به گزارش همشهری آنلاین به نقل از هنر و تجربه، میرعابدینی با اشاره به اینکه «مرد حلزونی» فضایی کاملا سینمایی را به تصویر میکشد، درباره ژانر آن گفت: شاید اینطور به نظر برسد که «مرد حلزونی» یک مستند-داستانی است، اما این فیلم یک ملودرام کاملا سینمایی، شاعرانه و قصهگوست، که در ظاهر ریز بافت آن تصاویری مستندواره و عکسهای زیادی به چشم میآید.
وی با اشاره به این که نسخههای اولیه فیلم را در سالهای جوانی به زبان انگلیسی در آمریکا نوشته، افزود: در بازگشت آخرم به ایران پس از فیلمبرداری بخش اورگان، فضای فیلم کمی ایرانیتر شد و در نهایت با نوشتن نریشن، قصهای بزرگتر و اجرایی متفاوت پیدا کرد. نوشتن روایت و وصل کردن راشها به هم حدود یک سال زمان برد. نقش وندی را هم خب قطعا باید خودم بازی میکردم.
بازیگر فیلم سینمایی «ابر بارانش گرفته» با بیان اینکه از فیلمها و داستانهایش بهره جسته اضافه کرد: در واقع با بسیاری از عکسها و فیلمهایم قصه بزرگی نوشتم. تلاش کردم سفره بزرگی مهیا کنم که آبرومند باشد و اگر کسی سر آن نشست، سیر و خوشحال از پایش بلند شود. طبعا ساختن فیلم به اصطلاح بدنه یا پرفروش آرزوی من هم هست و این را پنهان نمیکنم اما از طرفی فکر میکنم فیلم هنری نباید لزوما کسلکننده، طولانی و بدون قصه باشد باور دارم «مرد حلزونی» قصهای قرص و محکم دارد. فیلم هنری میتواند قصهگو و موجز و بهاندازه باشد و مخاطبِ به اصطلاح عام یا ناخاص سینما را خسته و دلزده نکند.
این نویسنده و کارگردان در ادامه با بیان اینکه «مرد حلزونی» روح بزرگی دارد و فیلم را خیلی میپسندد افزود: سال ۹۵ فیلم اول سینماییام «رقص پا» را ساختم که در سینماهای بدنه (اصلی) اکران شد و پس از آن هم اکران آنلاین. فضا، اجرا و روایت «مرد حلزونی» با «رقص پا» بسیار متفاوت است. من هر دوی این فیلمهایم را بسیار دوست دارم. احساس میکنم اگر مخاطب با حوصله و انصاف «مرد حلزونی» را ببیند، فارغ از تمام برچسبهایی چون هنری، داکیودرام، نفروش، هنر و تجربهای یا حتی ماکیومنتری و… فیلم را دوست خواهد داشت و را بسیار «سینماییتر» یا قصهگوتر از فیلمهای قبلی من مییابد. اگر مخاطب در آخر فیلم با «لبخندی گریان» یا «گریهای خندان» سالن سینما را ترک کند، یعنی من کارم را درست انجام دادهام.
کارگردان «خواب است پروانه» با اشاره به اینکه کرونا کمک زیادی به ساخت فیلم کرد افزود: با شیوع اپیدمی کرونا، به شکل جدیتر و مداومی یوگا میکردم و نریشن فیلم را مینوشتم. روزی حدود ۶ ساعت با لذت قصه را پیش میبردم و انرژی زیادی روی روایت و راوی گذاشتم. دوستانی از روی لطف میگفتند که این نریشن فیلم میتواند به صورت جداگانه به صورت کتاب چاپ شود.
میرعابدینی که در فیلم «همه چیز برای فروش» هم ایفای نقش کرده درباره انتخاب راوی فیلم بیان کرد: انتخاب اولیه من برای راوی داستان، ماهور الوند بود. هر چند به دلیل بودجهای که داشتم، از آن منصرف شدم. آسمان محمدبیگی، راوی کنونی از شاگردان کارگاههای فیلم و تئاتر و نقاشی من و همسرم ندا صارمی بود که هم فیلم کوتاه ساخته هم بازیگر تئاترهایم بود. او طراح و نقاش قابلی هم هست و اکنون در اتریش موسیقی میخواند. بار اولی که آسمان نریشن را خواند و همراه خانم هایده صفییاری صدای او را روی تصویرها شنیدیم، حس کردیم این همان دختری هست که میخواهیم.
کارگردان «رقص پا» با تاکید بر اینکه ساختن «مرد حلزونی» بدون کمکهای خانم صفییاری ناممکن بود درباره این همکاری بیان کرد: شانس بزرگی آوردم که هایده صفییاری متریال اولیه را دوست داشت و پذیرفت در این فیلم کنار من باشد و تدوین سنگین و عجیب را بر عهده بگیرد. قبل از آن با چند تدوینگر دیگر صحبت کرده بودم اما صفییاری با توجه به تجربه زیاد و متانت ستودنیشان متوجه ذات خاص این فیلم و خواسته من شدند. بینش درست ایشان باعث شد حجم بالای راشها و نریشن طولانی سر و شکل درستی پیدا کنند. «مرد حلزونی» همان قدر که متعلق به من است، متعلق به هایده صفییاری هم هست.
وی ادامه داد: بزرگترین چالش ما در تدوین رساندن فیلم از ۱۲۰ به ۹۰ دقیقه بود. خانم صفییاری نسخه ۱۱۴ دقیقهای فیلم را دوست داشتند و آن را مناسب میدانستند. بر این عقیده بودند که اگر کسی کلیت فیلم را دوست داشته باشد، مشکلی با زمان آن نخواهد داشت اما من از روزهای اول حس میکردم زمان فیلم باید هر طور شده دو رقمی شود. فکر خسته کردن مخاطب آزارم میدهد. الان هم هنوز کسی نگفته فیلمت طولانی است. یا دوستش دارند یا ندارند.
مزدک میرعابدینی درباره اکران «مرد حلزونی» در سینماهای هنر و تجربه اظهار کرد: به دلیل ویژگیهای این فیلم، تنها امکان نمایش آن در همین سینماهای هنر و تجربه است. فکر میکنم و امیدوارم مخاطبان با فیلم ارتباط درست و خوبی برقرار کنند و خیلی اصرار نکنند مثل مدیران سینمایی که آن را دیدند حتما روی آن برچسب بزنند. حالا مهم این است که «مرد حلزونی» که حاصل سالها تجربهام در بازیگری، نویسندگی و فیلمسازی است دارد اینجا در ایران اکران میشود. از صمیم قلب از همه کسانی که در این راه به من کمک کردند تشکر میکنم و آرزویم این است که تماشاگران بعد از دیدن فیلم احساسی بهتر نسبت به زندگی داشته باشند.
نظر شما