اکنون هم پرونده ایران در سال شصتودوم عمر سازمان ملل به مهمترین پرونده تبدیل شده است.منافع ملی، تنها اصل پذیرفتهشده در روابط بینالمللی است. همه کشورها تصمیماتشان را بر این اصل استوار میکنند. توجه به این اصل باعث تثبیت یکسری آداب و رسوم بینالمللی نیز شده است.
یکی از رسوم این است که همه کشورها سعی میکنند بهگونهای در مجامع جهانی حضوریافته و عمل کنند که بیشترین فایده وکمترین ضرر را برای کشورشان داشته باشد. به همین دلیل اغلب کشورهای دنیا تا هنگامی که به کسب آرای لازم در یک مجمع بینالمللی اطمینان نداشته باشند، برای عضویت در هیچ نهادی نامزد نمیشوند چرا که رای منفی جامعه جهانی را باعث وهن جایگاه بینالمللی و تضعیف سیاست خارجی خود میدانند.
به نظر میرسد دولت نهم تعریف جدیدی از نحوه حضور در مجامع بینالمللی دارد چرا که با وجود اطمینان به اینکه در انتخابات اعضای غیردائم شورای امنیت سازمان ملل رای نمیآورد، نامزد ورود به این شورا شد. محمد خزایی نماینده ایران در سازمان ملل گفته بود که هدف ما از این نامزدی رایآوری صرف نیست بلکه مطرحشدن نام ایران و لابی گستردهای است که به خاطر این موضوع صورت میگیرد.
اگرچه لابی و رایزنی از ابزارهای مؤثر کشورها در پیشبرد اهداف و نظراتشان در مجامع جهانی است و فینفسه حرکتی مثبت و به نفع منافع ملی کشور است اما معمول است که رایزنی و لابی پیش از تصمیمگیری نهایی کشورها برای انجام کاری، صورت میگیرد.
به عبارت دیگر اگر ایران به لابی گسترده درمیان اعضای مجمع عمومی سازمان ملل برای طرح نظراتش به بهانه این نامزدی نیاز داشت، باید به این مهم پیش از طرح موضوع درخواست عضویت، میپرداخت و نیازی نبود زمانی که نماینده ایران میدانست کشورمان رای لازم را کسب نمیکند وارد مبارزهای شود که نتیجه آن از پیش معلوم است و باعث طرح گسترده نام ایران در رسانههای جهانی و داخلی با محوریت شکست در انتخابات اعضای شورای امنیت سازمان ملل شود، مگر اینکه بپذیریم میتوان با مجامع جهانی که سازوکار خاص خود را دارند برخورد ایدئولوژیک کرد و درون آنها نقش اپوزیسیون ساختار شکن را برعهده گیریم؛ کاری که هیچ دولت و حکومتی هم اجازه آن را به منتقدانش نمیدهد.
احمدینژاد که بارها ساختار سازمان ملل را ظالمانه و قطعنامههای آن را کاغذ پاره دانسته بود در مورد علت درخواست ایران برای عضویت در شورای امنیت یادآور شده بود که درخواست ایران نوعی «امتحان» برای سازمان ملل است و ایران درصورت عضویت در شورای امنیت از حقوق کشورهای مظلوم دفاع خواهد کرد.
درشورای امنیت چه گذشت؟
مجمع عمومی سازمان ملل در نشست روز جمعه 17 اکتبر (بیست و ششم مهر1387) خود درخواست ایران را برای عضویت در شورای امنیت به رای گذاشت. در این جلسه ژاپن توانست 158 رای از 192 رای مجمع عمومی را از آن خود کند. ایران توانست 32 رای از مجموع ۱۹۲ رای در مجمع عمومی سازمان ملل را بدست آورد.
ایران به همراه ژاپن نامزد عضویت غیردائم منطقه آسیا در شورای امنیت بود. کرسی آسیا در 2 سال اخیر در اختیار اندونزی بود که در پایان سالجاری میلادی دوره عضویتش تمام میشود. ژاپن بهعنوان رقیب ایران تاکنون 9بار عضو غیردائم شورای امنیت بوده اما ایران از 53 سال پیش فقط یک بار به عضویت این شورا در آمده است. ژاپن از مدتها پیش در تلاش است تا به عضویت دائم شورای امنیت درآید.
ایران اولین پرونده را در سازمان ملل گشود
در ژانویه سال 1946 میلادی براساس تصمیمی که کشورهای مؤسس سازمان ملل در جلسه بنیانگذاری این سازمان در سانفرانسیسکو گرفته بودند، اولین جلسه تشکیلات اداری سازمان ملل در لندن برپا شد و در حالی که هنوز دبیرکلی برای سازمان تعیین نشده و هنوز عضویت بسیاری از کشورهای دنیا در آن معلوم و قطعی نشده بود، در اولین جلسه شورای امنیت، حسن تقیزاده سفیر ایران در لندن اولین موضوع را که شکایتی علیه یکی از اعضای مؤسس سازمان یعنی (شوروی سابق) بود در آن مطرح کرد.
گرچه در جلسات اولین دوره مجمع عمومی سازمان ملل که در لندن برپا شد شکایت ایران بهطور کامل مطرح نشد و به جلساتی موکول شد که قرار بود در ساختمان در دست ساخت سازمان ملل در نیویورک برپا شود، اما در تاریخ سازمان مللمتحد، شکایت ایران بهعنوان پرونده شماره یک شورای امنیت ثبت است؛ اولین شکایت یک عضو سازمان ملل از یک عضو دیگر.
شکایت دولت ایران از اتحاد شوروی (سابق) بدان خاطر بود که یک سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم در حالی که آمریکا و بریتانیا نیروهای نظامی خود را از ایران بیرون برده بودند، اما با تصمیم ژوزف استالین رهبر اتحاد شوروی، ارتش سرخ در آذربایجان مانده بود و حضورش باعث تشکیل دولت فرقه دمکرات آذربایجان شده بود که از تهران تبعیت نمیکرد.
فرقه دمکرات در نامههایی به اولین اجلاس سازمان ملل خواستار آن شده بودند که به رسمیت شناختهشوند.
دومین باری که بار دیگر پرونده ایران تبدیل به مطرحترین ماجرای سازمان ملل شد، تابستان سال 1951 و زمانی بود که دولت بریتانیا علیه دولت ایران به اتهام به خطر انداختن جان کارکنان بریتانیایی شرکت نفت انگلیس در آبادان شکایت داشت. نماینده بریتانیا در مخالفت شدید خود با دولت دکتر مصدق، خواستار صدور قطعنامهای بود که عملیات ایران در بیرونراندن کارشناسان انگلیسی را محکوم و دولت ایران را به بازگرداندن آنها مجبور کند.
شوروی و یوگسلاوی (سابق) با نظر دولت بریتانیا مخالفت کردند اما آمریکا، اکوادور، ترکیه و چین (چین ملی یا تایوان امروز کرسی چین را در شورای امنیت در دست داشت) با طرح شکایت بریتانیا در شورای امنیت موافق بودند. این قطعنامه گرچه به تصویب رسید اما در نهایت پاسخ هوشمندانه ایران کار را به روالی دیگر انداخت. نماینده ایران ادعا کرد که مدارکی در دست دارد که نشان میدهد دولت انگلیس کتبا اصل ملیشدن صنعت نفت ایران را به رسمیت شناخته است. پس از آن بود که نماینده هند اعلام کرد که ما از مسئله اطلاع زیادی نداریم و شنیدهایم که نخست وزیر ایران میآید که نظرات خود را به اطلاع شورای امنیت برساند.
روز چهاردهم مهر سال 1330 هیات نمایندگی ایران به ریاست دکتر مصدق وارد نیویورک شد و ژوزف آلسوپ تحلیلگر برجسته آمریکایی در نیویورک هرالد تریبون نوشت که موفقیت استثنائی ایران سبب تحریک و تهییج دولتهای عربی شده و مصر آماده لغو معاهده خود ( بر سر اداره کانال سوئز) با بریتانیاست و در سراسر منطقه عکسالعملهای نامساعدی بهوجود آمده که موقعیت مؤسسات نفتی آمریکایی را نیز به خطر میاندازد.
روسیه، که در پرونده اول بهعنوان اتحاد شوروی طرف شکایت ایران بود، در پرونده نفت با آرای ممتنع خود نشان داد با دولت ملی دکتر مصدق هم چندان سازگاری ندارد.
دکتر مصدق در آن جلسه گفت: تهدید یک دولت بزرگ که برای انجام مقاصد خود به چترباز و کشتی جنگی متوسل شده نشان میدهد که سازمان ملل در حفظ صلح و امنیت جهان چندان به وظیفه خود عمل نمیکند و این وضع صلح جهانی را متزلزل میکند و شبیه دعوای گرگ و میش است.
این جلسه در حالی که همه چیز به نفع بریتانیا بود، اما نتیجه آنچنان که نماینده بریتانیا میخواست نشد. حضور دکتر مصدق و استدلالهای وی نظم و اتحادها را به هم ریخته بود، پس در حالی که دکتر مصدق با وجود دعوت رسمی دبیرکل سازمان ملل حاضر به شرکت در شورای امنیت نشد، ابتدا نماینده فرانسه پیشنهاد کرد که شورای امنیت تصمیمی نگیرد تا دیوان بینالمللی لاهه نظر بدهد، آنگاه سر گلادوینجب نماینده بریتانیا اعتراف کرد که موفق به جلب نظر اکثریت نشده است، بنابراین با پیشنهاد فرانسه موافق است. در نتیجه 8عضو با فرانسه موافقت کردند، شوروی سابق تنها مخالف بود و هند در جلسه شرکت نکرد و یوگسلاوی رای ممتنع داد.
اما در دیوان لاهه که مهر ماه سال 1330 تشکیل شد، دفاع محکم ایران و حضور قضات صاحب نام بینالمللی باعث شد که شکایت بریتانیا رای نیاورد و به نفع ایران پرونده از دستور کار خارج شد. در حالی که قضاتی از آمریکا، فرانسه، کانادا، ترکیه و یکی از قضات آمریکای جنوبی [5 رای] علیه ایران دادند، قضات شوروی سابق و هند در رایگیری شرکت نکردند. اما در مقابل7 رای [از کشورهای ایران، یوگسلاوی، چین ملی [ تایوان]، مصر، نروژ، یکی از قضات آمریکای جنوبی و قاضی انگلیسی] به نفع نظریه دولت ایران داده شد که ملی کردن نفت را موضوع داخلی ایران میدانستند و عملا به شکایت بریتانیا رای منفی داده شد.
به این ترتیب در دو موضوع مهم و اساسی که پرونده ایران در شورای امنیت مطرح شد هر دو بار رای به نفع ایران داده شد.
سومین و مهمترین قطعنامه دیگر شورای امنیت سازمان ملل که به ایران مربوط میشد قطعنامه معروف 598 بود که از ایران و عراق میخواست که به جنگ هشت ساله خود پایان دهند.
صدور این قطعنامه فورا با پذیرش تاکتیکی صدام حسین دیکتاتور سابق عراق روبهرو شد. سازمان ملل تایید کرد که آغازکننده جنگ، صدام حسین بوده است.
از آن تاریخ تا روز 23 دسامبر 2006 (سوم دی ماه 1385) که اولین قطعنامه تحریم ایران به تصویب رسید، شورای امنیت 1550 جلسه تشکیل داد و نزدیک به 1700 قطعنامه صادر کرده بود که بزرگترین حوادث جهانی در آن نقش و سهم بارزی دارد. سهم ایران از این قطعنامهها گرچه زیاد نیست اما هر بار پرجنجال بوده است.
هما کنون پرونده هستهای ایران به عنوان چهارمین پرونده بزرگ ایران در شورای امنیت در جریان است. اینکه آیا پرونده هستهای مانند اولین پرونده به نفع ایران حل میشود و یا مانند پرونده دوم با طرح در دیوان عالی لاهه دنبال خواهد شد و یا اینکه مانند قطعنامه پایان جنگ، سرانجام ایران با تاخیر پذیرایش خواهد شد، موضوعی است که به روزهای آینده و کشکمشهای آشکار و نهان بستگی دارد.
شورای امنیت و فعالیتهای هستهای ایران
شکایتها علیه فعالیتهای هستهای ایران، از زمانی شروع شد که آمریکا و متحدانش از آن بهعنوان زمینهسازی برای ساخت سلاحهای هستهای سخن گفتند، درحالی که ایران بر فعالیتهای صلح آمیز هستهای اصرار داشت و آن را حق مسلم خود میدانست، تا این که در اواسط تابستان 2006 که سرانجام موضوع فعالیتهای هستهای ایران به درخواست آمریکا و 3کشور اروپایی به شورای امنیت رفت، در آخرین روز ماه اوت به صدور قطعنامه 1696 انجامید.وقتی شورای امنیت قطعنامه 1696 را صادر کرد، مدتی بود که مذاکرات هستهای ایران و 3کشور اروپایی بعد از 2سال، با تغییر دولت خاتمی و روی کار آمدن دولت نهم در ایران، عملا به بنبست رسیده بود.در 3 سالی که پرونده هستهای ایران موضوع مذاکرات و در بیشتر مواقع در صدر عنوانهای خبری عالم بوده است، جمهوری اسلامی کوشیده است آرای 2 کشور روسیه و چین را با خود داشته باشد و از همین رو عاملی که در ماه گذشته صدور قطعنامه علیه ایران را متوقف کرد و تغییراتی اساسی در متن آن داده، همین 2 کشور بودهاند چنان که سرانجام قطعنامه بدون هیچ نوع تحریمی به تصویب رسید.