که ورزشکاران ایرانی برای تصاحب مدال تلاش می‌کردند، در داخل برخی بی‌پروا چنان ورزشکاران، مربیان و... را به نقد می‌کشیدند که گویی از ورزش ایران با این ساختار انتظار بیشتری داشتند.  گاه چنان پا را فراتر از دایره حق می‌نهادند که بینندگان و خوانندگان را نیز تحت تأثیر قرار می‌دادند. موضوعی که برای ورزشکاران و ورزش ایران چندان زیبنده نبود.

شاید نقطه آغاز این کج‌خلقی  از کناره‌گیری حسین رضا‌زاده، وزنه‌بردار نام آشنای کشورمان باشد که به دلیل بیماری و تنها به‌دلیل حفظ سلامتی از رقابت‌های المپیک کنار رفت، ولی به فاصله چند روز در همین محیط ناآرام ورزش شایعاتی مثل ترس از شکست، دوپینگ و... مطرح شد که چندان با روح  ورزش سازگار نیست؛ آن هم برای ورزشکاری که سال‌ها برای ایرانی‌ها افتخار آفرید و تنها به دلیل سلامتی، که حق طبیعی او و همگان است، چنین جدایی تلخی را برای او رقم زدیم. اتفاقی که قبل از المپیک به شکلی دیگر برای علیرضا حیدری، دیگر قهرمان ملی‌پوش کشورمان در تشک کشتی، اتفاق افتاد و به دلیل همین نامهربانی‌ها از کشتی کنار رفت.

حسین رضازاده

علیرضا حیدری/ عکس ها از ایسنا

   حضور تیم ملی فوتبال در رقابت‌های انتخابی جام جهانی و وقایعی که بین برخی از مربیان و حتی بازیکنان رخ داد، تجربه تلخ دیگری بود که در هفته‌های گذشته جامعه ورزش را  متأثر ساخت. صف‌آرایی منتقدان، آن هم بیشتر به دلیل شخصی، در برابر تیم ملی کشور و بازیکنان تا  حدی بود که دیدار عربستان و ایران را برای بسیاری به یک دیدار حیثیتی تبدیل کرد. دیداری که یک سوی آن کسانی بودند که فارغ از بحث ملی و جام‌جهانی انتظار شکست تیم ملی و در نهایت سرمربی تیم ایران را در شهر ریاض می‌کشیدند تا این‌بار آسوده‌تر به فوتبال ملی و سرمربی آن بتازند.

 تساوی ایران در برابر عربستان و تعطیلی موقت تمرین تیم ملی تا دیدار با کره شمالی باعث شد اندکی از بحث‌های حاشیه‌ای تیم ملی کاسته شود. ولی کیست که نداند فوتبال باشگاهی ایران به‌زعم  بسیاری از مربیان خارجی و داخلی و کارشناسان، معدن حاشیه‌های ریز و درشتی است که اصل فوتبال را زیر سؤال می‌برد. اگر روزی خود به عرب‌ها خرده می‌گرفتیم که آنها با پول می‌خواهند در فوتبال همه چیز را به دست آورند، امروز در فوتبال باشگاهی ایران با هیاهو و جنجال و درگیری بین مربیان، بازیکنان و حتی مدیران عامل باشگاه‌ها و هواداران در صددیم تا نتیجه را به نفع خود رقم بزنیم و در این بین غافل از این‌که هیچ‌کس فوتبال را با این منظره ناخوشایند دوست ندارد و نمی‌پسندد.

اتوبوس‌های شرکت واحد، که این روزها باید میزبان کودکان  و نوجوانان برای رسیدن به محل آموزشی خود باشند، در تعمیرگاه‌های شرکت واحد به صف ایستاده‌اند تا شاید مجال تعمیر و بازسازی را بیابند و امروز آن کودک و نوجوان تاوان فوتبالی را باید بپردازد که همه ما در شکل‌گیری آن نقش داشته و داریم.

وقتی دو کمک مربی فوتبال، آن هم پس از افطار، به یکدیگر بی احترامی می کنند و یا بازیکنی که دور از چشمان داور، بازیکن حریف را میهمان لگد خود می‌سازد و یا کمک مربی ای که تماشاگران را ترغیب به توهین به داوران می‌کند و یا عضو هیأت مدیره‌ای که پول خود را به رخ جامعه داوری کشور می‌کشد، دیگر از تماشاگرانی  که ساعت‌ها قبل خود را به ورزشگاه رسانده‌اند، چه انتظاری داریم.
این همه هیاهو در ورزش برای چیست؟  کسب یک مدال طلا و یک مدال برنز در المپیک.

کد خبر 64131

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز