به گزارش همشهری به نقل از روزنامه همشهری، پنجاهودومین مرحله از طرح رعد که از چند روز قبل با مشارکت تمام کلانتریهای پایتخت به اجرا درآمده بود، با دستگیری ۶۳۴سارق و مالخر پایان یافت.
دراین طرح مجرمی دستگیر شده بود که حرفهای جالبی میزد: «با ظرف مایع ظرفشویی، کارتی درست کرده بودم که با آن میتوانستم در خانهها را باز کنم.»
این را دزد سابقهداری میگوید که به گفته خودش در زندان آموزش ساخت وسیلهای را دیده که بتواند با آن درِ ساختمانها را باز کند و دست به سرقت از آنجا بزند.
چطور با یک کارت وارد خانه میشدی؟
کافی است یک روز در زندان زندگی کنید و با سارقان حرفهای طرح دوستی بریزید، تا از آنها شیوه و شگرد سرقتهای عجیب و البته باورنکردنی را یاد بگیرید. البته چیزی که من یاد گرفته بودم آنقدرها هم حرفهای نبود. من نزد یک متهم سابقهدار آموزش دیدم تا کلید همه ساختمانها را طراحی کنم. نمیتوانم کامل توضیح بدهم و فرمولش را بگویم. فقط میتوانم بگویم ابزار اصلیام یک ظرف ریکا بود به همراه خمیر. با آن چیزی شبیه کارت درست میکردم. البته فرمول خاصی داشت و به این راحتی هم نبود و بعد با کارت درِ هر ساختمانی را میتوانستم باز کنم.
چه وسایلی سرقت میکردی؟
اولویتم دوچرخه و کفشهای گرانقیمت بود. وقتی وارد ساختمانها میشدم، اگر دوچرخهای در حیاط بود آن را سرقت میکردم. بعد کفش و کتانیها را هم برمیداشتم؛ یا خودم میپوشیدم یا میفروختم. دوچرخهها را هم میفروختم و پولش خرج زندگی میشد.
وارد خانهها هم میشدی؟
گاهی دلم را به دریا میزدم و با همان کارت در خانهها را باز میکردم. راستش یکی دوبار هم توانستم پول و طلا بردارم اما در سرقتهای بعدی هربار که ریسک میکردم و در خانه را باز میکردم با زنی مواجه میشدم. او با دیدن من جیغ میکشید و من از ترس بیآنکه سرقتی انجام بدهم فرار میکردم.
گفتی در زندان شگرد ساخت کارت را یاد گرفتی، به چه اتهامی زندانی بودی؟
آشنایی با یک زن معتاد زندگیام را تباه کرد. پس از آشنایی با او در دام اعتیاد گرفتار شدم و بعد تبدیل شدم به یک قاچاقچی. در نهایت پلیس دستگیرم کرد و به زندان افتادم. حدود ۵سالی در زندان بودم و پس از آزادی بود که تصمیم گرفتم خانهها را خالی کنم، اما خیلی زود گیر افتادم و دوباره باید زندانی شوم.
نظر شما