به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، رضا بهبودی این روزها در کنار تعدادی دیگر از بازیگران تئاتر مشغول، اجرای نمایش «فرودگاه، پرواز شماره ۷۰۷» هستند؛ نمایشنامهای شاعرانه و محبوب احمدرضا احمدی را به عنوان نویسنده بر خود دارد و کورش سلیمانی کارگردانی آن را انجام میدهد.
رضا بهبودی درباره چالش و جذابیتهای بازی در این نمایش میگوید: بزرگترین چالش این بود که هم قرار است مختصات درونی و بیرونی نقش را بشناسم. هم میدانیم آقای احمدی این نمایشنامه و دیگر نمایشنامههای خود را تحت عنوان نمایشنامههای شاعر چاپ کردهاند و پر واضح است که نه تنها کل نمایشنامههای ایشان کاراکتری به نام شاعر دارد بلکه این شاعر، انعکاسی از خود آقای احمدی است.
او با تاکید بر اینکه از تقلید حرکات احمدی پرهیز داشته است، میافزاید: من آگاهانه سعی نکردهام که فرضا راه رفتن ایشان یا طرز شعر خواندن یا حرف زدنشان را تقلید کنم. مستندهایی هست که پیشتر هم دیده بودم و کم و بیش از ایشان شناخت دارم اما به شخصه با صحبت با کارگردان به این نتیجه رسیدیم قرار نیست ایشان را روی صحنه بازسازی کنیم و این کوشش را نکردم که نقشی را که بازی میکنم به خود آقای احمدی شباهت پیدا کند. من در واقع بعضی رفتارهای ایشان را گرتهبرداری کردهام ولی بیشتر در فهم جهانشان دقیق شدهام. خوشبختانه از نوجوانی با شعر ایشان آشنایی دارم و در حد فهم و توانم بسیار از ایشان خواندهام و این جذابیت کار است.
بهبودی درباره تجربه بازی در این نمایش خیالانگیز توضیح میدهد: نمایش فضای خاصی دارد. از آن دست نمایشنامههای مرسوم نیست که یک قصه مشخصی داشته باشد. شخصیتپردازیهای مرسومی که عمدتا از یک نمایشنامه انتظار داریم. این نمایشنامه در امتداد جهان شاعرانه جناب احمدی است و خود ایشان هم ادعایی در این باره ندارند که به آن معنای مرسوم نمایشنامه نوشتهاند.
او ادامه میدهد: این نمایش تجربه خاصی است چون همه ما با شعر و شاعری کم و بیش سر و کار داریم، حتی معمولیترین و عامترین و کمسوادترین مردمان ایران هم شعرهایی به گوششان خورده و شعرهایی بلدند و ضربالمثلهای ما هم که پر از نکتههای شاعرانه است یا از دل شعرها درآمده. در اینجا گفتگوها، گفتگوهای مرسوم دراماتیک نیست. بین شاعر و کارکتر رادیو جز تخاصم نیست. من اجازه خواستم که هر کلمه ای که دال بر توافق است، نگویم. مخصوصا جوابهایی که شاعر به سئوالها میدهد و از عالم استعاره، تمثیل و خیال میآید.
بهبودی برای روشنتر شدن این موضوع مثالی از نمایشنامه میآورد: فرضا شاعر میگوید «بهتر است بروم یک کبریت بخرم. شاید زمستان از هراس کبریت، یک روز مرا فراموش بکند. رادیو که مخل آسایش این جهان شاعرانه است و اندیشه دیگری را نمایندگی میکند، میگوید لزومی ندارد کبریت بخرید چون در بیمارستان هستید، به پرستارها بگویید که به شما کبریت بدهند و حتما میدهند.» این تفاوت جهان شاعر با جهان غیرشاعرانه است.
این بازیگر سپس از تفاوت جهان ادبیات و تئاتر سخن میگوید: به هر صورت شعر و نمایشنامه، هر یک مدیوم خاصی هستند و تئاتر هم در مقام رخداد صحنهای، مدیوم دیگری است. آن دو در نهایت در حوزه ادبیات هستند و تئاتر در حوزه اجراست.
این مدرس تئاتر در ادامه به جایگاه مهم اندیشه در تئاتر اشاره میکند و ادامه میدهد: درک میکنم از هر نظر، شرایط سختی را میگذرانیم که نیازی به باز گفتنش نیست اما از تماشاگران میخواهم به هنر تئاتر فقط به عنوان سرگرمی نگاه نکنند. باید کوشش شود که تماشاگر سرگرم شود اما نه به هر قیمتی و ممکن است این اجرای ما به دلیل فضای شاعرانه و دغدغههای نویسنده و گروه اجرا، به معنای مرسوم، تماشاگر را سرگرم نکند اما یقینا میتوان با کمی صبوری و توجه به نیازهای عمیقتر، پای دغدغههای یک شاعر و یک گروه اجرایی نشست و امیدوارم بتوان از نظر معنوی هم بهرهای برد.
نظر شما