در واقع افشین قطبی سیستم تیمش را برابر استقلال تغییر نداد اما یک تغییر به چشم میخورد. پتروویچ در خط میانی حضور نداشت. تفاوت 2 تیم از شروع بازی به چشم میخورد. این تفاوت در شیوه دفاعی پرسپولیس و استقلال بود. به این شکل که استقلال از شروع بازی مجتبی جباری را در اختیار داشت و با یک هافبک دفاعی یعنی حسین کاظمی مقابل پرسپولیس قرار گرفت.
این در حالی بود که زارع و نوری هافبکهای دفاعی پرسپولیس محسوب میشدند. استقلال دفاع خود را در عمق بسته بود اما پرسپولیس بیشتر سعی داشت مهاجمان حریف را در تله آفسایدگیری گرفتار کند. مدافعان پرسپولیس با دروازهبان این تیم فاصله 15 متری داشتند.
عملکرد مهاجمان
آرش برهانی بهتر از توره بود. ابراهیم توره در مدرسه فوتبال متز تحت آموزش قرار گرفته است. او در یکی از مدرسه فوتبالهای معروف فرانسه به یک بازیکن باهوش و حرفهای تبدیل شده است. در بازی برابر استقلال هم بازی خوبی را به نمایش گذاشت. سرعت خوبی هم داشت اما عملکرد برهانی در چارچوب تاکتیک از پیش تعیین شده استقلال بود. سرعت هر دو مهاجم بیشتر از مدافعان حریف بود. اما چرا خطر برهانی بیشتر به چشم میآمد؟ دلیل این موضوع را میتوان در سبک دفاعی پرسپولیس جستوجو کرد.
اما در مقابل، مدافعان استقلال به دلیل فاصله خیلی کمی که با طالبلو داشتند ابراهیم توره را به خوبی مهار کردند. در واقع منتظری، شکوری و قربانی نزدیک به یکدیگر بازی میکردند و در بدترین آرایش ممکن تنها 15 متر از دروازهبان استقلال فاصله میگرفتند.
پرسپولیس؛ تیم هافبکها
نوری، زارع، نیکبخت، کریمی و باقری؛ اینها هافبکهای پرسپولیس بودند.
به این نامها علوی و منصوری را نیز اضافه کنید. روشن است که پرسپولیس در میانه میدان قدرتمندترین تیم لیگ ما به حساب میآید. وقتی چنین هافبکهایی در اختیار یک تیم قرار بگیرند گل زدن برای مهاجم نوک کار چندان سختی نیست. ما در بازی پرسپولیس این مسئله را به وضوح دیدیم که عملاً 5 هافبک به توره کمک میکردند که گلزنی کند. از سویی دیگر در استقلال، مجتبی جباری باید یک تنه میانه میدان را هدایت میکرد. او به همراه حسین کاظمی وظیفه داشتند اکبرپور و برهانی را صاحب موقعیت گلزنی کنند. اما نکته جالب اینکه اکثر توپها برای انجام چنین کاری به جباری سپرده میشد تا حسین کاظمی.
استقلال با سیستم 1-1-4-1-3
استقلال با دفاع سهنفره روبهروی پرسپولیس قرار گرفت. حسین کاظمی هافبک دفاعی بود و 4 هافبک قرار بود سیاوش اکبرپور و برهانی را صاحب توپ و موقعیت کنند. اکبرپور یک خط عقبتر از برهانی وظیفه داشت بازی هافبکهای دفاعی پرسپولیس را خراب کند. اکبرپور در عمق و برهانی در نوک خط حمله استقلال عملکرد خوبی داشتند.
اشتباه تاکتیکی پرسپولیس
پرسپولیس چوب اشتباه تاکتیکی خود را خورد آنجا که عملاً برای فضای پشت مدافعان چارهاندیشی صورت نگرفت. گل استقلال، تاکتیکی به نظر میرسید. چون برهانی که بارها تلاش کرده بود از فضای خالی پشت مدافعان استفاده کند بالاخره توانست در آغاز نیمه دوم تیمش را با این شیوه به گل برساند. اما مهدی واعظی روی گلی که استقلال به ثمر رساند مقصر نبود. این تاکتیک اشتباه پرسپولیس بود که کار دست این تیم داد. در واقع سرخها گل را به حریف هدیه کردند.
اشتباه قلعهنویی برای حفظ گل
البته هر مربی فلسفه و قواعد خاص خودش را دارد. به خصوص در بازیای همچون دربی تصمیمگیری بسیار سخت است. اما شاید اگر استقلال بعد از زدن گل اول با آن شیوه بسته دست به دفاع نمیزد شرایط طور دیگری رقم میخورد. استقلال سختترین کار ممکن را انتخاب کرد. آبیها شاید متوجه این مسئله نشده بودند که گلزدن به دفاع خطی 4 نفره آن هم با شیوه دفاع – ضدحمله چقدر کار دشواری است. به خصوص اینکه مدافعان پرسپولیس بعد از دریافت گل هوشمندانهتر نیز بازی میکردند و حملات استقلال را به موقع پوشش میدادند.
گل پرسپولیس در شرایطی به ثمر رسید که خیلیها معتقدند کوشکی اصلیترین مقصر خط دفاعی استقلال بود. اما اگر دقت کرده باشید چنانچه کریم باقری تحت فشار بیشتری از سوی دیگر مدافعان قرار میگرفت هرگز نمیتوانست توپ را با آن دقت به علی کریمی برساند. بنابراین کریم باقری بازیکن بسیار باهوشی است که توپ را به سمت دروازه نمیفرستد بلکه آن را به کریمی میرساند.
بهترینهای شهرآورد شصتوپنجم
در دربی شصتوپنجم چهار بازیکن بیش از سایر بازیکنان مؤثر بودند. آرش برهانی و مجتبی جباری در استقلال و کریم باقری و علی کریمی در پرسپولیس. البته به طور کلی بازی علی کریمی چشمنواز بود. او نشان داد که در دریبل و برداشتن یار مستقیم و البته در ارسال پاسهای مناسب هنوز هم یکی از بهترینهای فوتبال کشورمان است. عملکرد او در صورت بهتر شدن وضعیت آمادگی جسمانیاش بهتر هم خواهد شد. او ثابت کرد که میتواند به تیمملی کمک کند.