به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، فرانس ۲۴ در این یادداشت مینویسد: تعقیب و گریز نفسگیر یک مامور پلیس و یک فروشنده مواد مخدر در کوچه پس کوچههای تهران نقطه اوج فیلم متری شش و نیم (قانون تهران) ساخته سعید روستایی است که با دیالوگهای تند و آتشین شخصیتهای پردیالوگ آن شناخته میشود و محبوبترین فیلم از موج فیلمهای ایرانی است که در یک سال گذشته نظر سینمادوستان فرانسوی را به خود جلب کردهاند. متری شش و نیم از ماه ژوئیه (تیر- مرداد ۱۴۰۰) در فرانسه اکران شد و تاکنون بیش از ۱۵۰ هزار بلیت فروخته است.
به گفته عسل باقری، کارشناس سینمای ایران در دانشگاه سرژی پاریس، ۲۰ سال پیش چنین موفقیتی برای یک فیلم ایرانی در سینماهای فرانسه خارج از تصور بود.
متری شش و نیم تنها فیلم ایرانی نیست که این روزها توجه مخاطبان فرانسوی را به خود جلب کرده است. فیلم قصیده گاو سفید درباره زن بیوهای که سعی دارد حقیقت درباره اعدام شوهرش را به جرمی که مرتکب نشده کشف کند، شیطان وجود ندارد شامل چهار روایت مختلف درباره مجازات اعدام و فیلم قهرمان درباره مردی که به جرم بدهی زندانی شده و برای آزاد شدن خود را به هر دری میزند، از دیگر فیلمهای ایرانی محبوب در فرانسه هستند.
باقری میگوید: این فیلمها نوعی رئالیسم اجتماعی خاص را به نمایش میگذارند و تصویری واقعگرایانه از افرادی که بین سنت و مدرنیته به دام افتادهاند، ارائه میدهند. مردم فرانسه هم درباره این که زندگی روزمره در ایران به چه شکل است، خیلی کنجکاوند. رسانهها این بُعد از ایران را به جهان نشان نمیدهند و در حال حاضر سفر به ایران کار راحتی نیست. این سبک رئالیستی در سینمای ایران چیز جدید نیست اما جشنوارههای سینمایی و توزیعکنندگان بینالمللی توجه چندانی به آن نمیکردند.
باقری افزود: پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی، سینمای جهان نمیخواست درباره ایران چیزی بشنود. مردم فکر میکردند سینمای ایران از جنگ ایران و عراق جان به در نخواهد برد اما حکومت اسلامی ایران جنگ با صدام حسین را دوام آورد و سینمای ایران به شکوفایی خود ادامه داد. سپس عباس کیارستمی پا به عرصه گذاشت و با نمایش ظریف زندگی روزمره ایران به ویژه در سه گانه کوکر (۱۹۸۷-۱۹۹۴) توجه سینمادوستان خارجی را به خود جلب کرد.
این کارشناس سینمای ایران افزود: سبک کیارستمی بی غل و غش و شاعرانه بود و مسائل شخصی و فلسفی را که بازتاب جهانی داشتند و از درگیریهای ژئوپلیتیکی به دور بودند، مورد بررسی قرار میداد. فیلمهای کیارستمی نظر توزیعکنندگان خارجی را به خود جلب کردند چون آنها فیلمهایی میخواستند که در آنها خبری از کلاشینکف نباشد و ایرانی را به نمایش درآورند که با آنچه در اخبار نشان داده میشد، متفاوت باشد.
با این حال اگرچه کیارستمی از تحسین و تمجید منتقدان برخوردار بود و این موفقیت را با دریافت نخل طلای جشنواره کن برای فیلم طعم گیلاس به اوج خود رساند، سینمای هنری شاخص و آرام او نتوانست در غرب مخاطبان زیادی به دست آورد.
سینمای ایران با ظهور اصغر فرهادی بود که با استقبال سینمادوستان فرانسوی روبهرو شد. فیلم جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۱) از او درباره کشمکشهای یک زوج طبقه متوسط و در آستانه جدایی موجی در فرانسه و دنیای انگلیسی زبان به راه انداخت و یک سال بعد جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را برای فرهادی به ارمغان آورد. از آن جا به بعد بود که جهان به سینمای ایران علاقهمند شد و حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای بینالمللی فیلم پررنگ.
به این ترتیب بود که بازاریابی سینمای ایران در یک دهه گذشته تغییر کرد. باقری در این باره میگوید: شرکتهای مستقل و بزرگتر به این حوزه وارد شدند. بسیاری از فیلمهای ایرانی حالا با همکاری شرکتهای خارجی چون کمپانی فرانسوی ممنتو تولید میشوند که در سال ۲۰۱۳ در تولید فیلم گذشته فرهادی مشارکت کرد.
شمار روزافزونی از سینماگران ایرانی به دنبال شرکای خارجی برای تولید هستند. اولا بحران اقتصادی موجود در کشور، سرمایه گذاری در پروژههای سینمایی داخلی را مشکل کرده و دوما بهرهمندی از یک تهیه کننده خارجی شانس آن را که یک فیلم در جشنوارههای بینالمللی نمایش داده شود، بیشتر میکند. از طرف دیگر، از آنجایی که حق پخش فیلمهای ایرانی در بازار بینالمللی نسبتا ارزان است، شرکتهای فرانسوی نیز از رشد این فیلمها سود میبرند. بنابراین به نظر میرسد توجه به سینمای ایران در فرانسه از این هم فراتر رود.
نظر شما